وحید حقانی
این فرد مرموز و اطلاعاتی کسی است که از او بهعنوان مشاور اجرایی خامنهای نام برده میشود. بهعنوان یک صاحبمنصب در بازرسی ویژهٔ دربار خامنهای پر و بال گرفت و در دیدارهای خامنهای پشت سر او قرار میگرفت. حتی در جریان تحلیف احمدینژاد، او بود که حکم تنفیذ را به دست خامنهای داد تا خامنهای آن را به احمدینژاد بدهد
دربار خامنهای، جولانگاه عناصر اطلاعاتی
کسانی که تحت عنوان معاونت سیاسی و امنیتی در دربار خامنهای فعالیت میکنند در واقع عناصر وزارت اطلاعات هستند. آنها بهطور گسترده در قلع و قمع مخالفان، فساد، چپاول و جنایت، پروندهسازی برای باندهای رقیب و نیز پیشبرد سیاستهای سرکوبگرانهٔ خامنهای نقش دارند. سیاستهای کلان امنیتی نظام را آنها مشخص میکنند. بر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کنترل دارند. از میان این عناصر میتوان به حسین طائب، حیدر مصلحی، احمد سالک، روحالله حسینیان و احمد شفیعی اشاره کرد
حسین طائب
این آخوند امنیتی با نام «میثم» مدتی مسئول اطلاعات و عملیات سپاه ثارالله بود سپس در معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات شروع به کار کرد. بعد از ولیفقیه شدن خامنهای معاون هماهنگ کنندهٔ دربار او شد. بیش از ۳سال نیز معاون فرهنگی ستاد مشترک سپاه بود و قبل از اینکه به فرماندهی بسیج برسد، جانشینی فرماندهٔ بسیج را به عهده داشت.
در جریان قیام۱۸تیر۷۸، حسین طائب به سرکوب دانشجویان معترض پرداخت. او همچنین نقش پیامرسان و دیکته گوی بیتالعنکبوت خامنهای به قاضی بدنام مرتضوی در مورد احکام بهاصطلاح قضایی برای دانشجویان را به عهده داشت.
حسین طایب
طائب در سال ۷۹به دستور خامنهای یک گروه فاشیستی موسوم به بنیاد ایثارگران تأسیس کرد تا بخشی از نیروهای سرکوبگر حاکمیت را سازماندهی کند.
با ارتقاء نقش در سال ۸۸با سفارش مجتبی خامنهای به سرکردگی بسیج ضدمردمی گماشته شد، تا پیشاپیش با سازماندهی بسیجیان، برای پر کردن صندوقهای رأی به خواسته ولیفقیه ارتجاع احمدینژاد را از صندوقها در بیاورد.
او سپس بهعنوان فرمانده نیروی مقاومت بسیج سپاه منصوب شد و در مهر سال ۱۳۸۸از بسیج کنار گذارده شد و به معاونت اطلاعات سپاه پاسداران منصوب شد.
با شکلگیری قیام ۸۸حسین طائب، نیروهای بسیج را در قالب گردانهای لباسشخصی مسلح کرد. فرماندهان گردانهای او بهطور مستقیم از مجتبی خامنهای دستور میگرفتند. نخستین نقش حسین طائب سرکوب راهپیمایی میلیونی مردم تهران در بعد ازظهر بیست و پنجم خرداد در میدان آزادی بود. گردانهای بسیج در طول خیابان آزادی دهها تن را مجروح و مصدوم کردند و خسارتهای سنگینی به خودروهای مردم و مغازههایی که به تظاهر کنندگان پناه داده بودند وارد آوردند.
آخوند حسین طائب در جریان سرکوبی قیام ۸۸، مزدوران بسیجی را در دوشاخه بهکار گرفت، یکی شاخهٔ اطلاعات بسیج به سرکردگی پاسدار نقدی که کارشان بیشتر شناسایی و آدمربایی و بازجویی بود و گروه دوم به سرکردگی پاسدار محقق که کارشان گسیل گلههای بسیجی به خیابانها برای ضرب و جرح و قتل مردم بپا خاسته بود.
