حضور گسترده جوانان در قیام ایران و درسهایی که آنان در درگیری با نیروهای سرکوب، و حمله به مراکز آنها به رژیم دادند، بیانگر ظهور نسلی جدید و تاثیرگذار در امر مبارزه و سرنگونی حاکمیت پلید ولایت فقیه است.
حضور فعال این نسل جدید است که رسانهها و مقامات حکومتی را ناگزیر به اعتراف به ظهور آن در ایران کرده است.
نسلی که خواسته اصلی آن سرنگونی است. سایت دیپلوماسی ایرانی 9بهمن 96 به ”ظهور نسل محزون(!) در ایران“ (درست برعکس نسل جوان نه محزون، بلکه سرشار و خروشان برای سرنگونی و تغییر) اذعان میکند که این نسل ”فاعلیت خود را از طریق دنیای زیرپوستی توسعه میبخشد. هسته اصلی تظاهرات فعلی را نسلی جدید تشکیل میدهد که از هیچ تجربه نمادین تاریخی ملی که بتواند آن را از آن خود بداند برخوردار نیست مطالبات پنهان در شعارهای آنها از نسلهای دیگر که خود را محدود به اصلاحات کرده بودند فرا تر میرود“
عباس آخوندی وزیر راه دولت آخوند حسن روحانی در این زمینه که در حال حاضر قیام گلوی حکومت آخوندی را میفشارد و با این شرایط چه باید کرد؟، پاسخش این است که این ”گلوی فشرده“، ”با دارو درمان نمیشود“، زیرا ”شکلدهی اعتراض های خیابانی اخیر خود فقط یک چشمه از فشارهایی است که از این رهگذر به حاکمیت وارد میشود.“(خبرگزاری ایرنا2بهمن96)
واضح است که چشمه دیگری که به آن اعتراف نمیشود و یا به صرفه دیده نمیشود به آن اعتراف شود، نفرت و خشم متراکم جوانان نسبت به حاکمیت است که بهنوشته سایت دیپلوماسی ایرانی ” شعارهای آنها از نسلهای دیگر که خود را محدود به اصلاحات کرده بودند فراتر میرود“، و خلاصه اینکه شعار و خواست این جوانان سرنگونی تمامیت آن است.
در هراس از حضور فعال جوانان و چشمانداز سرنگونی است که آخوند غرویان از باند روحانی درباره ایجاد ”شکاف نسلی“ هشدار میدهد، و ریشه آن را ”مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی میداند” که به ”عقده“ تبدیل شده است. (سایت آفتاب نیوز9بهمن 96)
منظور این آخوند از”عقده“ خشم و کین فزاینده و متراکم جوانان از این رژیم ضدبشری است.
سایت خبرآنلاین 16دی 96 در مورد حضور فعال و تاثیرگذار جوانان با عنوان” دلیل شورش جوانان و نوجوانانی که در اعتراض های اخیر در خیابانها شرکت کردند، چیست؟“ مینویسد: ”جوانان بیش از همه تحتتأثیر قرار گرفتند و حضور پررنگی در تجمعها داشتند. حضور جوانان در تجمعها هم بر مبنای ناامیدی است.
بر مبنای اینکه خواستههایشان با بیتوجهی مواجه شده. آنها آینده را سیاه میبینند. معتقدند که امتیازها بهصورت نامساوی تقسیم میشود و در نهادهای فرهنگی از جمله دانشگاهها، فساد شدیدی وجود دارد. “
حضور گسترده جوانان در قیام ایران به گونهیی است که این سایت در ادامه مطلب اعتراف میکند: ”در روزهای گذشته، مسئولان بهصورت غیرمستقیم اعلام کردند که اغلب افراد شرکت کننده در تجمعات از گروه جوانان کشورند“
این مهرهها و رسانهها تلاش مذبوحانه میکنند که خواستهای صنفی نظیر، فرهنگ و بهبود مسائل فرهنگی، زمینهسازی برای ورزش، عدم اشتغالزایی و رفع بیکاری و... را باعث خروش جوانان و حضور آنها در توفانهای بعدی و انقلاب بدانند، و هیچ حرفی از مطالبه و خواست اصلی آنان در زمینه سرنگونی حاکمیت آخوندی به میان نمیآورند.
چنین تلاش و ترفندی از جانب آنها طبیعی و واضح است، اما واقعیت این است که اگر چه همه مشکلات جوانان و آرزوی آنها برای تحقق یک زندگی بهتر واقعی است، اما اکنون خواست آنها فراتر است، و همچنان که در خروش دی ماه نیز مطرح کردند سرنگونی است.
با سرنگونی این نظام و برقراری حکومتی مردمسالار است که آرزوهای آنان در زمینه مسائل مختلف فرهنگی و معیشتی نیز محقق خواهد شد.
اگر این مهرهها و رسانهها صریحاً به آن اعتراف نمیکنند، اما ابراز وحشت آنها تماماً از این بابت است.
زیرا که همواره مردم و بهویژه جوانان نسبت به محقق نشدن آرزوهایشان برای یک زندگی بهتر توسط نظام فاسد و سرکوبگر، معترض بودهاند و این امر جدیدی نیست. بلکه آنچه که جدید و برای رژیم هراسآلود است خواست سرنگونیطلبانه آنها است.
بنابراین شعارهای سرنگونیطلبانه این جوانان پژواک نسلی شوریده و عاصی است که به خیابانها آمده و در قیامی دیگر نیز به خیابان میآیند، و ساختارشکنی میکنند.
نسلی که تا کنون چیزی جز طعم تلخ سرکوب، و محدودیت را نچشیده و مشتاقانه خواهان رسیدن به آزادی و آزاد زیستن در فردای بدون سرکوب آخوندی در ایران است.