محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران
آقای محمد محدثین مسئول کمیسیون روابط خارجی شورای ملی مقاومت ایران طی یک گفتگو با الریاض چاپ عربستان گفت: قیام مردمی فریاد خشم علیه یک رژیم فاشیست است. وی در پاسخ به این سؤال که نظر مقاومت ایران در مورد تظاهرات مردم ایران چیست؟ گفت:ـ به نظر ما این قیام بعد از 40سال جنگ و سرکوب و خفقان و تروریسم و اعدام و شکنجه و فقر و گرسنگی و بیکاری و محرومیت، یک فریاد خشم قلمداد می‌شود. و این قیام برای سرنگونی رژیم فاشیست حاکم بر کشورما و برپایی یک ایران دموکراتیک و آزاد و صلح‌جو است که با همسایگانش در امنیت و صلح و آرامش زندگی کند. واقعیت این است که خامنه‌ای و رژیم آخوندی هر آنچه در اختیار داشتند از جمله نیروهای سپاه و دستگاههای قضایی و ارگانهای امنیتی و دستگاه تبلیغاتی خود را برای سرکوب قیام مردم به‌کار گرفتند. هم‌چنین این رژیم با قطع اینترنت و شبکه‌های ارتباط جمعی تلاش کرد قیام را متوقف کند ولی پاسخ ما به جلاد بزرگ خامنه‌ای در قوه قضاییه و به آقای خامنه‌ای و دوستش روحانی و سایرین که در این روزها برای مردم ایران خط و نشان می‌کشند تکرار شعارهای مردممان است که مرگ بر اصل ولایت فقیه و مرگ بر دیکتاتور و به آنها می‌گوئیم (مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ ) در خشم خود بمیرید).
خبرنگار الریاض پرسید: خامنه‌ای و سپاه پاسداران دو روی یک سکه هستند. این رابطه را چطور می‌بینید؟ مسئول کمیسیون روابط خارجی شورای ملی مقاومت گفت: خامنه‌ای و سپاه دو روی یک سکه نیستند بلکه روی واحدی از سکه ولایت فقیه و فاشیسم مذهبی هستند. ولایت فقیه، یک دیکتاتوری دینی تاریک اندیش است که برای بقای خود به سرکوب مردم ایران در داخل و صدور جنگ و تروریسم به کشورهای دیگر متکی است و نیروهای سپاه پایه اصلی برای پیشبرد این سیاست و حامی اصلی برای حفاظت از این رژیم هستند. بدون وجود نیروهای سپاه رژیم ولایت فقیه سرنگون خواهد شد و بدون وجود ولی‌فقیه نیروهای سپاه پایه وجودی خود را از دست می‌دهند.
آقای محمد محدثین در پاسخ به این سؤال که سیاست مقاومت ایران در قبال اقوام و ادیان دیگر مردم ایران چیست؟ گفت: کلیه اجزای تشکیل دهنده ملت ایران در دو موضوع مشترک هستند: سرنگونی رژیم ولایت فقیه با همه گروهها و جریانهایش و برپایی یک ایران آزاد و دموکراتیک بر اساس حاکمیت مردم و رأی مردم. لذا شما یک فعالیت و مبارزه درخشان از جانب مردم و برادران و خواهران عرب ما در اهواز و شادگان و تبریز و شهرهای آذربایجان و زاهدان و ایرانشهر و شهرهای استان کردستان و سایر شهرها می‌بینید که قدر و شأنشان کمتر از هموطنانمان در اصفهان و تهران و مشهد و کرمان و اراک و سایر شهرهای ایران نیست. هم‌چنین هموطنان کرد و عرب و بلوچ و پیروان ادیان مختلف خصوصاً خواهران و برادران اهل سنت در معرض سرکوب و تبعیضی بیش از گذشته قرار گرفته‌اند که از موج دستگیریها و اعدامها در اهواز شروع و تا بمباران روستاهای کردستان ادامه یافت. هم‌چنین شهر اهواز و شهرهای دیگر استان اهواز (خوزستان) در این روزها صحنه شگفت آورترین نمونه‌های حماسه‌های مردمی در روند قیام می‌باشد. از سویی در مورد حقوق مردم ایران در آینده ما به‌عنوان شورای ملی مقاومت ایران و ستون فقرات آن یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران می‌توانم بگویم که در ایران آینده همه اقوام و مردم در چارچوب حاکمیت ملی ایران و بر اساس طرح شورای ملی مقاومت ایران که در سال 1981مورد تصویب قرار گرفت از حقوق متساوی برخوردارند و محقق نمودن این حقوق ضرورت استقلال و دموکراسی در ایران است.