۱۳۹۸ فروردین ۱۳, سه‌شنبه

سهیلا دشتی:‌ بدون سرنگونی، ایران آینده ندارد

زمین در شرایط جوی جدید به سر می برد و در هفته های گذشته توفان های شدید و سیل های بینان کنی در نقاط مختلف جهان باعث از جان باختن تعداد زیادی و خسارات مادی فراوانی شده است.
کشورمان ایران هم در معرض این سیل نابود کننده قرار گرفت که باعث ضایعات جدی جانی و مالی فراوانی بود و هنوز هم نقاطی زیادی در برابر خطر آمدن دوباره سیل هستند.


رویکردی که در این دوران از ایادی رژیم برای جبران خسارات و کمک به مردم بوده است که از سخنان تهی و بدون پایه روحانی در استان گلستان فراتر نمی رود. به جرأت می توان گفت که صدا وسیما ودیگر رسانه های رژیم سیل و پیامدهای آن را بایکوت خبری کرده اند. صدای مردم برای جمع آوری کمکهای مردمی از طریق رسانه های مجازی به همدیگر می رسد. از سوی دیگر رژیم نه تنها کمکی که در سطح خرابی های به بار آمده نمی کند بلکه با چنگ و ناخن و دندان می خواهد جلو پخش اخبار را به عنوان دامن زدن به شایعه ها بگیرد.
اما در مورد سیل ایران یک نکته مورد تأئید همگان است مهمترین دلیل این خسارات گسترده خطای انسانی بوده است. البته ایادی رژیم با دجالگری تمام سعی بر این دارند که خود را از این مهلکه ای که برای مردم ساخته اند بیرون بکشند و با استفاده از عبارت "خطای انسانی" مسئولیت را از خود سلب کنند و در پاره ای از موارد دو جناح رژیم سعی بر این دارند که گروه دیگر مسئول خرابی های قلمداد کنند.
در سایت فرارو به تاریخ ۹ فروردین در مورد علت سیل "آق قلا" می خوانیم: احداث سد، سبب کاهش جریان طبیعی آب و در نتیجه کم تر شدن عمق مسیر رود به علت کاهش سرعت آب و افزایش ته نشین شدن رسوبات می شود.... شاید با ساده‌سازی مسائل از منظر تئوری بتوان گفت: احداث سازه‌های بتنی مانند سد‌ها و کانال‌های انتقال آب و غیره، می‌توانند در مدیریت آب و کنترل سیل نقش سازنده‌ای ایفا کنند. اما در عمل وجود این سازه‌ها و سایر دخالت‌های بشری پیچیدگی‌های مناطق جغرافیایی در حوزه پایین‌دست سد‌ها را آن چنان بالا می‌برد که می‌تواند به راحتی امنیت مناطق پایین‌دست را تحت تاثیر قرار داده و خطر زندگی در این حوزه‌ها را افزایش دهد
در این مورد فراور اشاره نمی کند که سازمان و یا دستگاهی مسئولیت احداث سدهای نابخردانه را به عهده گرفته و جوابگوی این همه قتل نفس و از بین رفتن زندگی مردم است

