سخن روز
روزهای سهشنبه و چهارشنبه(22و 23اسفند)، مجلس ارتجاع در جریان یک برنامه جنجالی اعلام شده از قبل، به استیضاح همزمان سه وزیر دولت آخوند روحانی پرداخت. اما با وجود نشانههای متعدد از اینکه این استیضاح به برکناری دو یا حداقل یکی از این سه وزیر منجر خواهد شد، شگفتا که هر سه آنها مجدداً از مجلس رأی تأیید گرفتند و در سمت خودشان ابقا شدند. یک نماینده بلافاصله گفت این مجلس بود که استیضاح شد نه وزیر!
این موضوع، هم در درون رژیم و هم در بیرون آن، مورد بحث و تفسیرهای زیادی قرار گرفته بالاخره داستان این استیضاح چه بود؟.
آن طور که در رسانهها طرح شده بود، به نظر میرسید هر دو باند خواهان این استیضاح هستند. ابرار اقتصادی 22اسفند96 در مورد استیضاح عباس آخوندی وزیر راه نوشت: «تعداد موافقان استیضاح آخوندی بسیار بیشتر از مخالفان است»؛ از اینجا بود که گفته شد هدف این استیضاح ریختن آبی بر روی آتش مردم به جان آمده و آتش قیام است.
روزنامه وطن امروز(22اسفند) صراحتاً به این موضوع اشاره کرد و نوشت: «استیضاح 3وزیر دولت در شرایط فعلی کشور میتواند مهمترین مقولهٴ اثرگذار بر شرایط نامطلوب موجود باشد. پس از شکلگیری و گسترش امواج اعتراضات مردمی با غلبه مسأله معیشت و نسبتسنجی میان وزرای مورد استیضاح، با این مسأله مواجه میشویم که وزرای یادشده عمدهٴ فعالیتشان حول 3محور «راه و مسکن»، «کار و کارگران» و «کشاورزان» تعریف میشود و این شامل 3مسأله پررنگ در موج اعتراضات بهحق مردمی میشود».
در این رابطه برخی اشارهها هم مبتنی بر اینکه دفتر خود روحانی پشت قضیه استیضاح است، شده بود. اما یک مرتبه صحنه عوض شد و به گفته بعضی از اعضای باند روحانی در مجلس ارتجاع به آنها از جانب همین باند گفته شد که دیگر در موافقت با استیضاح صحبت نکنند و به وزرای مطرح شده رأی مثبت بدهند. که نتیجه این شد که هر سه وزیر البته دو تا از آنها با آرای خیلی کمی دوباره تأیید شدند.
اینجا بود که سر و صدای باند خامنهای در آمد و این استیضاح را افتیضاح توصیف کردند. روزنامه وطن امروز تحت عنوان: افتیضاح! نوشت: «امروز مجلس استیضاح شد نه وزیر». همین روزنامه افزود: «این جملهٴ احمد امیرآبادی[امروز مجلس استیضاح شد نه..] که با ناامیدی فراوان پشت تریبون مجلس بیان کرد، خلاصهای از اتفاقات دیروز استیضاح وزیر راه بود. امیرآبادی افزود استیضاحکنندگان، دوستان امید بودند و ای کاش پای استیضاح خودشان میایستادند. امیرآبادی در ادامه خاطرنشان کرد: امروز مجلس استیضاح میشود نه وزیر. امروز قبل از اینکه استیضاح مطرح شود سر استیضاح را بریدند».
فرض دیگری که توسط برخی اعضای مجلس و همین طور بعضی از رسانهها مطرح شده این است که اصلاً قضیهٴ استیضاح، یک اقدام انحرافی برای منتفی کردن سؤال مجلس از روحانی بوده است.
واقعیت این است که خارج شدن ناگهانی استیضاح از دستورکار فراکسیون امید،اقدامی سؤالبرانگیز بود و از اینجا بود که این فرضیه مطرح شد که: هدف از این استیضاح یک مانور انحرافی بوده تا جلو مطرح شدن سؤال از روحانی را بگیرند. این نکته را قاضیپور در جلسه علنی مطرح کرد و البته علی لاریجانی آن را قویاً تکذیب کرد ولی عملاً سؤال از روحانی که ۸ماه است در مجلس گیر کرده، فعلاً از دستور کار حذف شد. واقعیت هم همین است که یک ترسی از طرح سؤال از روحانی وجود دارد، چون کسانی(امثال سالک) در مجلس هستند که علناً صحبت از عدم کفایت سیاسی میکنند که معنایش عزل روحانی است. البته روشن است که این کار در شرایط کنونی رژیم امکانپذیر نیست، اما کسانی که این حرف را میزنند لابد برای اثبات نظرشان ادلهیی مطرح میکنند که برای کل نظام میتواند خیلی خطرناک باشد. علاوه بر این جوابهایی هم که روحانی میدهد به همین اندازه میتواند خطرناک باشد، چون روشن است که در دفاع از خودش پای خامنهای و سپاه و... را به میان خواهد کشید و خواهد گفت که این چاقو فقط دستهاش دست من است.
بالاخره هدف این مانور یا نمایش استیضاح یا هرچه اسمش را بگذاریم، چه بود؟ آنها با این کار چه تضادی را میخواستند حل کنند؟
روشن است که در شرایط پس از قیام، همه فعل و انفعالات رژیم را باید در ارتباط با آن دید، بنابراین این اقدامات در کلیترین تحلیل، برای ریختن آب بر آتش قیام مردم بوده است. اما در پراتیک معلوم شد که این رژیم در این زمینه هم بسا ضعیفتر از رژیم شاه، توان هیچ مانوری ندارد. حاصل اینکه در این جریان، هم دولت مفتضح شد و هم مجلس و در نتیجه کل نظام! به این حقیقت رسانههای رژیم نیز اعتراف کردهاند. مثلاًًً روزنامه جوان 23اسفند نوشت: «مجلس با سومین رأی اعتماد پس از سومین استیضاح آخوندی، خود را به توپ بست».
این روزنامه افزود: «کاربران شبکههای مجازی دیروز پس از آن که مجلس برای سومین بار، آخوندی وزیر مسکن را استیضاح کرد اما دوباره به او رأی اعتماد داد، مجلس را به توپ انتقاد بستند که آخر این چه بطالتی است که با این همه سرمایهٴ عظیمی که صرف اداره مجلس میشود، تکلیف خودتان معلوم نیست؟!... وگرنه آن همه رأی برای استیضاح و این همه رأی برای اعتماد!..
اما ضعیفترین مجلس بعد از انقلاب که تشکیل شده از سه طیف اصولگرا، اصلاحطلب و معاملهگر است، مانند ابرهای فراز ایران است.یعنی غرش و رعد و برق دارد اما نمیبارد. خشکسالی مدیریتی کشور نتیجه توازن قوا در دو طیف مجلس و تعیین کنندگی ضلع سوم است. طبیعتاًً دولت جیب پرتری دارد و بخشی از این مجلس با جیب تنظیم میشود. غرش استیضاح به همین دلیل به باران تبدیل نشد».