۱۳۹۶ بهمن ۲۳, دوشنبه

خمینی شاه دزد انقلاب


رسانه‌ها و تریبونهای دولتی این روزها طبق معمول سنواتی پر شده است از خزعبلاتی اندر باب «رهبری امام» و این‌که چطور شاه را سرنگون کرد! نزدیک به ۴دهه است که رژیم آخوندی با تمام توان تبلیغاتی خود، یعنی از تریبونهای خاص آخوندی که منبرها و نمایشهای جمعه باشد بگیرید تا بوق های رسمی رادیو تلویزیونی رژیم با بیش از ۱۱۰کانال و یا آوردن ساندیسخورهای برون مرزی‌اش به تلویزیون تحت عنوان «اسلام شناس» و یا حتی «طلبه‌های خارجی مقیم قم» زور می‌زند که خمینی را رهبر انقلاب ضدسلطنتی جا بیندازد.

خود خمینی هم تا زنده بود از این موضوع بدش نمی‌آمد اما جرأت نمی‌کرد علنی این نکته را به زبان بیاورد می‌گفت:‌«هر چه بود خواست خدا بود»(صحیفة نور). گرچه در همان زمان بود که روشن شد که این به‌اصطلاح ارادهٴ خدا از آستین ژنرال هویزر و امثالهم بیرون می‌آمد و توسط رسانه‌های غربی خمینی را به‌عنوان رهبر انقلاب جا می‌انداخت. و نطفهٴ این داستان در کنفرانس سه جانبه گوادلوپ بسته شده بود. خمینی هم با کمک شبکه‌های موجود آخوندی در سراسر کشور، روی موج انقلاب ضدسلطنتی سوار شود و با کمک «امدادهای غیبی» سوار بر خر مراد از ایر فرانس پیاده شد و در حالی که هیچ احساسی نداشت توانست یکی از بی‌سابقه‌ترین قدرتها را به چنگ بیاورد. از یک سو سوار بر موج مشروعیت مردمی انقلاب و از سوی دیگر به‌عنوان«مرجع تقلید» و با به دست گرفتن ارتش شاه از یک سو و تشکیل سپاه مخصوص خودش از سوی دیگر یکی از مهیبترین دیکتاتوریها را بنیاد گذاشت و نه تنها مردم ایران بلکه مردم منطقه و کشورهای همسایه راهم از نکبت اندیشهٴ جهنمی خود بى نصیب نگذاشت. به درستی نظامش را «ابو داعش» خواندند.

اما از آنجا که آفتاب هیچوقت پشت ابر نمی‌ماند و به قول خواجه شیراز نهان کی ماند آن رازی که از او سازند محفلها.

در میان موج سنگین و مهیب تبلیغاتی هر ساله نظام سالی نیست که از لابلای حرفهای خودشان دم خروس از زیر عبای تاریخ‌سازی نظام بیرون نزند و اعتراف به دزدی انقلاب توسط خمینی به بیانهای مختلف از داخل نظام بیرون نزند.

روز 17بهمن رژیم «مهدی کلهر» مشاور پیشین فرهنگی احمدی‌نژاد در تلویزیون رژیم گفت: تا سال 56-57تنها یکی دو درصد مردم ایران خمینی رو می‌شناختند. وی تأکید کرد: «خمینی ناشناس بود». وی حتی به روشن بودن ماهیت ارتجاعی خمینی برای سازمان مجاهدین خلق اذعان کرد و گفت:« زندانیانی که بعضی‌هاشون بیست و چند سال در زندان بودند اینها آزاد بشوند در سال 56و 57اینها که می‌آیند بیرون خب... سالها تو زندان بودند خیلی از اینها حتی امام را قبول ندارند مثل سازمان مجاهدین خلق. اینها در زندان هم اونهایی شون که بودند در سال 57که بودند اینها اصلاً امام را قبول نداشتند و اصلاً معتقد بودند این حرکتی که الآن داره میشه یک حرکت ارتجاعی است. تفسیرهاشون بود خیلی‌هایش هم چاپ شده خیلی از اینها در آمده؛ مردم همه اینها را قهرمان می‌دیدند».

خمینی هم در وحشت از این‌که کسانی مثل مجاهدین که به قول کلهر «مردم آنها را قهرمان می‌دیدند» و آنها بودند که با مشی مسلحانه خود اقتدار و قدرقدرتی دیکتاتوری سلطنتی را شکسته و راه را برای ورود مردم به صحنه هموار کرده بودند خیلی زود وارد عمل شد. روزنامه‌ حکومتی ابتکار روز 19بهمن  96 به یک چشمه دیگر از «شاهکار»های خمینی در تکمیل ربودن انقلاب و سفت کردن پایه‌های حکومتش اشاره کرد و  نوشت:« هر چه از آن فضا (روزهای اول انقلاب)فاصله گرفتیم قدرت اصلی در دست برخی از افراد قرار گرفت و سایر گروه‌های سیاسی به حاشیه رانده شدند. به مرور، نظام در دست یک گروه خاص قرار گرفت و مسائلی مانند بازداشتها و زندانی‌ شدن گروه‌های خاص اتفاق افتاد، حتی در ادامه همین روند برخی گروه‌های سیاسی که تا آن زمان فعالیت داشتند به گروهک‌های غیرقانونی یا مرتد تبدیل شدند...».

جالب است که خیلی پیش از اینها برخی از مهره‌های دانه درشت نظام به ناشناس بودن خمینی برای مردم اذعان کرده بودند. ازجمله پاسدار فیروز آبادی سرکردهٴ پیشین ستاد کل نیروهای مسلح رژیم سالها قبل گفته بود آن روزها (در دوران انقلاب و قبل از سرنگونی شاه) که در مشهد فعالیت می‌کرده اغلب مردم محروم اسم خمینی را هم نشنیده بودند و کسی «امام» را نمی‌شناخت!

این که پس چه شد که خمینی توانست تاج و تخت را برباید و بر عمامه‌اش بیفزاید بحث مستقلی می‌طلبد. اما اجمالا می‌توان گفت دزدی که به دزد دیگر بزند شاه دزد است. و انصافاً خمینی برجسته‌ترین «شاه دزد» تاریخ ایران است.