۱۴۰۰ آبان ۲, یکشنبه

سیل «سیلی» ها در راه است؟!

 

       سیلی بر بناگوش استاندار رئیسی در آذربایجان شرقی

فضیحت سیلی خوردن سرکرده‌ٔ سپاه ضد عاشورا در نمایش معارفه‌ٔ این پاسدار جنایتکار خبری بود که به‌سرعت در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی گسترش یافت. فارغ از این‌که چرا یک سرهنگ سپاه، یکی از سرکردگان منطقه‌یی سپاه را مورد نوازش قرار داده، صرفاً خبر «سیلی خوردن» یک مهره‌ٔ حکومتی به‌شدت برای مردم ایران جذاب و شادی‌آور بوده است. به‌نحوی که در صفحات اجتماعی بلافاصله تبدیل به هشتگ هم شد!

سیلی را رها کن؛ سیل در راه است!

بازتاب وسیع توأم با کنایه و طنز این خبر، ضرورتاً ربطی به نام و نشان سرکرده سپاه سرکوب که حالا لباس استاندار پوشیده ندارد، حتی انگیزه‌های ضارب هم اهمیت چندانی برای مردم ندارد؛ بلکه صرفاً نشانه‌ای از اوج تنفر و خشم مردم به جان آمده‌ای است که برای سرنگونی حکومت فساد و چپاول ثانیه شماری می‌کنند. این‌چنین است که هر خبر مشابهی به‌سرعت میان مردم دست به دست می‌گردد!

اما مشکل نظام آخوندی این جاست که این پدیده از همین الآن پای پرسش نگران کننده‌تری را به میان کشیده است؛ برای نمونه احمد زید آبادی از باند مغلوب هشدار می‌دهد که «برخورد فیزیکی در جریان معرفی استاندار آذربایجان شرقی مایه تأسف بسیار است. این نوع برخوردها نشانه خشم متراکم و همراه با از دست رفتن تاب‌آوری قشری از ایرانیان در فقدان راه‌کار تعریف شده‌ای برای تعامل مدنی بین اجزاء جامعه و حکومت است».

موضوع وقتی جالب‌تر می‌گردد که این مزدور حکومتی، دلیل آژیر خطر کشیدن اش را چنین بازگو می‌کند: «... چون اگر رسم شود، رسم بدی خواهد شد با پیامد‌هایی مهیب!» (تابناک ۱آبان ۱۴۰۰)

دفاع زید آبادی از یک پاسدار سرکرده‌ٔ ارگان سرکوب رژیم در حالی است که او خوب می‌داند رئیسی جلاد در وحشت از قیام سراسری مردم در آستانهٔ آبان با نظامی کردن استانداریها، خیز سرکوب برداشته است. روزنامه حکومتی آرمان روز اول آبان در مطلبی با عنوان «سرداران در قامت استاندار» می‌نویسد:

» در میان استانداران منصوب شده، دو استانداری که برای آذربایجان‌شرقی و غربی انتخاب شده بودند، مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفتند و این تلقی وجود داشت که انتصاب این افراد، بی‌ارتباط با تحولات شمال غرب ایران نیست. رئیس‌جمهور در حالی عابدین خرم فرمانده سپاه عاشورا را به‌عنوان استاندار آذربایجان‌شرقی منصوب کرد که همان روز مهم‌ترین استانداری را در خراسان رضوی به سردار یعقوب‌علی نظری فرمانده سپاه امام رضا سپرده بود. اما اصول‌گرایان تندرو اعتقاد داشتند انتصاب استاندار آذربایجان‌شرقی برای کنترل بیشتر اوضاع امنیتی منطقه است؛ چنان‌چه انتخاب سردار وحیدی به‌عنوان وزیر کشور نیز بیش از هر چیز این پیام را داشت که از این پس قرار است با اعتراضات مردمی، برخوردهای تندتری کرد»

در واقع دفاع کارشناس باند مغلوب از کلیت نظام متعفن ولایت فقیه است. ضارب و مضروب این خبر، فرع یک ماجرای هولناک بزرگ‌تر است؛ همان که وی آن را خشمی متراکم دانسته که «پیامدهایی مهیب» دارد! روزی که سیل سیلیها جاری شود!

سیلی اصلی جای دیگری است!

اما در پایان باید یادآوری کرد که این نظام ضربه‌ٔ اصلی را از همان جایی می‌خورد که آن را سرکوب و مرعوب شده می‌داند! تهدید‌های کور پاسدار رحیمی، سرکرده نیروهای سرکوب‌گر تهران، که در هراس از کشف مستمر سلا‌ح‌های جنگی در تهران و کرج در رسانه‌ها منتشر کرده است، خود بیان‌گر این است که چه آینده‌ٔ پیش پای مزدوران حکومت آخوندی در کمین نشسته است!