دادگاه استکهلم - محاکمه دژخیم حمید نوری
ادای شهادت توسط رضا فلاحی
از شاکیان پرونده و از شاهدان قتلعام در گوهردشت
در جلسهٔ سهشنبه ۴آبان در دادگاه استکهلم
روز سهشنبه ۴آبان ۱۴۰۰در جلسه دادگاه سوئد برای محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتلعام ۶۷ رضا فلاحی به ادای شهادت پرداخت. ابتدا وکیل وی شرح کوتاهی از دستگیری و سالهای زندان رضا فلاحی بهویژه در دوران قتلعام به دادگاه ارائه کرد.
سپس رضا فلاحی که بهمدت دهسال در زندانهای رژیم بهسر برده و از شاهدان قتلعام ۶۷ در زندان گوهردشت است درباره زمینهسازیهای رژیم برای قتلعام زندانیان سیاسی در سال۶۷ گفت: وقتی ما را به گوهردشت آوردند فاز جدیدی رقم خورد که به سال۶۷ و قتلعام ختم میشود. در آنجا تمام تلاش بر این بود که قدم به قدم امکانات ما را بگیرند و ما را هر چه بیشتر محدود کنند. مثل زندگی جمعی، ورزش جمعی و وسایلی که خودمان درست میکردیم کیفیت و کمیت غذا را پایین آورده بودند و سپس تلویزیونها را در بند جمع کردند و مشخص بود یک پروسهای دارند طی میکنند
رضا فلاحی افزود: ۲۸تیر روزی بود که رژیم ایران مجبور شد قطعنامه سازمان ملل را بپذیرد آن روز من یک گزارش از یکی از مقامات بالای قضایی رژیم در روزنامه دیدم که نوشته بود که برای همه زندانیان بهزودی دادگاه تجدید نظر میگذارند و تأکید کرده بود حکم بعضی از زندانیان شکسته خواهد شد حکم بعضیها تشدید خواهد شد و بعضیها عفو خواهند شد ولی اشارهای به اعدام نشده بود با توجه به مقطع پذیرش قطعنامه ۵۹۸ چنین مصاحبهیی نگرانکننده بود.
در همین روزها از بلندگوی بند صدای نماز جمعه قبل از شروع قتلعامها را پخش میکردند. کسانی که در نماز جمعه بودند شعار میدادند زندانی منافق اعدام باید گرددمعمولاً این شعارها از قبل تعیین شده است. و فهمیدیم که در بیرون هم تلاش کردهاند این زمینه را ایجاد کنند
روز پنجشنبه ۶مرداد تعدادی از هم بندیهای ما را بیرون کشیدند و بردند بعد از چند ساعت که برگردانند مهران هویدا و احمد گرجی که از این نفرات بود بهشدت شکنجه شده بودند. آنها را میل گرد زده بودند بهطوریکه جای آن بر پشت آنها مانده بود. اینها جزو اولین نفراتی بودند که از بند ما برای اعدام برده شدند و روز ۸مرداد در جریان قتلعام ۶۷ بهشهادت رسیدند
رضا فلاحی در سخنان خود افزود: در روزهای هشتم و نهم مرداد که قتلعام تازه شروع شده بود خانمها و آقایانی را میدیدیم که لباس معمولی و کفش بپا داشتند در حالیکه زندانیان همه با دمپایی بودند این افراد را با چشمبند به سمت حسینیه منتقل میکرد و معلوم بود نفراتی را از بیرون زندان برای اعدام به گوهردشت منتقل میکنند
وی تأکید کرد که در جریان این قتلعام ناصریان همه پاسدارانی که در زندان بودند را در اعدامها دخالت میداد و همه را درگیر این جنایت کرده بود
رضا فلاحی بعد از شرح مشاهداتش در راهروی مرگ و هنگام مواجه شدن با هیأت مرگ افزود در راهروی مرگ با زندانیانی مواجه شدم که در حالیکه متوجه شده بودند قرار است اعدام بشوند با روحیه بسیار بالا با هم صحبت و شوخی میکردند و مرگ و دژخیمان را به سخره گرفته بودند از جمله امیر سعیدی و بهزاد فتح زنجانی که در جریان قتلعامها بهشهادت رسیدند
رضا فلاحی افزود: بعد از قرار گرفتن در مقابل هیأت مرگ ما را به یک بند دربسته منتقل کردند بعد از یکی دو روز محمد فرمانی که از هم بندیهای خودمان بود و او را بهخوبی می شناختم پاسداری که آنجا بود را صدا زد و خطاب به وی گفت
من اشتباه کردم نوشتم منافقین. من هوادار سازمان مجاهدین خلقم و می خواهم که دادگاه این را بداند سپس به ما رو کرد و درود بر مریم و مسعود رجوی، سپس محمد خودش در را باز کرد و بیرون رفت و ما دیگر او را ندیدیم بعدها از طریق خانوادهاش فهمیدم که اعدام شده و یک ساک باقیمانده وسایل او را به خانوادهاش دادهاند و آنها را تهدید کردهاند که از برگزاری مراسم برای او خودداری کنند
رضا فلاحی در پاسخ به سؤال دادستان در مورد زندانیانی که روز ۸مرداد در راهروی مرگ دیده است گفت: هیچکدام از این زندانیان دیگر در جایی دیده نشدند و همگی در جریان قتلعام اعدام شدند بعدها که با خانوادههای تعداد زیادی از آنها تماس گرفتم خبر اعدام آنها را به خانوادهها داده بودند و آنها را تهدید کرده بودند که از برگزاری مراسم برای آنها خودداری کنند
تظاهرات ایرانیان آزاده و بستگان شهیدان سربهدار در استکهلمهمزمان با برگزاری دادگاه محاکمه دژخیم حمید نوری ایرانیان آزاده و بستگان شهیدان سر بهدار در مقابل دادگاه در استکهلم دست به تظاهرات زدند و با سخنرانی و سر دادن شعار خواستار محاکمه عاملان و آمران قتلعام ۶۷ از جمله خامنهای و رئیسی جلاد ۶۷ و آخوند اژهای شدند