۱۳۹۸ فروردین ۲۱, چهارشنبه

هادی مظفری: حکومت ولایت فقیه در مسیر جهنم


سرانجام سپاه جهنمی آخوندها در لیست تروریستی آمریکا قرار گرفت تا حکومت سر تا پا فاسد و جنایتکار ولایت فقیه، ضربه ای به مراتب سنگین تر از خروج دولت آمریکا از برجام دریافت کرده باشد.



پاسدارانِ حکومت ضد بشری آخوندها از همان ابتدای تاسیس تا امروز در لباس حفظ و حراست از ارتجاعِ حاکم بر میهنمان و سپس بعنوان اصلی ترین ابزار حکومت ولایت فقیه برای صدور تروریسم، تبدیل به بازوی مسلح این رژیم فاسد شده و باعث خسارات شدید انسانی و مالی به ملت ایران و مردم منطقه و اقصی نقاط جهان گردیده اند.
نگاهی به عملکرد سرکوبگرانۀ پاسداران در داخل میهن نشان میدهد که آنها در طولانی شدن عمر این حکومت، نقش اصلی و اساسی را بر عهده داشته اند.
 خامنه ای با حمایت کامل از سران سپاه دست آنها را برای چپاول و غارت باز گذاشت و توسط آنها «دولت در سایه» را که هم به لحاظ اقتصادی پروار و هم از نظر نظامی کاملا مجهز شده است، پشت سر دولتهایی که می آمدند و می رفتند و در واقع صرفا جهت فریبکاری دول غربی و بده و بستان و مذاکره، مصدر امور می شدند، قرار داد.
قدرت روزافزون سپاه با فرماندهان سرسپرده ای که توسط شخص خامنه ای تعیین می شوند، در جنگهای درونیِ حکومت بر سر قدرت، کفۀ ترازو را همیشه به نفع ولی فقیه سنگین نگه داشته است.
اگر رفسنجانی با آنهمه کبکه و دبدبه نتواست از پسِ ولی فقیه برآید و سرانجام استخر مرگ شد، بخاطر همین نیرویی بود که پشت سر سید علی خامنه ای قرار داشت.
 خاتمی از این منظر بود که سرانجام اعتراف کرد که نقش او در حکومت بیشتر از یک «آبدارچی» نبوده است.
ظریف دقیقا به همین خاطر است که می گوید هیچ تصمیمی در حکومت بدون دخالت ولایت فقیه عملی نخواهد شد. به همین دلیل است که ناچار به استعفا ولو از نوع صوری آن می شود و ناله های رئیسش روحانی نیز از دست سران سپاه و دخالتهای مستمرشان در امور، به همین دلیل است.
دولتهای روحانی و احمدی نژاد و خاتمی و سایرین در واقع لایه و لعابی بوده اند بر روی یک حکومت سپاهی در ساختار ولایت فقیه. امروز این لایه ها کنار رفته و آن ساختار یعنی اساس و پایه رژیم با ورود به لیست تروریستی، ضربه پذیر و لرزان شده است؛ یعنی نقطۀ قدرت و اتکاء حکومت طی چهار دهه، اینک تبدیل به پاشنۀ آشیل آن شده است.
سهم سپاه در بیش از هزار شرکت تولیدی، موسسات مالی و پیمانکاری و همچنین دخالت گسترده در تجارت خارجی با احداث بنادری که دولت بر آنها هیچگونه حسابرسی و تسلطی ندارد و قاچاق کالا در صادرات و واردات که احمدی نژاد ناچار از اعتراف به آن و خطاب قرار دادن «برادران قاچاقچی» گردید، تصاحب شرکتها و موسسات دولتی و بنیادهای ریز و درشت که توسط شخص خامنه ای با حربۀ «خصوصی سازی» به نام انجام اصلاحات در اقتصاد و به کام سپاه صورت گرفت، بخش عظیمی از اقتصاد ایران را یکجا تقدیم پاسداران کرد.
