۱۳۹۶ بهمن ۱۳, جمعه

نظام ولایت "به کجا چنین شتابان"؟



  در جریان قیام سراسری ایران تعادل‌قوا به سود مردم و به زیان  حکومت آخوندی چرخید،  و بیش‌از‌پیش پوشالی بودن هیمنه نظام آخوندی بارز شد. مهره‌های  رژیم از  سرعت و شتاب و سیر تحولات به زیان  حاکمیت آخوندی  و به سود مردم ایران به وحشت افتاده‌اند.




علت ابراز وحشتها این است که در جریان قیام ایران از یک طرف ضعف رژیم بیش‌از‌پیش بارز شد و از طرف دیگر قدرت مردم نیز بیش از گذشته اثبات شد. قدرتی که در آینده  هم قطعاً سیر تحولات را به نفع مردم سمتوسو می‌دهد.
در هراس  از چنین وضعیتی  اسحاق جهانگیری معاون آخوند حسن روحانی می‌گوید: ”اگر کوتاهی و قصور و غفلت مدیران باعث رنجش مردم شده است باید طلب بخشش کنیم آنچه باید نگران بود این است که به‌جای نقد و انتقاد، نفرت و خشونت در جامعه زیاد شود، زیرا این امر آینده کشور را به مخاطره می‌اندازد. نفرت و خشونت وقتی ایجاد می‌شود که کشور نسبت به آینده خود بیم داشته باشد“ (خبرگزاری ایسنا 8بهمن 96)
محمدرضا تاجیک از مهره‌های حامی دولت روحانی نیز گفت: دوران باندهای رژیم به پایان رسیده و آنها ”جوابگوی مشکلات“ جامعه نیستند و هشدار می‌دهد  که ” تغییرات خود را به شکل خشن و نامناسبی نشان خواهد داد“(روزنامه آرمان 7بهمن 96)
عبدالله ناصری یکی از عناصر باند موسوم به اصلاح‌طلب به سران و” تصمیم‌گیرندگان نظام“ هشدار می‌دهد: ” فارغ از این که روحانی بر سر کار باشد یا نباشد ممکن است شعار اصلاح‌طلب، اصول‌گرا دیگه تمومه ماجرا،  گستره  بیشتری به خود بگیرد“(روزنامه شرق 8بهمن 96)
واضح است که منظور این مهرهٴ حکومتی از گسترهٴ بیشتر شعار این است که عاقبت ”این ماجرا“ به سرنگونی بیانجامد، اما نمی‌تواند به این صراحت به آن  اذعان کند.
در وحشت از همین تغییرات و سمت و سوی شتابان تحولات به زیان حاکمیت است که روزنامه مردم‌سالاری 9بهمن 96 نیز” نگران کشور [بخوانید حکومت آخوندی]“  است، و آن را آن‌چنان ”خطرناک“ می‌داند  که می‌تواند”باعث سقوط نظام شود“

سیر تحولات آینده  نیز با همین واقعیت تنظیم می‌شود. یعنی از یک طرف مردمی قدرتمند و عاصی که خواهان سرنگونی‌اند، و از طرف دیگر حکومتی به‌غایت ضعیف و شرحه شرحه وجود دارد که توان حل بسیاری از مسائل و مشکلات روزمره خودش  را هم ندارد.
بنابراین آن‌چنان که این رسانه‌ها و مهره‌ها از آن هراس دارند،  روبه‌رو شدن با توفان قیامها و انقلاب است که از آن گریزی ندارند.
آن‌چنان که مهره رژیم (عبدالله ناصری)  هم اذعان کرد شعار سرنگونی طلبانه مردم گستره بیشتری به خود خواهد گرفت...
این سرنوشت شوم و محتوم جنایتکاران است و هیچ گریزی از آن ندارند قطعاً هرچه زمان  هم بگذارد به نگرانی آنها بیش‌از‌پیش افزوده خواهد شد،  هراس از سقوط شتابان و سپرده شدن این نظام به گورستان تاریخ است.