انقلاب ضدسلطنتی گامی اجتنابناپذیر و حیاتی و ضروری در سیر تکاملی تاریخ ایران از مشروطه تا کنون.
اساسا هر قوم و ملتی یک مسیر و مراحل تکامل اجتماعی خاص خودش را دارد، که هر مرحلهای پلی و پلهای و سکویی برای صعود به مرحله بالاتر میباشد. کما اینکه انقلاب مشروطه بهرغم اینکه بهدلیل خیانتهایی که به آن شد ولی یک مرحله تکاملی در تاریخ ایران محسوب میشود و سایر جنبشهای بعد از آن مثل جنبش جنگل و قیام شیخ محمد خیابانی و قیام کلنل محمد تقیخان پسیان و نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر محمد مصدق و سایر جنبشها اگر زمینه و سرمایه و تجربهای بهنام انقلاب مشروطه نبود هیچگاه امکان بروز و موفقیت نداشتند.
بنابراین ما هیچگاه نه گفتهایم و نه شنیدهایم که انقلاب مشروطه بهرغم اینکه به کلیه اهداف خود نرسید و دوباره بلای ستم شاهی بر ملت بهمدت دهها سال حاکم شد اشتباه بود. هیچگاه خلقهای روسیه از سرنگونی حکومت دیکتاتوری تزار بهرغم اینکه نظام کمونیستی شوروی نتوانست خواستههای مردم را تأمین کند اظهار ندامت نکردند، چرا که سرنگونی تزاریسم و بعد هم تحول نظام کمونیستی به نظام فعلی، همه مراحلی هستند که یک ملت برای رسیدن به هدف نهایی که یک جامعه آزاد و آباد و دموکراتیک است باید طی کنند، و طبعاً برای رسیدن به جامعه ایدهآل خود باید جنگید و قیمت داد. در رابطه با انقلاب ضدسلطنتی 22بهمن نیز ما باید بدلایل مشخص ازجمله اینکه حکومت شاه یک حکومت دیکتاتوری بوده و مخالفان خودش را زندان، شکنجه و اعدام میکرد، و نیز بهدلیل وابستگی به امپریالیسم جهانی و استثمار و فقر ناشی از آن و غارت و چپاول (1) اموال مردم که باعث فقیرتر شدن اقشار و طبقات فرودست جامعه میگردید ما باید قیام و انقلاب میکردیم و کردیم و بسیار کار انقلابی و رو به جلو یعنی در راستای تکامل اجتماعی و مسیر آزادی مردممان بود.
بنابراین هیچگاه نباید دزدیده شدن رهبری انقلاب ضدسلطنتی توسط خمینی و خیانتهای او به مردم و... ما را به این نتیجه برساند که پس انقلاب ضدسلطنتی اشتباه بود.
این همان حیله و مکر و فریبی است که اینروزها رژیم آخوندی بکار میبرد تا انقلاب ضدسلطنتی را زیر سؤال ببرد. ازجمله این حیلهگریها این است که به روشهای مختلف در میان مردم منفیبافی کرده و شایع میکند که «اشتباه کردیم انقلاب کردیم» یا میگویند« از چاله در آمدیم به چاه افتادیم» و...
رژیم چه هدفی را از این منفیبافیها در رابطه با انقلاب ضدسلطنتی دنبال میکند؟
هدف رژیم آخوندی از اینکار این است که یک نوع بدبینی و شک و تردید و یأس را بین مردم دامن بزند که از کجا معلوم که این یکی انقلاب هم به سرنوشت انقلاب 22بهمن دچار نشود؟ از کجا معلوم که در انقلاب بعدی وضع بدتر نشود؟ از کجا معلوم که یکی بدتر از اینها روی کار نیاید؟ پس نتیجه میگیریم از ترس اینکه ممکن است انقلاب بعدی نیز به همین سرنوشت دچار شود، قیام نکرده و به خیابانها نیاییم و در خانه هایمان بنشینیم، به همین رژیم و به همین وضع بسوزیم و بسازیم، این است حقه و دجالیت رژیم در زیر سؤال بردن انقلاب ضدسلطنتی.
