گسترش زباله گردی در ایران تحت حاکمیت آخوندها
علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت آخوند روحانی در سال۱۳۹۶ از تشکیل مرکز «پایش فقر» در راستای برنامه فقرزدایی دولت و مبارزه با فقر مطلق خبر داده بود. وی توضیح داده بود که این مرکز برای مبارزه با فقر، و افزایش رفاه تشکیل شده است! وی گفته بود: «باید در زندگی فقرا تغییر ایجاد کنیم، بخش عمده‌یی از جمعیت کشور، در لبه پرتگاه افتادن به دامان فقر مطلق قرار داشت که با برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاریهای حمایتی صورت گرفته، به هر نحو ممکن، در زندگی این افراد تغییر ایجاد کردیم» (ایلنا۲۰ دی۱۳۹۶).
پس میلیونها تن از مردمی که در سال۱۳۹۶ معیشت و خوراکشان نابود شده بود با تشکیل این مرکز باید از لبه پرتگاه فقر مطلق نجات یابند!
اما واقعیت چیست؟
ریزش دهک‌ها بسوی پرتگاه
در همان زمان هم اعلام شد کلیه دست‌اندرکاران حوزه رسیدگی به فقر و گرسنگی و تهیدستی ملت ایران در حال کار! و فعالیت برای زدودن این بلای ساخته دست آخوندهای مرتجع و مال مردم خور و پاسداران نگهبان و حافظ این جماعت اشغالگر هستند. مدتی گذشت و اولین آثار دهشت ناک و فقر گستر چنین دکان عوام‌فریبی رونمایی شد. به‌عنوان نمونه سه سال پس از آغاز کار مرکز «پایش فقر» یکی دیگر از هم سفره‌ای‌های اصلاح‌طلبان قلابی و باند غارتگر مؤتلفه مستقر در کمیته امداد گزارشی منتشر کرد که تشت رسوایی عناصر وابسته به ولایت فقیه را از پشت‌بام کاخ های لواسان و مناطق خوش آب و هوای محل زندگی حضرات به زمین خشکیده پرتاب کرد. بختیاری رئیس کمیته امداد از ایجاد مرکز پایش فقر و شناسایی نیازمندان در کمیته امداد خبر داد و ضمن اشاره به افزایش خانواده‌های متقاضی دریافت حمایت گفت: «متأسفانه امروز شاهدیم که تکانهای اقتصادی موجب ریزش‌های فراوانی به قشر ضعیف جامعه شده و از سوی دیگر عده‌یی با سوء‌استفاده از شرایط، به ثروتهای بادآورده رسیده‌اند» (ایلنا ۸ آذر۱۳۹۹).
در مرداد سال جاری وزارت کار، که متولی مرکز پایش فقر است گزارش مبسوط تری از تلاش بی‌رحمانه و خانمان‌سوز کارگزاران رژیم آخوندی ارائه کرد، تا نشان دهد تا کجا به تعهداتشان عمل کرده‌اند. در این گزارش از افزایش ۳۸درصدی خط فقر در یک سال گذشته خبر می‌دهد. روزنامه دنیای اقتصادی در۳۱مرداد۱۴۰۰ در ارزیابی گزارش پایش خط فقر وزارت کار تأکید کرد که این «نخستین گزارش رسمی خط فقر در ایران است» و علاوه بر ارائه نمای نزدیکی از گسترش فقر در ایران نشان می‌دهد که «در سال۱۳۹۸، حدود ۲۶میلیون و ۵۰۰هزار نفر در زیر خط فقر قرار داشته‌اند و به‌نظر می‌رسد این تعداد در سال۱۳۹۹ حتی بالاتر از سال۱۳۹۸» قرار گرفته باشند. در همان گزارش اعلام شد که خط فقر برای هر فرد در سال۹۹ برای هر ماه معادل یک میلیون و ۲۵۴هزار تومان محاسبه شده است که نسبت به سال قبل از آن ۳۸درصد رشد داشته است. یعنی این‌که برای یک خانواده چهار نفره بیش از۴ میلیون تومان برآورد شده است. سرجمع این کارنامه سیاه عناصر رژیم آخوندی عبارتست از این‌که «نرخ فقر» در سال۱۳۹۸ معادل ۳۲درصد بوده است و نزدیک به یک‌سوم جمعیت ایران زیر خط فقر قرار داشته‌اند، به عبارت دیگر از هر سه ایرانی یک نفر زیر خط فقر قرار داشته است. آن هم در سال۱۳۹۸ و نه دو سال پس از آن!
