۱۴۰۰ مهر ۹, جمعه

فلاحت پیشه، :نتیجه دیدارهای وزیر امور خارجه در سازمان ملل، ایجاد تنش و دردسر برای ایران بود

 فلاحت پیشه نماینده ادوار و استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی: بعد از این همه دیدار که آقای امیرعبداللهیان انجام داد، تنها چیزی که از دل دیدارها درآمده، افزایش تنش بین ایران و حتی کشورهای اروپایی و حتی تنش بین ایران و آژانس و غیره است.


یعنی تنها تفسیری که از این شرایط می‌شد کرد، یعنی از بین رفتن یک فرصت ایده‌آل دیپلماتیک در بزرگترین مجمع جهانی که سالیانه شکل می‌گیرد. دلیلش این است که ایران هنوز یک برنامه مشخصی ندارد که در قبال تحولات سیاسی مرتبط با خودش در موضع فعال قرار دهد.

اعتمادآنلاین| حشمت الله فلاحت‌پیشه نماینده ادوار مجلس و رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی به تشریح عملکرد دولت و مجلس در جریان تلاش برای احیای مذاکرات هسته ای پرداخته و به آسیب شناسی رفتار سیاسی و عمملکرد آنها پرداخته است.

به گزارش آرمان ملی، فلاحت پیشه نماینده ادوار و استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی در تشریح عملکرد مجلس یازدهم و دولت سیزدهم در جریان مذاکرات هسته ای موسوم به (برجام) در یادداشتی نوشته است: اخیرا شاهد بودیم که یکسری از نمایندگان مجلس یازدهم از دولت خواستند که برجام را احیا کند. نکته‌ای که قابل‌تامل است و البته که باید هم استقبال کرد؛ نشان‌دهنده افزایش واقع‌گرایی نزد دولت و مجلسی است که الان عملا همسویی لازم را با هم دارند.

نکته جالب این است که حتی تا همین چند ماه اخیر اتهامات مختلفی علیه کسانی که از احیای برجام صحبت می‌کردند، مطرح می‌شد.

واقعیت و آن چیزی که روزبه‌روز اثبات می‌شود این است که وقتی امثال بنده یک کلیدواژه را بارها تکرار می‌کنیم، تحت عنوان تنش‌زدایی یعنی اینکه یک دید واقع‌گرایانه داریم و اعتقادمان بر این است که تنش‌ها به‌گونه‌ای فزاینده و بعضا مصنوعی شکل گرفته و گروه‌های مختلفی در داخل و خارج ایران و حتی به‌ویژه برخی قدرت‌ها از تنش ایران در دنیای امروز سود می‌برند ولی بازنده اصلی این تنش‌ها مردم هستند که هزینه تنش‌های فزاینده خارجی را پرداخت می‌کنند که همانا تحریم است. لذا بر این بنیان، ایران و آژانس باید به یک سازوکاری برای تجدید رابطه خود برسند.

یعنی سازوکار جدیدی را باید شکل دهند که دغدغه‌های دو طرف را دربر بگیرد. معتقدم دولت در حال فرصت‌سوزی است و مشخصا در نشست‌های سازمان‌ملل‌متحد و حتی در سخنرانی رئیس‌جمهور عملا پلان و برنامه کاری که در آن بحث مشکلات سیاسی خارجی ایران دیده شود، وجود نداشت.

لذا می‌بینیم بعد از این همه دیدار که آقای امیرعبداللهیان انجام داد، تنها چیزی که از دل دیدارها درآمده، افزایش تنش بین ایران و حتی کشورهای اروپایی و حتی تنش بین ایران و آژانس و غیره است. یعنی تنها تفسیری که از این شرایط می‌شد کرد، یعنی از بین رفتن یک فرصت ایده‌آل دیپلماتیک در بزرگترین مجمع جهانی که سالیانه شکل می‌گیرد. دلیلش این است که ایران هنوز یک برنامه مشخصی ندارد که در قبال تحولات سیاسی مرتبط با خودش در موضع فعال قرار دهد. بنابراین به نظر می‌رسد دولت آقای رئیسی باید دو برنامه داشته باشد که از دل این دو برنامه دو سازوکار به‌وجود آید که این سازوکارها به رفع مشکلات کشور کمک کند. برنامه اول رسیدن به سازوکاری مناسب با آژانس است. ایران و آژانس سوابق گسترده‌ای با هم دارند و به هیچ‌وجه مناسبات ایران و آژانس قابل برهم زدن نیست. ایران سال‌ها نظارت آژانس را پذیرفته و سال‌ها این مناسبات را به‌رغم نوساناتی که داشت، حفظ کرد. ایران تنها کشور دنیاست که بیشترین بازرسی‌ها را پذیرفته است و الان به راحتی نمی‌توان این روابط را رها کرد. بنابراین باید یک سازوکاری داشته باشند که چند دغدغه ایران را دربر‌می‌گیرد. دغدعه اول پرهیز از سیاسی‌کاری آژانس است، از زمانی که هاینونن، معاون البرادعی بود، آمریکایی‌ها سعی کردند در گزارشات آژانس دستکاری سیاسی کنند.