واقعیت چیست؟
واقعیت این است که هر ملتی آزمایش و ابتلاء خاص خودش را دارد، همچنانکه اروپا برای رنسانس و جهش و پیشرفت و تعالی در تمامی زمینههای فرهنگی علمی صنعتی و... باید از سد و ابتلاء کلیسا و حاکمیت هزار ساله آن و تفتیش عقاید و جنایات و شکنجههای قرونوسطایی آن میگذشت، یعنی باید با توحش و اختناق کلیسایی مبارزه میکرد که گالیلهها به جرم نظریههای علمی اعدام و یا شکنجه و زندان میشدند. بله اروپا قیمت را داد تا توانست توحش کلیسا را پشت سر گذاشته و از آن عبور کند تا به رنسانس برسد.
جامعه ایران نیز بهدلیل فرهنگ مذهبی و تحریفاتی که در اسلام طی 1400سال بهوسیله مرتجعین اعمال شده است، با پدیدهیی بهنام ارتجاع و بنیادگرایی مواجه میباشد، آنهم بنیادگرایی که به حکومت و قدرت دست پیدا کرده و هیچ خدایی را هم بنده نیست، و بواقع اگر کسی در برابر آن نایستد و با آن مبارزه نکند و قیمت ندهد، این پدیده نیز مثل بنیادگرایی کلیسایی صدها سال سایه شوم و حیوانی خود را بر سر نه تنها ایران بلکه منطقه گسترش خواهد داد. بنابراین جنگ مقدس مردم ایران با ارتجاع و بنیادگرایی با پرداخت قیمت سنگین آن خدمت بزرگی به خلقهای منطقه نیز هست.
از اینرو عبور ما از حکومت فاشیستی آخوندی، عبور از یک آزمایش و ابتلایی است که افتخار جنگ با آن و پیروزی بر آن به ملت ایران داده شده و تقدیر چنین است که این هیولای اعماق تاریخ بوسیلهایرانیان به گور سپرده شود.
شکی نیست که عبور ما از این نبرد و مرحله صعب تاریخی و غلبه بر آن، مانند غلبه اروپا بر توحش کلیسا و ورود به دوران رنسانس، بهدنبال خود رشد و شکوفایی و توسعه را در زمینه علمی، فرهنگی، صنعتی و... بهدنبال خواهد داشت،
نتیجهگیری:
انقلاب ضدسلطنتی در سال 57گامی اجتنابناپذیر و ضروری در مسیر تکامل اجتماعی تاریخ مردم ایران از مشروطه تا کنون میباشد و به آن هم میبالیم. بله آن انقلاب نه مرده و نه خاکستر شده، جوانتر از هر زمان دیگری ادامه داشته و بهمثابه سرمایه و تجربه و سکوی پرش مردم ایران برای انقلابی دیگر و سرنگونی حاکمیت پلید و بنیادگرای آخوندی میباشد. انقلابی که با عبور از نظام فاشیستی-مذهبی حاکم فردایی روشن و زیبا را نوید میدهد.
انقلابی که رهبری آن برخلاف انقلاب بهمن57 که رهبری آن را خمینی دزدید، حداقل 36 سال است که بانثار 120هزار شهید با این رژیم ضدبشری میجنگد و پلاتفرم مشخص در رابطه با اقتصاد، حقوق زنان، حقوق ملیتها، جدای دین از دولت، آزادی پوشش برای زنان و...دارد.
بنابراین خطاب به خامنهای جنایتکار که تلاش میکند با ایجاد فضای ندامت و پشیمانی نسبت به انقلاب 57ملت را مأیوس کند تا علیه نظام پلیدش قیام و انقلاب نکنیم میگوییم که: خیلی خوب کردیم که انقلاب ضدسلطنتی کردیم و باید هم میکردیم و باز هم انقلاب خواهیم کرد، اما این دفعه انقلابمان در مدار عالیتر و کیفیتر علیه تو و رژیم شیطانیات است.