گزارشها و اخبار در مورد نقش پر رنگ حسن طائب در جریان قیام ۸۸بسیار است. از جمله میتوان به تراژدی ربودن دختر جوانی به نام ترانه موسوی در اطراف مسجد قبای تهران (هفتم تیر ماه ۸۸) اشاره کرد. ترانه پس از ربوده شدن با ونهای سیاه قرارگاه ثارالله که زیر نظر طائب عمل میکرد، مورد تجاوز قرار گرفته و به شهادت رسید. برای پوشاندن آثار جرم، پیکر او بهطرزی فجیع به آتش کشیده شد.
آخوند طائب برای مخدوش کردن تجاوز و قتل شنیع ترانه موسوی، نمایشی در تلویزیون رژیم ترتیب داد که در آن ادعا شد وی زنده و سالم است و در کانادا اقامت دارد، اما بعد مشخص گردید که این خانواده ساختگی که رژیم میخواست آن را بهعنوان خانواده ترانه موسوی جا بزند، از نزدیکان حسین طائب بودهاند.
او طراح نقشههای قتل و توطئههای مافیایی در دربار خامنهای است و در کشتن کشیشان مسیحی (کشیش هائیک هوسپیان مهر، کشیش مهدی دیباج و اسقف میکائیلیان) و انفجار حرم امام رضا نقش داشت. این دو جنایت، در راستای پروندهسازی برای سازمان مجاهدین خلق ایران بود و بعدها توسط عوامل حکومت افشا گردید. بهعنوان نمونه در روز سوم بهمن ۹۷مصطفی تاجزاده، معاون اسبق وزارت کشور اصلاحطلبان در یک مناظره سیاسی به نقش وزارت اطلاعات در سناریو کثیف وزارت اطلاعات در قتل کشیشان مسیحی و انفجار حرم امام رضا اشاره کرد.
حسین طائب با کارنامهٔ سنگین خوشخدمتی به علی خامنهای، از کاندیداهای تصدی وزارت اطلاعات در دولت دهم بود. هنگام اشتغال در وزارت اطلاعات در دوران علی فلاحیان از سردمداران قتلهای زنجیرهیی بود و بهدلیل پروندهسازی برای مهدی هاشمی مورد غضب اکبر هاشمی رفسنجانی قرار گرفت و از تصدی پست وزارت بازماند. این آخوند اطلاعاتی پس از راه پیدا کردن به بیت خامنهای به کمک مجتبی خامنهای سازمان اطلاعات موازی را راهاندازی کرد. این سازمان که اکنون به ارگان اصلی اطلاعاتی و امنیتی حاکمیت آخوندی به سرکوب مشغول است، ۷نیروی اطلاعاتی و امنیتی را در برمیگیرد؛ که از میان آنها ادارهٔ ۱۰۱(نهاد اطلاعاتی متعلق به خامنهای)، یگان امنیت ارتباطات، مأموران لباس شخصی، نیروی بسیجی و واحدهای شبهنظامی نیروی انتظامی را میتوان نام برد.
گر زندگی قاطبهٔ مردم ایران در زیر خط فقر قرار دارد، اگر حراج اندام انسان از کلیه به قرنیه چشم و مغز استخوان رسیده، اگر نوزادان ایرانی در جنین مادر معامله میشوند، اگر گورها به جای آرامگاه مردگان، به جانپناه بیخانمانها ارتقا یافتهاند، اگر دیدن رنگ گوشت بر سر سفره به یک آرزوی دستنیافتنی تبدیل شده، اگر دستان ظریف کودکان از هماکنون با خشونت خشتهای سنگین آشنا میشود و عرق جبین آنان کفایت یک لقمه نان بخور و نمیر را نمیدهد، اگر و اگر و اگر... سرمنشا را باید در بیت فاسد و بنا شده بر خون و جنایت خامنهای جستجو کرد.