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا سپاه پاسداران در جریان دخالتهایش در سوریه به اهدافش دست یافته است؟ گفت: مردم ایران دخالتهای رژیم ولایت فقیه در امور کشورهای دیگر را رد می‌کنند و در این زمینه کافیست به یکی از محورهای اصلی شعارهای قیام اشاره کنیم که دخالت رژیم در کشورها و صدور تروریسم و جنگ به آنها را محکوم می‌کند. آنها شعار می‌دهند: سوریه را رها کنید فکری به‌حال ماکنید و مرگ بر حزب‌الله و نصرالله را رها کنید فکری به‌حال ما کنید و یا نه سوریه نه لبنان جانم فدای ایران. هم‌چنین قبل از این قیام هم رژیم برای بسیج نیروهای ایرانی جهت جنگ در سوریه در بن‌بست قرار داشت. لذا می‌بینیم که به فرستادن نیروهای افغانی و پاکستانی و عراقی و لبنانی و سایرین به تنور جنگ در سوریه متوسل می‌شود. حتی افراد سپاه که به سوریه آمده‌اند بیشترشان از افراد قدیمی هستند که در جنگ ایران و عراق شرکت داشتند اما بخش دوم سوال، سپاه پاسداران به اهداف خود در قتل صدها هزار تن از مردم سوریه و عراق و مردم یمن دست یافت اما این رژیم در استراتژی خود برای بقاء شکست خورده است چرا که مردم ایران این سیاست را محکوم کرده‌اند. لذا بر این باورم که اکنون زمان بسیار مناسبی برای استفاده از همه امکانات در دسترس جهت اخراج نیروهای سپاه و شبه‌نظامیان وابسته به آن از همه کشورهای منطقه از جمله سوریه و عراق و لبنان و یمن و.. می‌باشد.
خبرنگار الریاض پرسیدـ در مورد قتل‌عام 67 که هزاران زندانی سیاسی طی آن اعدام شدند شاهد محکومیت آن در شورای امنیت نبودیم. آیا شما اقدامی در این رابطه انجام داده اید؟
مسئول کمیسیون روابط خارجی شورای ملی مقاومت ایران پاسخ داد ـ رژیم آخوندی طی 28سال توانست از طریق گذاشتن مرزهای سرخ، بر بزرگترین جنایت علیه زندانیان سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم سرپوش بگذارد و این جنایت بزرگ ضدبشری در دایره سانسور عمومی داخل ایران باقی ماند. به‌طوری‌که کسی جرأت نداشت در مورد آن صحبت کند مگر این‌که بهای گزافی میپرداخت. در سال 1998روزنامه آریا یک خبر ساده در مورد این قتل‌عام درج کرد که در آن آمده بود محمد خاتمی رئیس‌جمهور وقت نظام از تأیید کنندگان اجرای فتوای خمینی برای اعدام این زندانیان بوده است. در همین رابطه خاتمی شخصاً فرمان بستن این روزنامه را تا ابد صادر کرد. هم‌چنین در سال گذشته و در سالگرد این قتل‌عام یک جهش بزرگ در این زمینه به‌وقوع پیوست و جامعه جهانی به فراخوان خانم مریم رجوی در مورد یک بسیج ملی برای دادخواهی از مرتکبان این جنایت پاسخ مثبت داد و سپس طی چند هفته یک کلیپ صوتی و صورتجلسه ملاقاتی که در بحبوحه اعدامهای جمعی در تابستان سال 1988بین آیت‌الله منتظری و اعضای هیأت مرگ در تهران انجام شد فاش گردید. پخش این کلیپ صوتی بر آهنگ بسیج دادخواهی از مسئولان این قتل‌عام و مرتکبان آن که همان مسئولان رژیم ولایت فقیه بودند افزود. اما الآن و بعد از قیام باید به این قربانیان به‌عنوان پیشگامان و بذرپاشان این جنبش مبارک نگاه کنیم که ما و خلقمان قصد داریم آن را تا سرنگونی این رژیم ادامه دهیم و بعد از آن دادگاههای مستقل در ایران، جنایتهای مسئولان سرکوب و قتل‌عامها و اعدامها و شکنجه و تروریسم و فساد و به هدر دادن داراییهای مردم و سایر جنایتهای علیه مردم را بررسی خواهند کرد.
