قهرمانان اعتصابی اسیر، شکفته گان در غل و بند و زنجیر،
از انبوهِ رنج و شکنجِ جاری بر جسم و جان شما، هزار خنجر خونین نشسته بر دلم و هزار جراحتِ سوزان بر جانم. اما از آنجا که مقاومت جانانه و جسارت انگیزاننده ی شما را ـ با همه درد های جسمی و روحی ـ اما در برابر هیولای حاکمِ هار، جدا و بی شباهت از استقامت غول آسای پیشاهنگان اشرفی در اشرف و لیبرتی طی همه سالهای تحریم، سرکوب، تیر، تبر، دشنه و موشک ندانسته و رویشِ دوباره ی آنان را نیز جز در عزم سُترگ شان برای آزادی میهن اسیر و قهرمان دلیر در زنجیر نمی بینم،
از انبوهِ رنج و شکنجِ جاری بر جسم و جان شما، هزار خنجر خونین نشسته بر دلم و هزار جراحتِ سوزان بر جانم. اما از آنجا که مقاومت جانانه و جسارت انگیزاننده ی شما را ـ با همه درد های جسمی و روحی ـ اما در برابر هیولای حاکمِ هار، جدا و بی شباهت از استقامت غول آسای پیشاهنگان اشرفی در اشرف و لیبرتی طی همه سالهای تحریم، سرکوب، تیر، تبر، دشنه و موشک ندانسته و رویشِ دوباره ی آنان را نیز جز در عزم سُترگ شان برای آزادی میهن اسیر و قهرمان دلیر در زنجیر نمی بینم،