مایک پمپئو
در تاریخ ۲۰ دی ۱۴۰۳، مایک پمپئو، وزیر خارجه پیشین ایالات متحده، در کنفرانس مقاومت ایران تحت عنوان «راهحل سرنگونی رژیم آخوندی» شرکت کرد. این سخنرانی که به بررسی وضعیت کنونی ایران و ارائه راهکارهایی برای آینده اختصاص داشت، پیامهای قوی از امید و همبستگی با مردم ایران به همراه داشت. پمپئو در این سخنرانی بر اهمیت مقاومت سازمانیافته و ضعف عمیق رژیم حاکم تأکید کرد و آیندهای روشن برای ایران ترسیم نمود.
حکومت ایران در ضعیفترین نقطه تاریخی
پمپئو سخنان خود را با تأکید بر تعهد جمع حاضر به تحقق یک ایران آزاد آغاز کرد. او با اشاره به وضعیت بحرانی رژیم ایران گفت که رژیم خامنهای در ضعیفترین نقطه تاریخی خود قرار دارد. وی به ناتوانی رژیم در تأمین رفاه مردم و حفظ اعتماد حتی وفادارانش اشاره کرد.
پمپئو با بیان اینکه ایران یکی از غنیترین کشورهای جهان ازجهت منابع است، مشکل اصلی را در فساد و سوءمدیریت رژیم دانست.
وی افزود که کاهش ارزش ریال و بحران اقتصادی، تنها بخشی از مشکلات گستردهیی است که رژیم با آن مواجه است. از دیدگاه او، سیاستهای رژیم بیش از آن که به تأمین رفاه مردم بپردازد، به ترویج ایدئولوژی بنیادگرایی و جنگافروزی اختصاص دارد.
«موضوع این است که (خامنهای) و نزدیکانش بیشتر به جنگافروزی علیه دشمنان خود و ترویج ایدئولوژی افراطی خود اهمیت میدهند تا تأمین نیازهای ابتدایی مردم. مشکل درمنابع نیست، مشکل درحکومت مذهبی و سیاستها و رژیمی است که شرور است.»
بحران سیاسی و تأثیرات مرگ رئیسی
پمپئو در اثنای این فصل از سخنرانی خود همچنین به بحران سیاسی ناشی از مرگ رئیسی، که بهعنوان «جلاد تهران» شناخته میشد، پرداخت. او مرگ رئیسی را ضربهای جبرانناپذیر برای رژیم خامنهای توصیف کرد. بهگفته پمپئو، مردم ایران با تحریم انتخابات نمایشی رژیم، مشروعیت آن را به چالش کشیدند. این بحران سیاسی، همراه با مشکلات اقتصادی و اجتماعی، نشانگر ناتوانی رژیم در پاسخگویی به نیازهای جامعه است.
ضعف نفوذ منطقهیی و نیروهای نیابتی
پمپئو تأکید کرد که نفوذ منطقهیی رژیم نیز بهشدت تضعیف شده است. او به وضعیت حزبالله لبنان و رژیم اسد در سوریه اشاره کرد و سقوط سریع رژیم اسد را نمونهیی از ضعف دیکتاتوریهای منطقه دانست.
«آنها میتوانند ببینند که چه بر سر این نیروهای نیابتی آمده است... حزبالله حتی سایهیی از آنچه روزی بود نیست و (خامنهای) ناتوان از متوقفکردن این وضعیت. البته چشمگیرتر از همه، وضعیت رژیم در سوریه بود. آنچه ورودی را برایشان فراهم میکرد، پل ارتباطی بین تمام نیروهای نیابتی (رژیم) ایران بود. این رژیم که سلاحهای شیمیایی را بر مردم خود میریخت و مردمش را میکشت آنهم با حمایت کامل سران رژیم ایران و بدون آن نمیتوانست زنده بماند. دیگر پابرجا نیست.»
از نظر او، رژیم خامنهای نیز بهسرعت به همان سرنوشت نزدیک میشود. پمپئو خاطرنشان کرد که رژیم ایران حتی قادر به حفظ نیروهای نیابتی خود نیست، که این موضوع نشانگر بحران عمیقتری در ساختار رژیم است.
وزیر خارجهٔ پیشین آمریکا، خامنهای را در وضعیت کنونی به «جادوگر شهر اُز» (۱) تشبیه کرد و گفت: «کار او تمام شده است. همهٔ ما میتوانیم این را ببینیم و این برای کسی مانند خامنهای ویرانکننده است... او هیچچیز نبود... یک شخصیت فاسد که با ترس و ارعاب حکومت میکند و روزگار او بهسرعت به پایان خود نزدیک میشود».
«ایران توسط شما آزاد میشود»
پمپئو با قاطعیت گفت سیاست فشار حداکثری (سیاست ترامپ در دور اول ریاست جمهوریاش) باز خواهد گشت.