ؤ
این فرد مرموز و اطلاعاتی کسی است که از او بهعنوان مشاور اجرایی خامنهای نام برده میشود. بهعنوان یک صاحبمنصب در بازرسی ویژهٔ دربار خامنهای پر و بال گرفت و در دیدارهای خامنهای پشت سر او قرار میگرفت. حتی در جریان تحلیف احمدینژاد، او بود که حکم تنفیذ را به دست خامنهای داد تا خامنهای آن را به احمدینژاد بدهد
دربار خامنهای، جولانگاه عناصر اطلاعاتی
کسانی که تحت عنوان معاونت سیاسی و امنیتی در دربار خامنهای فعالیت میکنند در واقع عناصر وزارت اطلاعات هستند. آنها بهطور گسترده در قلع و قمع مخالفان، فساد، چپاول و جنایت، پروندهسازی برای باندهای رقیب و نیز پیشبرد سیاستهای سرکوبگرانهٔ خامنهای نقش دارند. سیاستهای کلان امنیتی نظام را آنها مشخص میکنند. بر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کنترل دارند. از میان این عناصر میتوان به حسین طائب، حیدر مصلحی، احمد سالک، روحالله حسینیان و احمد شفیعی اشاره کرد
حسین طائب
این آخوند امنیتی با نام «میثم» مدتی مسئول اطلاعات و عملیات سپاه ثارالله بود سپس در معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات شروع به کار کرد. بعد از ولیفقیه شدن خامنهای معاون هماهنگ کنندهٔ دربار او شد. بیش از ۳سال نیز معاون فرهنگی ستاد مشترک سپاه بود و قبل از اینکه به فرماندهی بسیج برسد، جانشینی فرماندهٔ بسیج را به عهده داشت.
در جریان قیام۱۸تیر۷۸، حسین طائب به سرکوب دانشجویان معترض پرداخت. او همچنین نقش پیامرسان و دیکته گوی بیتالعنکبوت خامنهای به قاضی بدنام مرتضوی در مورد احکام بهاصطلاح قضایی برای دانشجویان را به عهده داشت.
حسین طایب
طائب در سال ۷۹به دستور خامنهای یک گروه فاشیستی موسوم به بنیاد ایثارگران تأسیس کرد تا بخشی از نیروهای سرکوبگر حاکمیت را سازماندهی کند.
با ارتقاء نقش در سال ۸۸با سفارش مجتبی خامنهای به سرکردگی بسیج ضدمردمی گماشته شد، تا پیشاپیش با سازماندهی بسیجیان، برای پر کردن صندوقهای رأی به خواسته ولیفقیه ارتجاع احمدینژاد را از صندوقها در بیاورد.
او سپس بهعنوان فرمانده نیروی مقاومت بسیج سپاه منصوب شد و در مهر سال ۱۳۸۸از بسیج کنار گذارده شد و به معاونت اطلاعات سپاه پاسداران منصوب شد.
با شکلگیری قیام ۸۸حسین طائب، نیروهای بسیج را در قالب گردانهای لباسشخصی مسلح کرد. فرماندهان گردانهای او بهطور مستقیم از مجتبی خامنهای دستور میگرفتند. نخستین نقش حسین طائب سرکوب راهپیمایی میلیونی مردم تهران در بعد ازظهر بیست و پنجم خرداد در میدان آزادی بود. گردانهای بسیج در طول خیابان آزادی دهها تن را مجروح و مصدوم کردند و خسارتهای سنگینی به خودروهای مردم و مغازههایی که به تظاهر کنندگان پناه داده بودند وارد آوردند.
آخوند حسین طائب در جریان سرکوبی قیام ۸۸، مزدوران بسیجی را در دوشاخه بهکار گرفت، یکی شاخهٔ اطلاعات بسیج به سرکردگی پاسدار نقدی که کارشان بیشتر شناسایی و آدمربایی و بازجویی بود و گروه دوم به سرکردگی پاسدار محقق که کارشان گسیل گلههای بسیجی به خیابانها برای ضرب و جرح و قتل مردم بپا خاسته بود.
