۱۴۰۳ خرداد ۲۱, دوشنبه

از سواحل نرماندی تا مرکز برلین

 در فاصله بین روزهای پنجم تا هفتم ژوئن امسال، برنامه‌های ویژه‌ٔ هشتادمین سالگرد ورود متفقین به سواحل نرماندی در فرانسه برگزار شد. 

 در این برنامه‌ها حداقل ۲۵تن از رهبران و سران کشورها از جمله ماکرون، بایدن، چارلز سوم انگلستان و نخست‌وزیر کانادا حضور داشتند.

ابعاد مراسم امسال با شرکت چند ناو فرانسوی، آمریکایی، نروژی، لهستانی و کانادایی، به‌قدری گسترده بود که تنها طی یک روز آن، چهار مراسم در نقاط مختلف نرماندی برگزار شد که هر کدام توسط یکی از ۳کشور عضو متفقین، آمریکا، کانادا و انگلستان ترتیب داده شد.

در اولین روز، ماکرون با گرامیداشت یاد اعضای مقاومت فرانسه و سربازان کشورهای مختلف، گفت: «شجاعت و اراده تمامی آن رزمندگان نقش مهمی در آزادی کشور ما ایفا کرد. عمل قهرمانانه آنان هرگز در تاریخ ما فراموش نمی‌شود».

«در برابر مرگ نمی‌لرزم»!

جوهر این مراسم، یادآوری ارزشهایی هم‌چون «مقاومت»، «فداکاری»، «پاکبازی» و ابراز دین و ستایش از انسان‌هایی بود که برای آزادی اروپا از یوغ فاشیسم هیتلری بالاترین مراتب از خود گذشتگی را به نمایش گذاشتند تا نسل‌های بعدی، از آزادی و دموکراسی و رفاه اجتماعی بهره‌مند شوند.

در یکی از برنامه‌ها، نامه‌ٔ فردناند مالارده از اعضای مقاومت فرانسه و تیرباران‌شده در ۲۰سالگی توسط نازیها قرائت شد که به والدینش نوشته بود «جلوی اشکهایتان را بگیرید چون می‌دانید که من برای چه آرمانی جان می‌بازم. من در برابر مرگ نمی‌لرزم؛ همه غمهایتان را کنار بگذارید و شجاع باشید».

در برنامه دیگری، جوانان سرود پارتیزانها را که به سرود مقاومت فرانسوی‌ها شناخته می‌شود، اجرا کردند.

در قسمت دیگری سخنرانی معروف ژنرال دو گل توسط یک هنرپیشه بازسازی شد که می‌گفت: «به شما قول می‌دهم که ما جنگ را تا بازگرداندن استقلال هر وجب از خاک فرانسه ادامه خواهیم داد. هیچ‌کس ما را از انجام آن باز نخواهد داشت»

و در جایی هم گروه کر کودکان سرود ملی فرانسه را خواندند که: «آیا نمی‌شنوید در روستاهایمان نعره‌های این سربازان درنده را؟ آنها می‌آیند تا در آغوشمان پسران و همسرانتان را سر ببرند به سلاح! شهروندان! گردانهایتان را تشکیل دهید! به پیش! به پیش! تا زمین‌هایمان را با خونی ناپاک آبیاری کنیم!»

به این ترتیب، دنیا و به‌طور خاص اروپا، به پاسداشت ارزش‌هایی قیام کرد که هشتاد سال از آنها می‌گذرد؛ اما عظمت آنها نه‌تنها مشمول مرور زمان نشده، بلکه با گسترش ارتباطات و نزدیک شدن فرهنگ‌ها هر سال رو به تعالی دارد و به قلب‌ها و سینه‌های بیشتری از مردمان راه باز می‌کند. در قالب کتاب‌ها، داستانها، فیلم‌ها و سریال‌ها و... هر بار جزییات دیگری از آن بازسازی می‌شود و احترام بیشتری بر می‌انگیزد.

به نظر می‌رسد در بین میلیاردها انسانی که در طول تاریخ به دنیا آمده و رفته‌اند، این ارزشها و خالقان آنها، تنها زندگان و ماندگان جاودانه تاریخ هستند و صدای آنها تا نهایت تاریخ طنین خواهد داشت.

«مقاومت» در ایران

در ایران‌زمین ما نیز چندین دهه است که همین ارزشهای والا و البته در مدارهای بسیار بالاتری از صداقت و فدا، خلق و تکثیر می‌شود.

کل جنگ جهانی دوم، حدود شش سال طول کشید و ما نقدا ۴۳سال است با پارامتر تعیین‌کننده‌ٔ زمان مچ انداخته و «طولانی‌ترین» مقاومت سازمان‌یافته میهنمان را رقم زده‌ایم،

در آن جنگ جهانی، چندین کشور قدرتمند در نبرد با فاشیسم متحد بودند، ولی ما در «بغرنج‌ترین» شرایط، خودمان هستیم و خلقمان. دنیایی از مماشات و از جمله همین رؤسای کشورهای کنونی دول اروپایی در جانب دشمن ما ایستاده‌اند. بزرگ‌ترین سکوت و سانسور قرن در سایه‌ٔ یک شیطان‌سازی همه‌جانبه، ما را از صحنه اجتماعی خلقمان جدا کرده است. با این حال، قدمی از پای ننشستیم و با شعار «کس نخارد» پیش تاخته و در برخی مقاطع نبرد با ۱۲دولت در آویخته‌ایم.

در سواحل نرماندی بین ۴ تا ۱۰هزار نفر شهید شدند تا عملیات آزادی فرانسه و سپس اروپای غربی آغاز شود، ما نیز در «خونین‌ترین» مقاومت تاریخمان، تنها در یک تابستان، سی‌هزار انقلابی سر موضع را فدیه آزادی خلقمان کردیم تا مسیر رهایی گشوده بماند.

جنگ جهانی دوم با میلیون‌ها کشته، جنگی فرامرزی بود که چند قاره را درگیر خود کرده بود. نبرد ما علیه رژیم ضدبشری خمینی نیز در کادر یک جنگ داخلی با حداقل ۱۲۰هزار شهید تاکنون «بزرگ‌ترین» مقاومت سازمان‌یافته در ایران را رقم زده است.

بنابراین اگر بازماندگان و نسل‌های بعدی انقلابیون جنگ جهانی دوم به رزمندگان و ارزش‌هایشان می‌بالند و پس از هشتاد سال، هر سال مراسم می‌گیرند و شبیه‌سازی می‌کنند؛ سرود می‌خوانند و رژه می‌روند؛ کف می‌زنند و گل می‌افشانند؛ ما نیز می‌توانیم و باید به «بزرگ‌ترین، طولانی‌ترین، بغرنج‌ترین و خونین‌ترین مقاومت سازمان‌یافته»ی میهن خودمان ببالیم؛ آن را در بوق و کرنا کنیم تا فریاد رسای آزادیخواهی یک خلق در زنجیر باشیم.

چند روز دیگر در قلب همان اروپا، در «تظاهرات بزرگ ایرانیان در برلین» به همه نشان خواهیم داد:

آنچه برای آنها به تاریخ پیوسته است، در جای جای میهن ما پیوسته هست؛

آنچه برای آنها شبیه‌سازیست، در هر کوچه و خیابان وطن ما جاریست؛

آنچه برای آنها یادآوریست، برای ما جنگ‌آوریست؛

آنچه در گذشته می‌جویند، در حال حاضر ِ مقاومت ما بیابند؛

آن را به‌رسمیت بشناسند؛ ارج نهاده و در برابرش تعظیم کنند.