درود بر انقلاب بزرگ ضدسلطنتی مردم ایران بر علیه شاه خائن
پیروز باد قیام و انقلاب کبیر مردم ایران علیه رژیم جنایتکار آخوندی
پیروز باشید
م. ایمان
اساسا هر قوم و ملتی یک مسیر و مراحل تکامل اجتماعی خاص خودش را دارد، که هر مرحلهای پلی و پلهای و سکویی برای صعود به مرحله بالاتر میباشد. کما اینکه انقلاب مشروطه بهرغم اینکه بهدلیل خیانتهایی که به آن شد ولی یک مرحله تکاملی در تاریخ ایران محسوب میشود و سایر جنبشهای بعد از آن مثل جنبش جنگل و قیام شیخ محمد خیابانی و قیام کلنل محمد تقیخان پسیان و نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر محمد مصدق و سایر جنبشها اگر زمینه و سرمایه و تجربهای بهنام انقلاب مشروطه نبود هیچگاه امکان بروز و موفقیت نداشتند.
بنابراین ما هیچگاه نه گفتهایم و نه شنیدهایم که انقلاب مشروطه بهرغم اینکه به کلیه اهداف خود نرسید و دوباره بلای ستم شاهی بر ملت بهمدت دهها سال حاکم شد اشتباه بود. هیچگاه خلقهای روسیه از سرنگونی حکومت دیکتاتوری تزار بهرغم اینکه نظام کمونیستی شوروی نتوانست خواستههای مردم را تأمین کند اظهار ندامت نکردند، چرا که سرنگونی تزاریسم و بعد هم تحول نظام کمونیستی به نظام فعلی، همه مراحلی هستند که یک ملت برای رسیدن به هدف نهایی که یک جامعه آزاد و آباد و دموکراتیک است باید طی کنند، و طبعاً برای رسیدن به جامعه ایدهآل خود باید جنگید و قیمت داد. در رابطه با انقلاب ضدسلطنتی 22بهمن نیز ما باید بدلایل مشخص ازجمله اینکه حکومت شاه یک حکومت دیکتاتوری بوده و مخالفان خودش را زندان، شکنجه و اعدام میکرد، و نیز بهدلیل وابستگی به امپریالیسم جهانی و استثمار و فقر ناشی از آن و غارت و چپاول (1) اموال مردم که باعث فقیرتر شدن اقشار و طبقات فرودست جامعه میگردید ما باید قیام و انقلاب میکردیم و کردیم و بسیار کار انقلابی و رو به جلو یعنی در راستای تکامل اجتماعی و مسیر آزادی مردممان بود.
بنابراین هیچگاه نباید دزدیده شدن رهبری انقلاب ضدسلطنتی توسط خمینی و خیانتهای او به مردم و... ما را به این نتیجه برساند که پس انقلاب ضدسلطنتی اشتباه بود.
این همان حیله و مکر و فریبی است که اینروزها رژیم آخوندی بکار میبرد تا انقلاب ضدسلطنتی را زیر سؤال ببرد. ازجمله این حیلهگریها این است که به روشهای مختلف در میان مردم منفیبافی کرده و شایع میکند که «اشتباه کردیم انقلاب کردیم» یا میگویند« از چاله در آمدیم به چاه افتادیم» و...
رژیم چه هدفی را از این منفیبافیها در رابطه با انقلاب ضدسلطنتی دنبال میکند؟
هدف رژیم آخوندی از اینکار این است که یک نوع بدبینی و شک و تردید و یأس را بین مردم دامن بزند که از کجا معلوم که این یکی انقلاب هم به سرنوشت انقلاب 22بهمن دچار نشود؟ از کجا معلوم که در انقلاب بعدی وضع بدتر نشود؟ از کجا معلوم که یکی بدتر از اینها روی کار نیاید؟ پس نتیجه میگیریم از ترس اینکه ممکن است انقلاب بعدی نیز به همین سرنوشت دچار شود، قیام نکرده و به خیابانها نیاییم و در خانه هایمان بنشینیم، به همین رژیم و به همین وضع بسوزیم و بسازیم، این است حقه و دجالیت رژیم در زیر سؤال بردن انقلاب ضدسلطنتی.
