ديدن او كه عليرغم وضعيت بیماری و وضعیت جسمانى، كوهى از انرژى و درياى از محبت بود برايم بسيار انگيزاننده بود. با شور و سادگى كلام به توضيح دوران پرداخت، منجمله ميگفت نان مردم را از حلقوم آنها بيرون کشیدهاند، ما بايستى منتظر و آماده براى قیامهای متعددى براى نان باشيم
ديروز وقتى خبر قيام قهرمانانهی مردم مشهد را شنيدم، بيش از هر چيز به صحبتهای اين مجاهد گرامى فكر ميكردم كه در طى چندين ساعت بحث داشت پایههای تحليل رسيدن مردم به آستانهی قيام براى نان را توضيح میداد.
قيام مردم مشهد يك رعد از آسمان بى ابر نيست. اين قيام در ارتباط تنگاتنگ با سیاستهای رژيم ولایتفقیه قرار دارد و كليت اين مجموعهی ضد بشرى درندهخو را به چالش كشيده است.
در سالهاى اخير بعد از سرکوبهای سنگين ٨٨، بودند مدعيان كه ميگفتند «مردم از انقلاب خسته و سر خورده شدهاند و فلان و بهمان» و نتیجهی مشخص سياسى تنها «شركت در شعور و خرد جمعى انتخابات» روباه بنفش بود! الان اما اين شعور و خرد اجتماعى به خيابانها در شهرهای مختلف كشور كشيده شده است و با انزجار از سياستهاى پایهای ولایتفقیه، مثل گسترش ارتجاع خمينيسم در منطقه و دخالت خونبار در سوريه و يمن و عراق، با شعار «مرگ بر ديكتاتور، مرگ بر روحانى» خصلت سياسى و ساختار شكاننده ى قيام را برجسته ميكند.
اگر چه تظاهرات از اعتراض به فقر و گرانى و نابسامانى معيشتى شروع ميشود، اما بلادرنگ به يك واقعيت سياسى سر سخت اين دوران نزديك ميشود كه «تا آخوند كفن نشود، اين وطن، وطن نشود».
وقتى جريانات اجتماعى به خيابان كشيده ميشود حتى خبرنگارهای روزنامههای دست چندمى حكومتى هم به گزارشگر قيام تبديل ميشوند! تور اختناق خبرى از هر سو سوراخ ميشود، ورود كانالهاى اجتماعى به گسترش بسيار سريع اخبار واقعى كمك ميكند، رژيم در مخمصهای قرار گرفته كه فرار از آن متصور نيست. قطع شبکههای مثل تلگرام كه زير رصد رژيم هست، به راحتى قابل انجام نيست و بهاى سياسى بالاى در سطح بینالمللی و داخلى را داراست.
استفاده از قهر عريان نظامى هم در اين دوران يك تاكتيك مؤثر نيست و به راديكاليسم بيشتر جنبش خواهد انجاميد.
رژيم در مقايسه با سال ١٣٨٨، هم رفسنجانى را از دست داده و هم اوباما را!
در سطح منطقهای عليرغم جنايتهاى مافوق تصور در سوريه و عراق و يمن، نتوانسته است خود را ناجى مسلمانان و شيعيان جا بياندازد، بلكه مانند يك نيروى خارجى اشغالگر مورد تنفر مردم اين كشورهاست.
بزرگترين نيروى هماورد اين حكومت ضد بشرى يعنى سازمان مجاهدين خلق ايران ليست سياه را در هم كوبيده و با هجرت بزرگ از زندان ليبرتى به اروپا، خود را رها كرده و آمادهی ايفاى نقش جدى در هدايت قیامهای مردمى است.
خانم مريم رجوى به مردم قهرمان مشهد و نيشابور و كاشمر و بيرجند و شاهرود که با شعار «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر روحانى»، عليه گرانى و بيكارى و فساد قيام كرده و با نيروهاى سركوبگر به مقابله پرداختهاند، درود فرستاد و نقش برجسته و شجاعانه زنان در اين خيزش بزرگ را ستود. وى از عموم مردم بهويژه جوانان خواست در حمايت از خيزش بزرگ مشهد بهپاخيزند. وى افزود: قيام قهرمانانه امروز در بخشهاى وسيعى از ايران، بار ديگر نشان داد سرنگونى رژيم آخوندى و استقرار دموكراسى و حاكميت مردمى يك خواست ملى و سراسرى است.
در اولين موضعگيرى رسمى شوراى ملى مقاومت ايران، يگانه جانشين مردمى و دموكراتيك، «خانم مريم رجوى گفت در حاليكه اكثريت قاطع مردم ايران از فقر و تورم و بيكارى رنج میبرند، بخش عمده ثروت و درآمدهاى كشور هزينه دستگاههاى نظامى و امنيتى و جنگ افروزى و مداخلات منطقهیى ميشود يا توسط سردمداران رژيم چپاول و به حسابهاى بانكى آقازادهها سرازير ميگردد، لذا تا اين رژيم بر سركار است وضعيت اقتصادى و معيشتى مردم وخيمتر ميشود و تنها راه خلاصى از مشكلات اقتصادى و اجتماعى سرنگونى رژيم آخوندى است.»
در واكنش زبونانه اى، رژيم آخوندى در وحشت از ادامه قيام مردم مشهد به همه نیروهای نظامی پیامکی ارسال كرده كه در آن نوشتهاند آماده باش کلیه نیروهای نظامی و امنیتی کشور: «آنى و اضطرارى – وضعيت قرمز- همه نيروها با لباس نظامى الان در حوزه حضور يابند»!!!
البته پاسداران سياسى رژيم هم با قلم و لباس متناسب در حوزههای خدماتى براى دفاع از رژيم جنايتكار و تهاجم به آلترناتيو دموكراتيك حضور خواهند يافت!
رژيم وضعيت را قرمز اعلام كرده است، به اين توصيف بايد افزود كه سرنوشت رژيم ولایتفقیه چيزى جز سياهى و نابودى نيست! اين حقيقت جارى در خيابان است!
خون و رنج و شكنج مقاومت و مجاهدين و مبارزين در بيش از سى و هفت سال، اكنون در پيوند با قيام براى نان و عليه گرانى، وضعيت قرمز رژيم را تا نابودى اين حكومت، ترسيم كرده است.