در مورد شیراز خبرگزاری فارس یک فیلم هفت دقیقه ای ساخته است که آن هم در روز نهم فروردین بر روی سایت گذاشته شده که در آن می خواهد جواب شایعه مسئولیت سپاه را درایجاد فاجعه سیل شیراز بدهد. گوینده، داستان فیلم رابا این جمله شروع می کند که در شهر شایعه ای در حال گسترش است که سپاه پاسداران پادگانی را در مسیل سیل شیراز در کنار چشمه زنگی و کوهپایه بمو ساخته است و برای اینکه پادگان خودشان خراب نشود مسیر سیل را عوض کرده اند وبه جای آن لوله ای به قطر دو متر در کانالی گذاشته اند، این کانال دربی داشته که مدتها لایروبی نشده و روز ششم فروردین یعنی یک روز بعد از فاجعه سیل شهرداری برای تمیز کردن کانال وارد صحنه شده و از آن روز به بعد دیگر سیلی نبوده، (گوینده فراموش می کند که بگوید درششم فروردین در مناطق هفت تن و سعدیه سیل خرابی های فراوانی ایجاد کرده است و مردم هنوز درگیر هستند. خانه هایشان در زیر وگل ولای مدفون شده و لباس گرم و سرپناهی ندارند.) او ادامه می دهد که حجم بارانی که آمده هفده میلی متر مکعب و کمتر از یک بند انگشت بوده و انگشت خودش را نشان می دهد و پس از آن دوربین از نقطه دروازه قرآن به حرکت در می آید و سمتی که سیل خرابی ایجاد کرده است را ادامه می دهد. گوینده می گوید کسی که پادگانی را می بیند و پادگانی نیست که نشان داده شود. سپس برای اطمینان دادن به بینندگان از پهباد مجهز به دوربین استفاده می کند و تصاویری از بالا نشان می دهد که هیچ ساختمان و یا پایگاهی دیده نمی شود. و در انتها چون پادگانی دیده نمی شود او تقاضا می کند که قوه قضائیه وارد میدان شود و عوامل سیل یعنی استاندار و شهردار و ستاد بحران را محاکمه و مجازات کند، تا مجازات آنان در هر منصبی که هستند درس عبرتی برای مردم باشد.
در این میان با فیلم ها و اطلاعات و اخباری مواجه می شویم که نشان می دهد، مثلا در کشور ژاپن و یا آمریکا چه راه کارهائی برای مقابله با سیل و پسآمدهای آن صورت می گیرد. البته مقایسه ایران با این دو کشوربه نظر من قیاسی مع الفارق است. تاریخ خونبار مردم ایران نشان داده است که در بیش از صد و بیست سال هر بار که برای تغییر سرنوشت خود قیام کرده اند، دست آورد قیام و انقلابشان طمعه لاشخورانی چون شاه و خمینی شده است. برای اینکه مسئله کمی روشن تر شود، از کشور جنوب شرقی آفریقا زیمبابوه مثالی می آورم که شاید به علت دیکتاتوری حاکم و ساختار کشوری بیشتر شبیه حکومت ایران است.
کشور نژادپرست رودزیا در سال به دو کشور زامبیا و زیمبابوه تقسیم شد و در سال ۱۹۸۰ دیکتاتور شناخته شده رابرت موگابه به قدرت رسید که تا ۲۰۱۷ که مردم این کشور به پا خواستند در قدرت بود. کشور زیمبابوه از نظر معادن طبیعی یکی از غنی ترین نقاط جهان است که مردم آن در فقر مطلق به سر می بردند. دخالت نظامی موگابه در کشورهای همسایه و تورم افسار گسیخته سرانجام مردم را بر آن داشت که بر علیه نظام تک حزبی و فاسد او بر خیزند و در نوامبر ۲۰۱۷ او مجبور به کناره گیری از قدرت شد.
توفان ایاداس و برخورد مردم زیمبابوه با فرآیندهای این توفان
 بعد از توفان مرگبار ایاداس درجنوب خبر شرق آفریقا مردم کشور زیمبابوه به شکل دیگری برای بازسازی پرداخته اند. مردم از همه چیز خود می گذرند. در تمامی نقاط کشور محلاتی برای جمع آوری کمک مردمی وجود دارد. کودکان، زنان مردان کشاروزان، باغبانان، کشیش ها، همه و همه می آیند. دیده شده که زنی مسن تمامی کمک های خود را در قابلمه ای برسر گذاشته و پیاده آن را به مناطق جمع آوری کمک می آورد، به علت اینکه در برای خریدن بلیط اتوبوس پول ندارد. نکته ای که قابل توجه است این است که مقامات دولتی و کارمندان دولت از مردم تبعیت می کنند. مردم با افتخار در این کمک ها شرکت دارند. خبرنگاری می گوید ما روزانه تاریخ جدید زیمبابوه را می نویسم. گفته می شود که بیش از ۲۰۰ نفر جان خود را از دست داده اند. خبرنگار سوئدی که از زیمبابوه گزارش می کند می گوید از دهی گزارش می دهد که هیچ چیزی از آن باقی نمانده و به خرابه ای تبدیل شد. گفته می شود که در این توفان ۸۰۰ کودک بدون سرپرست شدند. در این ده مرکز جمع آوری کمک ها زمین فوتبال زمین است. گرت گیج فردی که مورد مصاحبه قرار گرفته می گوید. ما زیمبابوه هائی عاشق مردم خودمان هستیم و به این افتخار می کنم که عضو کوچکی از این دریای کمک مردمی باشم. همه چیز کمک مردمی است. از هلی کوپترهای پر از کمک مردم، تا زنی که با یک کیسه ویا قابلمه ای بر سر می آید. یکی دیگر می گوید قلبمان جریحه دار است. و بدون کمک نمی توانیم وجدان خود را آرام می کنیم.
مهمترین و زیباترین کاری این روزها دیده می شود اتحاد مردمی است. بریگیز بومبا فعال سیاسی می گوید وقتی که مردم در تظاهرات بزرگ بر علیه موگابه شرکت کردند، و او را از قدرت به زیر کشیدند به این نتیجه رسیده اند که می توانند هر کاری که سخت تر از آن انجام دهند. درست است که ما هنوز به سیاستمداران اعتقادی نداریم ولی مردم به هم و به نیروی مردمی اعتقاد دارند و این اتحاد باعث نوشتن تاریخ جدیدی شده است. مردمی که به خود اعتماد دارند و می دانند که آینده در دستان آنان است، قادر خواهند بود از هر سختی عبور کنند. (این مصاحبه روز یکشنبه ۱۲ فروردین از شبکه یک رادیو سراسری سوئد پخش شد.)
در یک کلام با وجود حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران هیچ امیدی برای بهبود شرایط برای مردم وجود ندارد. راه رستگاری مردم از اتحاد بیشتر در امر سرنگونی امکان پذیر است.