بهنظر میرسد که قتل علی عبدالله صالح رئیسجمهور سابق یمن، توسط شبهنظامیان حوثی دستنشانده رژیم آخوندی، یک تحول تعیینکننده در بحران یمن و در جنگ داخلی 3ساله این کشور است. دستگاه تبلیغاتی رژیم آن را بهعنوان یک پیروزی بزرگ و نوید فتح نهایی یمن توسط نیروهای مزدور خود جلوه میدهد، اما بخشی از رژیم از این تبلیغات و از عواقب و پیامدهای این واقعه ابراز نگرانی میکنند و خواستار حزم و احتیاط بیشتری در برخورد با این مسأله هستند و بعضی هم با افسوس از فرصتی که در یمن از دست رفت، تلویحاً یمن را برای رژیم از دست رفته تلقی میکنند. اما واقعیت چیست؟
واقعیت نخست اینکه اتحادی که رژیم در یمن به آن تکیه کرده بود و بهوسیله آن اهداف خود را پیش میبرد، با قتل علی عبدالله صالح بهکلی منهدم شده و دو متحد سابق، شبهنظامیان حوثی و طرفداران علی عبدالله صالح (حزب کنگره خلق یمن) اکنون دشمنان خونی یکدیگرند. ناظران منطقه هیچ جایی در آینده سیاسی یمن برای حوثیها نمیبینند؛ چرا که حوثیها عمدتاً مسلح به اسلحه سبک هستند و فاقد مهارت و دانش نظامی مکفی هستند و تاکنون نیز در کنار نیروهای علی عبدالله صالح که عمدتاً ارتشی و بهلحاظ نظامی ورزیدهاند، میتوانستند در جنگ تاب بیاورند. علاوه بر این حوثیها بهلحاظ اجتماعی نیز منزوی و منفورند، زیرا جدای از آن که از یک اقلیت قومی هستند که 10الی 15درصد جمعیت یمن را تشکیل میدهد، بهلحاظ عملکردها و جنایتهایشان طی 3سال گذشته، بین مردم بهشدت منفورند.
از سوی دیگر نیروهای علی عبدالله صالح برخلاف تبلیغات رژیم، پس از قتل وی، انسجام خودشان را حفظ کردهاند و گفته میشود در حال حاضر احمد، پسر علی عبدالله صالح که در سالهای گذشته فرمانده گارد ریاستجمهوری بود، اکنون فرماندهی این نیروها را بهعهده گرفته است و در اطلاعیهیی وعده داده است که انتقام خون قتل پدرش را از حوثیها خواهد گرفت و «خون او تبدیل به جهنمی برای ایادی ایران خواهد شد». او در این اطلاعیه همچنین با اشاره به حوثیها گفت: «باید از تمامی ابزارها برای خلاصی مردم یمن از این کابوس استفاده کرد».
گزارشهای دیگر حاکی از آن است که نیروهای علی عبدالله صالح به نیروهای دولت و ارتش قانونی یمن پیوستهاند؛ حزب کنگره خلق یمن (طرفداران علی عبدالله صالح) اعلام کرده: «مصمم است نبرد برای رهایی یمن از پروژه ایرانی فرقهگرا را با حمایت و پشتیبانی ائتلاف عربی بهرهبری عربستان ادامه دهد»[1].
از آنجا که آثار و پیامدهای استراتژیک ترور علی عبدالله صالح، تماماً علیه رژیم و پروژهاش برای سیطره بر یمن و منطقه میباشد، این تردید وجود داشت که حوثیها در یک اقدام خودسرانه، بهقتل علی عبدالله صالح دست زدهاند، اما تبلیغات رژیم و مهمتر از آن اظهارات صریح سردمداران رژیم، تردیدی باقی نگذاشت که فرمان حذف علی عبدالله صالح از تهران صادر شده است. پاسدار محمدعلی عزیز جعفری سرکرده کل سپاه پاسداران پس از قتل علی عبدالله صالح، طی یک سخنرانی، با اشاره به حوادث اخیر جنگ یمن گفت: «شاهد بودیم که در یمن قصد داشتند چه کودتایی علیه مجاهدین و انصارالله انجام دهند که این توطئه در نطفه خفه شد.»[2]
علی اکبر ولایتی از نزدیکترین مهرههای خامنهای نیز گفت: «علی عبدالله صالح به سزای اعمال خود رسید.»[3]
رژیم آخوندی با این اقدام تمام جامعه عرب و افکار عمومی کشورهای عرب و همچنین جامعه بینالمللی را بهشدت علیه خود و حوثیهای دستنشانده خود برانگیخت:
احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب گفت: ترور صالح ماهیت جنایتکارانه حوثیها در یمن را برملا میکند». وی گروه حوثی را یک 'سازمان تروریستی' خواند و از جامعه بینالمللی خواست تا حوثیها را بهعنوان یک سازمان تروریستی بشناسد.
امیر کویت روز سهشنبه 14آذر، در جلسه افتتاحیه سی و هشتمین دوره نشست سران کشورهای عضو شورای همکاری کشورهای عربی خلیجفارس در کویت که یک روز پس از قتل رئیسجمهور سابق یمن برگزار شد گفت: «(رژیم) ایران اصول حسن همجواری و حاکمیت ملی و عدم دخالت در امور داخلی کشورها را نقض میکند و منطقه بهدلیل این سیاستها هیچگاه روی ثبات را نخواهد دید».