در همین ایام هست که مجدداً بختیاری مجدداً صحنه می‌آید و می‌گوید: «خط فقر از ۹۵۰هزار تومان در سال۹۰ به ۱۰میلیون تومان در سال۹۹ رسیده است. برآوردها نشان می‌دهد در دوره زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸، حدود ۳۳درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر چند بعدی قرار گرفته‌اند» (ایسنا ۲۴مرداد۱۴۰۰).
از سوی دیگر یکی از عناصر وابسته به رژیم آخوندی در اتاق بازرگانی (مسعود خوانساری) هم اذعان می‌کند ایران طی سال گذشته، مقام اول جهان را در افت ارزش پول کسب کرده است و جمعیت زیر خط فقر در ایران در سال۱۳۹۹ به ۳۰درصد رسیده است.
شاخص عینی فقر
امروزه شاخص مشخص و مادی که نشان از وضعیت فقر در ایران است سهم مواد خوراکی در هزینه کل خانوارست. یعنی افراد فقیر سهم بیشتری از درآمد خود را (اگر داشته باشند)، برای تأمین مواد خوراکی و غذای یومیه خرج می‌کنند. در همین گزارش حکومتی می‌خوانیم که سهم خوراک از مجموعه هزینه‌های یک خانوار از ۲۲.۱ درصد در سال۱۳۹۸ به ۲۳.۴ درصد رسیده است که به‌وضوح نمایانگر کاهش سطح رفاه مردم است. حال بگذریم که این آمارها به‌طور متوسط نشانه گذاری شده است و میزان واقعی فقر در استانی مانند سیستان و بلوچستان و یا کرمان بسیار بغرنج تر است. چه آن که گفته می‌شود، «در بین ۲۰شهرستان محروم ایران، ۱۱شهرستان در استان سیستان‌وبلوچستان قرار دارند و سه شهرستان استان کرمان در جرگه ۲۰شهرستان محروم قرار گرفته‌اند» (آنا ۱شهریور۱۴۰۰).
غول تورم کمرشکن است
حالا اگر میزان تورم در شرایط کنونی را همان ۵۰درصد ارائه شده در رسانه‌های رژیم آخوندی بگیریم، بی‌شک سهم و میزان تورم در مواد خوراکی و غذا و آشامیدنیها به‌طور چشم گیری از این متوسط بالا و بالاتر است. تورم نقطه به نقطه خوراکی‌ها و آشامیدنیها در اسفندماه سال۹۹، حدود ۶۷درصد و تورم نقطه به نقطه کالاهای بادوام در این زمان، ۸۳درصد بوده است. معنی ساده این ارقام این است که غول تورم فشار سهمگینی به اقشار و طبقات فرودست جامعه وارد کرده است و طبقات مرفه آسیب کمتری دیده‌اند. در گزارش پایش فقر آمده است که درآمد سرانه ایرانی‌ها در دهه۹۰ کاهش روزافزونی داشته است به‌طوری‌که خانوارهای ایرانی در سال۱۳۹۸ نسبت به سال۱۳۹۰ حدود ۳۴درصد یعنی یک‌سوم درآمد سرانه خود را از دست داده‌اند.
لشگر فقیران آماده نبرد است
پایش فقر و برآوردها و تخمینها و ارزیابیها و سنجشهای حکومتی از اوضاع اقتصادی و بحران معیشتی، هر چه هم که بگویند، بی‌تردید باز گوشه کوچکی از تابلویی مملو از حرمانها، رنج ها و بحرانهای به جوش آمده را هم نمایان نمی‌کنند. انزوا و بیگانگی رژیم آخوندی از جامعه بین‌المللی که در تحریم‌ها و پس زدنهای جهانی خود را عیان کرده از یک‌سو و قهر و جدایی مردم مظلوم ایران از استبداد مذهبی از سوی دیگر، آخرین ذره‌های ذخایر خامنه‌ای و رئیسی را از بین برده است. سیاست ضدمردمی در برابر ویروس کرونا، فساد گسترده ایادی حکومتی در برابر چشمان حیرت‌زده تهیدستان، تهی شدن خزانه مملکت و بدهیهای سر سام آور و ورشکستگی اقتصادی در تقدیر، نبود آب و هوای سالم و بیکاری گسترده و هزار فتنه و بلای دیگر، رویارویی بین مردم و حاکمیت را به اوج خود رسانده است و جامعه ملتهب ایران را آماده تشکیل یگانهای ارتش گرسنگان و فقیران نموده است. دور نیست که گزارش این دگرگونی عظیم در آخرین پایش رونمایی شود.