واقعیت چیست؟
واقعیت این است که هر ملتی آزمایش و ابتلاء خاص خودش را دارد، همچنانکه اروپا برای رنسانس و جهش و پیشرفت و تعالی در تمامی زمینههای فرهنگی علمی صنعتی و... باید از سد و ابتلاء کلیسا و حاکمیت هزار ساله آن و تفتیش عقاید و جنایات و شکنجههای قرونوسطایی آن میگذشت، یعنی باید با توحش و اختناق کلیسایی مبارزه میکرد که گالیلهها به جرم نظریههای علمی اعدام و یا شکنجه و زندان میشدند. بله اروپا قیمت را داد تا توانست توحش کلیسا را پشت سر گذاشته و از آن عبور کند تا به رنسانس برسد.
جامعه ایران نیز بهدلیل فرهنگ مذهبی و تحریفاتی که در اسلام طی 1400سال بهوسیله مرتجعین اعمال شده است، با پدیدهیی بهنام ارتجاع و بنیادگرایی مواجه میباشد، آنهم بنیادگرایی که به حکومت و قدرت دست پیدا کرده و هیچ خدایی را هم بنده نیست، و بواقع اگر کسی در برابر آن نایستد و با آن مبارزه نکند و قیمت ندهد، این پدیده نیز مثل بنیادگرایی کلیسایی صدها سال سایه شوم و حیوانی خود را بر سر نه تنها ایران بلکه منطقه گسترش خواهد داد. بنابراین جنگ مقدس مردم ایران با ارتجاع و بنیادگرایی با پرداخت قیمت سنگین آن خدمت بزرگی به خلقهای منطقه نیز هست.
از اینرو عبور ما از حکومت فاشیستی آخوندی، عبور از یک آزمایش و ابتلایی است که افتخار جنگ با آن و پیروزی بر آن به ملت ایران داده شده و تقدیر چنین است که این هیولای اعماق تاریخ بوسیلهایرانیان به گور سپرده شود.
شکی نیست که عبور ما از این نبرد و مرحله صعب تاریخی و غلبه بر آن، مانند غلبه اروپا بر توحش کلیسا و ورود به دوران رنسانس، بهدنبال خود رشد و شکوفایی و توسعه را در زمینه علمی، فرهنگی، صنعتی و... بهدنبال خواهد داشت،
نتیجهگیری:
انقلاب ضدسلطنتی در سال 57گامی اجتنابناپذیر و ضروری در مسیر تکامل اجتماعی تاریخ مردم ایران از مشروطه تا کنون میباشد و به آن هم میبالیم. بله آن انقلاب نه مرده و نه خاکستر شده، جوانتر از هر زمان دیگری ادامه داشته و بهمثابه سرمایه و تجربه و سکوی پرش مردم ایران برای انقلابی دیگر و سرنگونی حاکمیت پلید و بنیادگرای آخوندی میباشد. انقلابی که با عبور از نظام فاشیستی-مذهبی حاکم فردایی روشن و زیبا را نوید میدهد.
انقلابی که رهبری آن برخلاف انقلاب بهمن57 که رهبری آن را خمینی دزدید، حداقل 36 سال است که بانثار 120هزار شهید با این رژیم ضدبشری میجنگد و پلاتفرم مشخص در رابطه با اقتصاد، حقوق زنان، حقوق ملیتها، جدای دین از دولت، آزادی پوشش برای زنان و...دارد.
بنابراین خطاب به خامنهای جنایتکار که تلاش میکند با ایجاد فضای ندامت و پشیمانی نسبت به انقلاب 57ملت را مأیوس کند تا علیه نظام پلیدش قیام و انقلاب نکنیم میگوییم که: خیلی خوب کردیم که انقلاب ضدسلطنتی کردیم و باید هم میکردیم و باز هم انقلاب خواهیم کرد، اما این دفعه انقلابمان در مدار عالیتر و کیفیتر علیه تو و رژیم شیطانیات است.
درود بر انقلاب بزرگ ضدسلطنتی مردم ایران بر علیه شاه خائن
پیروز باد قیام و انقلاب کبیر مردم ایران علیه رژیم جنایتکار آخوندی
پیروز باشید
م. ایمان