در عرصه بینالمللی نیز حساسیتها بیشازپیش نسبت به تهدیدات ناشی از برنامه موشکی رژیم و سیاستها و عملکردهای منطقهیی آن جلب شده است. بهخصوص که یک روز پیش از قتل علی عبدالله صالح، موشک ساخت رژیم از یمن به تأسیسات اتمی امارات پرتاب شد و به این ترتیب برنامه موشکی که رژیم همچنان ادعا میکند تدافعی است، در اولویت توجهات جامعه بینالمللی قرار گرفت. وزیران خارجه فرانسه و آلمان خواهان محدودیت برنامه موشکی (رژیم) ایران شدند. «وزیر خارجه فرانسه در نشست خبری مشترک همراه با «همتای آلمانی خود اعلام کرد: «ما دیدگاه مشترکی در لزوم عدم پیگیری برنامه ساخت موشکهای بالستیک از سوی ایران و دست کشیدن این کشور از توطئهچینی در منطقه داریم.»[4]
تیلرسون وزیر خارجه آمریکا در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در بروکسل گفت: «حمایت این رژیم از شبهنظامیان حوثی تأثیر بیثبات کنندهیی در یمن دارد. ما نقش بیثباتکننده رژیم ایران را در موشکهای بالستیک که از یمن پرتاب شد مشاهده کردیم و معتقدیم منشأ پرتاب این موشکها رژیم ایران است.»
دبیرکل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نیز طی اظهاراتی در اجلاس ناتو در بروکسل بلژیک اعلام کرد: «(رژیم) ایران به توسعه تواناییهای موشکی و آزمایش موشکهای جدید ادامه میدهد و این البته موجب نگرانی همه متحدان ناتو بهخصوص متحدان اروپایی ماست زیرا آنها در محدوده برد موشکهای (رژیم) ایران هستند».
به این ترتیب این سؤال مطرح میشود که چرا رژیم بهچنین اقداماتی که با هیچ منطق سیاسی سازگار نیست، دست میزند؟ باید دانست که در رژیم و در اظهارنظرها و موضعگیریهای مهرهها و رسانههای رژیم، یک اختلافنظر جدی در رابطه با ترور علی عبدالله صالح و چگونگی برخورد با آن دیده میشود، بخش عمده رژیم (عمدتاً از باند خامنهای) و مشخصاً تلویزیون حکومتی که در قبضه خامنهای است، با خوشحالی، کشتن رئیسجمهور سابق یمن را انعکاس میدهند و آن را یک پیروزی درخشان تلقی میکنند، اما برخی هم ابراز نگرانی و احساس خطر میکنند؛ چرا که میفهمند این اقدامات جنایتکارانه، توسط ناظران بهعنوان علائم پایان کار رژیم در یمن نگریسته میشود. زیرا تنها خاستگاه متصور این اقدامات درماندگی و ناامیدی مطلق است و بهنظر میرسد از منطق قماربازی پیروی میکند که در آستانه باختن همه چیز خود میباشد و به سیم آخر میزند.
حسن روحانی طی سخنانی[5] ضمن اشاره گذرا به یمن و اتفاقات اخیر آن با افسوس گفت: «فرصتهای از دست رفته چگونه جبران خواهد شد؟» منظور روحانی از فرصتهای از دست رفته، اشاره به مذاکرات صلح یمن است که 3سال پیش با میانجیگری سازمان ملل بین طرفهای منازعه در ژنو جریان داشت، اما هر بار که چشمانداز یک سازش و مصالحه پدیدار میشد، بهگفته شاهدان، تلفن یک ناشناس، به حوثیها (که معلوم است از کجا بود) همه رشتهها را پنبه میکرد و حوثیها میز مذاکره را ترک میکردند و به یمن برمیگشتند. در آن شرایط، احتمال حضور حوثیها بهعنوان شریکی در دولت ائتلافی وجود داشت، اما این فرصت از دست رفت و رژیم با تمامیت خواهی ویژه آخوندهای حاکم، جاپای نفوذ خودش در یمن را بهدست خودش از بین برد. اکنون بعضی روزنامههای رژیم تلاش میکنند آب رفته را بهجوی برگردانند و به سردمداران رژیم سفارش میکنند که خویشتنداری کنند، به حملات سیاسی عربستان جواب ندهند و نگذارند «روابط ایران و بخشهای مهم جهان عرب تیره شود».[6] و روزنامه دیگری طی مقالهیی با عنوان «باید احتیاط کنیم» خاطرنشان میکند: «واقعیت سیاسی یمن بسیار پیچیده است؛ باید در مداخله حوادث یمن جانب احتیاط را نگهداشت... حوثیها قادر نیستند در صحنه سیاسی داخلی، منطقهیی و بینالمللی جایگاهی مناسب داشته باشند... حوثیها جایگاهی در بین کشورهای متعدد جهانی ندارند و این، وضعیت را برای کشورهای همسو با یمن دشوار میکند. حوثیها امکان پیروزی قطعی را در یمن ندارند.»[7]
اما روشن است که این نصایح بهخرج پاسدارانی که خودشان را در معرض جارو شدن و شکست نه فقط در یمن، بلکه در سراسر منطقه میبینند، نخواهد رفت.
[1] تلویزیون اسکای نیوز عربی ـ 14آذر
[2] سخنرانی در مراسم افتتاح پروژههای عمرانی سپاه ـ خبرگزاری فارس 14آذر
[3] سخنرانی در دانشگاه آزاد غرب تهران ـ خبرگزاری تسنیم 14آذر
[4] خبرگزاری سپاه پاسداران فارس ـ ۱۳آذر
[5] سخنرانی در «کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی در تهران ـ 14آذر
[6] روزنامه حکومتی آرمان ۱۴آذر
[7] روزنامه حکومتی شرق ۱۴آذر