او برخلاف القائات بازماندگان سلطنت مدفون که روی بدنهٔ سرکوبگر حکومت حساب بازمیکنند، تصریح کرد:
«این راهحل، این تغییر مثبت، چیزی نیست که برای تحققش بتوان روی سپاه پاسداران حساب کرد تا سبک کارش را معتدل کند. آنها همچنان همان نیروی سرکوبگری خواهند بود که هستند. هیچکس قرار نیست ماهیت رژیم را تغییر بدهد. وانمود کردن به این امر تنها به ادامه حکومت آخوندها در ایران منجر خواهد شد. ایران آزاد خواهد شد، اما فقط توسط کسانی که برای دههها فداکاری کردهاند، کسانی که بالاترین قیمت را پرداختهاند، کسانی که کشتارها و اسارت را تحمل کردهاند. فقط میتواند توسط شما آزاد شود.»
نقش مقاومت سازمانیافته و برنامه ۱۰ مادهای مریم رجوی
یکی از بخشهای کلیدی سخنان پمپئو، تأکید بر نقش مقاومت سازمانیافته و کانونهای شورشی در ایران بود.
«تجربه سوریه نشان داد که تغییر مستلزم یک نیروی متعهد بر روی زمین و متحدانی در خارج است. ایران، با تاریخچه طولانیتر و قابلیتهای سازمانی چشمگیرش، یک نیروی آزموده در نبرد دارد. سازمان مجاهدین خلق ایران دههها با رژیم در ایران مبارزه کرده است. سازمان مجاهدین بزرگترین هدف و اصلیترین قربانی قتلعام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ در ایران بود. سازمان مجاهدین هدف ترور در خارج از کشور و کمپینهای شیطانسازی عظیم توسط رژیم بوده است... اگر این درست بود، من اینجا نبودم.»
پمپئو بهصراحت نقشهمسیر سرنگونی فاشیسم دینی را همان نقشهمسیری دانست که خانم مریم رجوی در سخنرانی ۲۰نوامبر خود در پارلمان اروپا عنوان کرد.
«این نقشهمسیر روی آمریکاییها حساب نمیکند. این نقشهمسیر بر مردم ایران، شبکه مقاومت سازمانیافته در داخل و در مرکز آن کانونهای شورشی در سراسر کشور حساب میکند... این برنامه خواستار تغییر رژیم از خارج نیست، نه توسط ایالات متحده و نه دیگران. این برنامه خواستار حضور نیروی نظامی بر روی زمین یا حتی پول از کشورهای خارجی نیست. خانم رجوی، شما بارها اعلام کردهاید که فقط یک مسیر وجود دارد، یک مسیر برای پایان رژیم و آن توسط مردم ایران و مقاومت سازمانیافته در داخل ایران بهدست میآید.»
او برنامه ۱۰ مادهای خانم مریم رجوی را که شامل انتخابات آزاد، جدایی دین از دولت، برابری زن و مرد، و مخالفت با تسلیحات هستهیی است، ستایش کرد. پمپئو این برنامه را الگویی برای آینده ایران دانست و بر اهمیت حمایت بینالمللی از آن تأکید کرد.
او همچنین از تجربه خود از بازدید از اشرف۳ در آلبانی یاد کرد و از فداکاری و مقاومت ساکنان آن تمجید نمود و آنان را آزادکنندگان ایران نامید.
درخواست برای حمایت بینالمللی
پمپئو در پایان سخنرانی خود از کشورهای غربی خواست تا حق مردم ایران برای مقاومت و تغییر را بهرسمیت بشناسند. وی با اظهار امیدواری به دیدن ایران آزاد، پیام قوی از حمایت و همبستگی جهانی به مردم ایران ارائه داد. این سخنان عاری از ابهام، بیتردید به مذاق «جادوگر شهر اُز»! و حامیان مماشاتگرش خوش نخواهد آمد، اما چه بیاید و چه نیاید، دوران سیادت جادوگر و پرستندگانش سپری شده است.
پانوشت:
(۱) جادوگر شهر اُز (The Wizard of Oz) فیلمی است ساختهشده بر اساس یک رمان کودکانه به قلم «ال. فرانک باوم» آمریکایی که «ویکتور فلمینگ» آن را کارگردانی کرده است. شخصیت اصلی این فیلم دخترکی است به نام «دوروتی» که همراه با سگش «توتو» در کشتزاری در «کانزاس» زندگی میکرد. یک روز باد او و سگش را به آسمان میبرد و در سرزمینی به نام «اُز» فرود میآورد. دوروتی در آنجا به جادوگری بدجنس غرب برمیخورد که بهدنبال انتقام گرفتن از جادوگر دیگری در شرق است. دوروتی با ریختن یک سطل آب روی جادوگر بدجنس را نابود میکند و خود و دوستانش را نجات میدهد.