وی در پاسخ به این سؤال که ـ نقش عربستان سعودی در افشای رژیم ولایت فقیه تروریست را چگونه می‌بینید؟ گفت: ما مواضع عربستان در ایستادگی علیه رژیم ولایت فقیه و جاه‌طلبیهای آن برای کنترل بر کشورهای دیگر را ارج مینهیم. این موضع در توفان قاطعیت نمود پیدا کرد که نقشی بزرگ در متوقف کردن دست درازیهای این رژیم در یمن داشت. هم‌چنین ابتکار عربستان برای برگزاری کنفرانس سران سازمان همکاری اسلامی با رئیس‌جمهور آمریکا در ماه اوریل سال گذشته و بیانیه پایانی این کنفرانس یکی از اقدامات بسیار بزرگ در این راستا بود. اما می‌خواهم نظر جدیدی را بیان کنم. چرا که ما در حیات مردممان بعد از این قیام وارد مرحله جدیدی شده‌ایم. چرا که مردم ایران رژیم حاکم را رد کردند و کلیه سیاستهای آن را محکوم نمودند و در مقابل مردم ایران مقاومت ایران و سیاستهایش علیه این رژیم را مورد تأیید قرار دادند. لذا از همه کشورهای عربی که از تروریسم رژیم آخوندی و جنگهایش طی این سالیان درد و رنج کشیده‌اند می‌خواهم که سفرای آخوندها را از کشورهایشان اخراج کنند و روابط دیپلوماتیک خود را با این رژیم قطع کنند. خصوصاً که همه می‌دانند این سفارتها جز لانه‌های جاسوسی و تروریسم و رساندن امکانات به تروریستها و بنیادگرایان در این کشورها نیست. هم‌چنین ما خواسته خود را در ضرورت اخراج رژیم ولایت فقیه از سازمان همکاری اسلامی و تحویل دادن کرسی ایران در این سازمان به شورای ملی مقاومت ایران به‌عنوان جایگزین مشروع رژیم ولایت فقیه تکرار می‌کنیم. هم‌چنین بر این باورم که اکنون زمان به‌رسمیت شناختن شورای ملی مقاومت ایران به‌عنوان تنها جایگزین مشروع مردم ایران می‌باشد که خواسته‌های این مردم را با برنامه‌ها و طرحهایش برای ایران آینده بیان می‌کند.
آقای محمد محدثین در پاسخ به این سؤال که آیا انتظار دارید که رژیم ولایت فقیه سرنگون شود؟ گفت: برخلاف سال 2009که قیام علیه تقلب در انتخابات ریاست‌جمهوری و از درگیریهای داخلی این رژیم شروع شد این دور درگیری بین کل نظام با کل مردم است. لذا از ابتداء مردم شعار مرگ بر روحانی سردادند. بله هشت سال قبل به‌دلیل کوتاه‌آمدن رهبران جنبش و دست برداشتن از همراهی با خواسته‌های مردم و خارج شدن از صحنه، رژیم توانست انقلاب سبز را سرکوب کند اما ایندور رهبری این قیام در دست این افراد نیست لذا قابل تسلیم شدن نیست. در حال حاضر شبکه‌های مجاهدین خلق در داخل شهرها و شهرستانها پیشتاز این قیامها هستند و اکنون بعد از یک هفته می‌بینیم که این جنبش ادامه داشته و به‌رغم بر جای ماندن بیش از 45شهید و 1500زندانی تا روز هفتم قیام و وجود صدها مجروح این رژیم است که باید تصمیم بگیرد چه‌کار می‌خواهد بکند و در حقیقت رژیم ولایت فقیه در یک بن‌بست قرار دارد و در عجز کامل به‌سر می‌برد. چرا که اگر آتش باز کند شعله بالا می‌گیرد و اگر شلیک نکند قیام گسترش پیدا می‌کند. به‌طور طبیعی پایان دلخواه برای ما یک انتقال سیاسی و اجتناب از خونریزی است.
