براساس گزارش «رادیو سلام وطندار»، حدود ده ماه پیش فقر و بیکاری احمد را مجبور کرد تا برای پرکردن شکم خانوادۀ هفت نفریاش، راه مهاجرت در پیش گیرد و عازم ایران شود. احمد ۲۲ ساله پس از پرداخت دو میلیون تومان به قاچاقبر از ولایت غزنی با گروهی از کودکان و نوجوانان از مسیر نیمروز پس از تحمل روزهای سخت به اصفهان رسید.
او هشت ماه در ایران مصروف مزدورکاری بود، اما زمانی که خواهان پرداخت حقوقش شد، کارفرمای ایرانی، احمد را تسلیم پولیس کرد. احمد با گلوی بغضگرفته و چشمان پر از اشک میگوید که پولیس ایران پس از لتوکوب و شکنجۀ بسیار، از او میخواهد تا به جنگ سوریه اعزام شود، « در غیر آن باید به افغانستان برگردد».
تنها احمد روایتگر رفتار بد پولیس ایران نیست. شماری از هماتاقیهای او نیز میگویند که پولیس ایران جوانان و نوجوانان اهل تشیع را پس از شکنجه مجبور میکنند تا به گروه فاطمیون در سوریه بپیوندند.
رضا، جوان ۱۹ سالۀ اهل ولایت غزنی افغانستان نیز داستانی شبیه سرگذشت احمد دارد. او میگوید که پولیس ایران، جوانان اهل تشیع افغانستان را جبراً به جنگ سوریه اعزام میکند.
دو کودک نیز با احمد و رضا همسفر بودهاند. محمد و سخی که به ترتیب ۱۴ و ۱۵ سال سن دارند میگویند که شش ماه پیش در ولایت فاریاب از سوی چند قاچاقبر فریب خورده و با پرداخت دو میلیون تومان با کولهباری از امید و آرزو راهی ایران شدند.
این دو کودک تا رسیدن به ایران بارها از سوی قاچاقبران و رهزنان خرید و فروش شدند تا پس از ده روز به مقصد رسیدند. محمد میگوید، شماری از همسفرانشان در مسیر راه از شدت دشوارگذری مسیر تلف شدهاند.
مسئولان محلی ولایت هرات در غرب افغانستان میگویند که روزانه دهها مرد و زن به گونۀ اجباری از ایران ردمرز شده و از مرز اسلامقلعه وارد این ولایت میشوند.
جاوید نادم، رئیس اداره مهاجرین و بازگشتکنندهگان هرات گفته است، در سال گذشته، ۱۶۰ هزار تن به گونۀ اجباری و ۲۵۰ هزار تن داوطلبانه از ایران به افغانستان برگشتهاند.
جاوید نادم تایید کرد، از مجموع افراد ردمرزشده، ۶۸ زن بدون سرپرست و ۳۵۰۰ تن کودک هستند.
نمانیدگی سیاسی ایران در افغانستان بدرفتاری نیروهایش در برابر مهاجران افغانستان را رد میکند و میگوید، هر فردی که مدارک قانونی و گذرنامه نداشته باشد، اجازۀ اقامت در ایران را ندارد و باید به کشورش بازگردد.
او هشت ماه در ایران مصروف مزدورکاری بود، اما زمانی که خواهان پرداخت حقوقش شد، کارفرمای ایرانی، احمد را تسلیم پولیس کرد. احمد با گلوی بغضگرفته و چشمان پر از اشک میگوید که پولیس ایران پس از لتوکوب و شکنجۀ بسیار، از او میخواهد تا به جنگ سوریه اعزام شود، « در غیر آن باید به افغانستان برگردد».
تنها احمد روایتگر رفتار بد پولیس ایران نیست. شماری از هماتاقیهای او نیز میگویند که پولیس ایران جوانان و نوجوانان اهل تشیع را پس از شکنجه مجبور میکنند تا به گروه فاطمیون در سوریه بپیوندند.
رضا، جوان ۱۹ سالۀ اهل ولایت غزنی افغانستان نیز داستانی شبیه سرگذشت احمد دارد. او میگوید که پولیس ایران، جوانان اهل تشیع افغانستان را جبراً به جنگ سوریه اعزام میکند.
دو کودک نیز با احمد و رضا همسفر بودهاند. محمد و سخی که به ترتیب ۱۴ و ۱۵ سال سن دارند میگویند که شش ماه پیش در ولایت فاریاب از سوی چند قاچاقبر فریب خورده و با پرداخت دو میلیون تومان با کولهباری از امید و آرزو راهی ایران شدند.
این دو کودک تا رسیدن به ایران بارها از سوی قاچاقبران و رهزنان خرید و فروش شدند تا پس از ده روز به مقصد رسیدند. محمد میگوید، شماری از همسفرانشان در مسیر راه از شدت دشوارگذری مسیر تلف شدهاند.
مسئولان محلی ولایت هرات در غرب افغانستان میگویند که روزانه دهها مرد و زن به گونۀ اجباری از ایران ردمرز شده و از مرز اسلامقلعه وارد این ولایت میشوند.
جاوید نادم، رئیس اداره مهاجرین و بازگشتکنندهگان هرات گفته است، در سال گذشته، ۱۶۰ هزار تن به گونۀ اجباری و ۲۵۰ هزار تن داوطلبانه از ایران به افغانستان برگشتهاند.
جاوید نادم تایید کرد، از مجموع افراد ردمرزشده، ۶۸ زن بدون سرپرست و ۳۵۰۰ تن کودک هستند.
نمانیدگی سیاسی ایران در افغانستان بدرفتاری نیروهایش در برابر مهاجران افغانستان را رد میکند و میگوید، هر فردی که مدارک قانونی و گذرنامه نداشته باشد، اجازۀ اقامت در ایران را ندارد و باید به کشورش بازگردد.