 امروز و پس از ورود این نیروی اهریمنی به لیست سیاه تروریستی، تمامی این بخش ها و خصوصا مبادلات خارجی آن، شامل ممنوعیت های موجود در خصوص تروریستها خواهند شد. طرف حسابهای سپاه خوب می دانند که ریسک معامله با یک نیروی تروریستی عواقب خطرناک و جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت.
با کاهش صادرات نفت پس از خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریمها و ممنوعیت ها و محدودیتهای مالی و بانکی، می توان به میزان ضربه ای که حکومت پاسدارانِ ولایت فقیه در این شرایط دریافت نموده است، بیشتر پی برد.
علاوه بر این سفرهای منطقه ای و فرا منطقه ای سرکردگان سپاه، دیگر به سادگی و سهولت گذشته انجام نخواهند شد و خطرات فراوان از جمله هدف قرار گرفتن و یا دستگیری و استرداد جهت محاکمه، آنها را تهدید خواهد کرد. مزدوران خارجی رژیم نیز خصوصا در عراق، سوریه، لبنان و یمن امروز تبدیل به هدفهای متحرکی شده اند که با استناد به تروریست بودن اربابانشان در تهران، به سادگی از هوا و زمین و دریا می توانند مورد حمله و هجوم قرار بگیرند.
در داخل نیز خصوصا پس از برملا شدن نقش غارتگرانۀ سپاه در ساخت و سازهای غیر مسئولانه و فاقد کارشناسی که باعث خساراتِ جانی و مالی فراوان سیلابها بر هموطنان ما گردیده، این نیروی مرگ آور منفور تر از همیشه مورد خشم و غضب مردم ایران قرار گرفته است. با این حساب تمامی سرمایه گذاریهای خامنه ای بر روی سپاه، جهت تداوم عمر نکبتار این رژیم را باید سوخته و بر باد فنا رفته به حساب آورد.
تهدیدات تو خالیِ سران سپاه، نمایندگان پاچه خوار مجلس و ظریف و سایر سوته دلان نیز، پیش از آنکه نشانی از هیبت و قدرت نمایی داشته باشد، محصول ترس و احساس خطری است که از خالی شدن زیر پای پاسدارانشان، بر جان و تن آنها افتاده است.
روزی روزگاری دولتهای بزرگ و مماشاتچی دست در دست حکومت ولایت فقیه، مجاهدین را ناحق و ناسزاوار، در لیست سیاه تروریستی قرار دادند. جرم آنها مبارزه برای آزادی و رهایی خلق در بند و محرومشان از چنگال هیولایی سیاه و آدمخوار به نام حکومت ولایت فقیه بود. پس از آن مجاهدین و هوادارانشان با تلاش ها و کوشش های فراوان و به بهای خونهایی که به ناحق از آنها بر زمین ریخته شد، توانستند با جِر دادن لیست تروریستی، آنرا در حلقوم ولایت فقیه فرو کنند.
امروز اوضاع و احوال جهان به گونۀ دیگری رقم خورده است. آن ایستادگی ها و جانفشانی ها ثمر داده است و بساط زد و بندهای پشت پرده و سر بریدنهای مظلومانۀ عاشقان و شیفتگان آزادی، جمع شده و مماشات و مماشاتچی به آخر خط رسیده اند.
کارنامۀ سیاه رژیم ضد بشری حاکم بر سرزمین ما، دیگر جایی برای کوتاه آمدن و انجیل و کیک و کلت هدیه دادن، باقی نگذاشته است. درهای جهنم بر روی سید علی خامنه ای و پاسدارانِ جانی و غارتگرش همراه با تمامی باندهای شارلاتان و شیاد، گشوده شده است.
دور نیست روزی که سیلاب خشم و خروش ملت مصیبت زده، تومار این جانیان را در هم پیچیده و روانۀ گورستان تاریخشان نماید.