قسمت دوم اینکه روابط کاملا فنی باشد و بازرسان آژانس که بعضا به دستگاه‌های اطلاعاتی کشورهای خودشان یا حتی رسانه‌هایی مثل رویترز خبرها را می‌دادند، برای اینکه یک فضای رسانه‌ای علیه ایران شکل بگیرد طرف ایران باید فقط آژانس باشد.

موضوع سوم و مهمتر اینکه سازوکاری باید شکل بگیرد که آژانس ضمن محکوم کردن اقدامات تخریبی و جاسوسی در قبال برنامه هسته‌ای ایران یک سازوکار اطمینان بخش را با کمک گرفتن از قدرت‌های روز دنیا شکل دهد که از ماموریت آژانس، رژیم صهیونیستی برای خرابکاری و اقدامات تخریبی استفاده نکند. اختلافی که در تاسیسات کرج شکل گرفته، بر سر همین موضوع است.

این سازوکار بین ایران و آژانس باید بسته شود و درطرف مقابل هم ایران مناسبات فنی لازم را با آژانس برگزار کند و به میزانی که پیشرفت در احیای برجام شکل می‌گیرد، به همان میزان مناسبات ایران و آژانس و پذیرش بازرسی‌ها هم بیشتر می‌شود.

گام بعدی ایران باید به سازوکار سه ضلعی دیگری با طرف‌های برجام برسد. کاری که باید قبل از نشست شورای امنیت، ایران با برنامه ورود پیدا می‌کرد. یعنی هم باید محور اصلی سخنرانی رئیس‌جمهور می‌بود و هم رایزنی‌های آقای امیرعبداللهیان. این سازوکار یعنی یک پلان و برنامه ایران برای احیای برجام، سه ضلع یا دغدغه اصلی ایران را باید دربرمی‌گرفت که در دولت کنونی هم هست. نخست، جلوگیری کردن از فرسایشی شدن مذاکرات یعنی ارائه یک زمان‌بندی در دل این سازوکار. دوم، مشخص شدن جنبه عملیاتی بحث تحریم‌ها. یعنی ایران اطمینان‌خاطر پیدا کند که در عمل تحریم‌ها برداشته می‌شود.

سوم، اطمینان به قوام و پایداری توافق احتمالی. هر سه این دغدغه‌های ایران ناشی از یک سابقه تاریخی است که متاسفانه از طرف آمریکایی‌ها و به‌ویژه دولت ترامپ شکل گرفت و حتی در زمان اوباما، بخشی مثل عملیاتی نشدن تعلیق تحریم‌ها به آن زمان برمی‌گردد.

لذا ایران باید دو سازوکار سه ضلعی ارائه دهد که به یک پلان یا برنامه‌ای تبدیل شود که حضور ایران را در مجامع‌جهانی تبدیل به یک حضور فعال کند. ما می‌بینیم که آقای اسلامی سفری به روسیه برای فازهای جدید نیروگاه انجام داده است.

زمانی که روس‌ها نیروگاه بوشهر را به ایران دادند، یازده سال تاخیر کرده بودند و ایران بیش از یازده سال به دو هزار و ۵۰۰ تکنسین روس در بوشهر حقوق اضافه می‌داد. تعلیق در کار روس‌ها ادامه پیدا کرد و در فازهای بعدی‌ هم دوباره قراردادها با روسیه بسته شد، بدون اینکه اعلام مشخصی برای افکار عمومی صورت بگیرد که تجربه نیروگاه بوشهر تکرار نمی‌شود. سفر آقای اسلامی به روسیه را یک سفر سیاسی می‌دانم و نه یک سفر فنی. از لحاظ فنی انتقادات جدی به مناسبات هسته‌ای ایران و روسیه وجود دارد ضمن اینکه آقای اسلامی حتما باید بداند که الان مسأله اصلی کشور، مناسبات ایران و آژانس است و هرچه بیشتر ایران و آژانس در رسیدن به یک سازوکار مطمئن به توافق نرسند، امکان خرابکاری و مداخله عوامل مخربی مثل رژیم صهیونیستی افزایش پیدا می‌کند.