گزارشها و اخبار در مورد نقش پر رنگ حسن طائب در جریان قیام ۸۸بسیار است. از جمله میتوان به تراژدی ربودن دختر جوانی به نام ترانه موسوی در اطراف مسجد قبای تهران (هفتم تیر ماه ۸۸) اشاره کرد. ترانه پس از ربوده شدن با ونهای سیاه قرارگاه ثارالله که زیر نظر طائب عمل میکرد، مورد تجاوز قرار گرفته و به شهادت رسید. برای پوشاندن آثار جرم، پیکر او بهطرزی فجیع به آتش کشیده شد.
آخوند طائب برای مخدوش کردن تجاوز و قتل شنیع ترانه موسوی، نمایشی در تلویزیون رژیم ترتیب داد که در آن ادعا شد وی زنده و سالم است و در کانادا اقامت دارد، اما بعد مشخص گردید که این خانواده ساختگی که رژیم میخواست آن را بهعنوان خانواده ترانه موسوی جا بزند، از نزدیکان حسین طائب بودهاند.
او طراح نقشههای قتل و توطئههای مافیایی در دربار خامنهای است و در کشتن کشیشان مسیحی (کشیش هائیک هوسپیان مهر، کشیش مهدی دیباج و اسقف میکائیلیان) و انفجار حرم امام رضا نقش داشت. این دو جنایت، در راستای پروندهسازی برای سازمان مجاهدین خلق ایران بود و بعدها توسط عوامل حکومت افشا گردید. بهعنوان نمونه در روز سوم بهمن ۹۷مصطفی تاجزاده، معاون اسبق وزارت کشور اصلاحطلبان در یک مناظره سیاسی به نقش وزارت اطلاعات در سناریو کثیف وزارت اطلاعات در قتل کشیشان مسیحی و انفجار حرم امام رضا اشاره کرد.
حسین طائب با کارنامهٔ سنگین خوشخدمتی به علی خامنهای، از کاندیداهای تصدی وزارت اطلاعات در دولت دهم بود. هنگام اشتغال در وزارت اطلاعات در دوران علی فلاحیان از سردمداران قتلهای زنجیرهیی بود و بهدلیل پروندهسازی برای مهدی هاشمی مورد غضب اکبر هاشمی رفسنجانی قرار گرفت و از تصدی پست وزارت بازماند. این آخوند اطلاعاتی پس از راه پیدا کردن به بیت خامنهای به کمک مجتبی خامنهای سازمان اطلاعات موازی را راهاندازی کرد. این سازمان که اکنون به ارگان اصلی اطلاعاتی و امنیتی حاکمیت آخوندی به سرکوب مشغول است، ۷نیروی اطلاعاتی و امنیتی را در برمیگیرد؛ که از میان آنها ادارهٔ ۱۰۱(نهاد اطلاعاتی متعلق به خامنهای)، یگان امنیت ارتباطات، مأموران لباس شخصی، نیروی بسیجی و واحدهای شبهنظامی نیروی انتظامی را میتوان نام برد.
گر زندگی قاطبهٔ مردم ایران در زیر خط فقر قرار دارد، اگر حراج اندام انسان از کلیه به قرنیه چشم و مغز استخوان رسیده، اگر نوزادان ایرانی در جنین مادر معامله میشوند، اگر گورها به جای آرامگاه مردگان، به جانپناه بیخانمانها ارتقا یافتهاند، اگر دیدن رنگ گوشت بر سر سفره به یک آرزوی دستنیافتنی تبدیل شده، اگر دستان ظریف کودکان از هماکنون با خشونت خشتهای سنگین آشنا میشود و عرق جبین آنان کفایت یک لقمه نان بخور و نمیر را نمیدهد، اگر و اگر و اگر... سرمنشا را باید در بیت فاسد و بنا شده بر خون و جنایت خامنهای جستجو کرد.
ؤ