۱۴۰۳ دی ۲۲, شنبه

آوار کلان هزینه‌ها در سوریه بر سر خامنه‌ای

روز ۱۹دی بار دیگر خامنه‌ای در صحنه ظاهر شد و برای پنجمین بار طی یک ماه گذشته دربارهٔ فرو‌ ریختن عمق استراتژیکش در سوریه حرف زد. او خیلی تلاش کرد با دروغ و دغل، به نیروهای وارفته‌اش امید تزریق کند. اما رسانه‌ها و محافل حکومتی هم‌چنان پر است از اعتراض و افسوس که «چه هزینه‌ها و امکاناتی در سوریه بر باد رفت!»، «چه خونهایی که هدر رفت!».

پیامدهای ضربه استراتژیک سقوط اسد در سوریه برای ولایت خامنه‌ای دامنه‌دار و دارای ابعاد گوناگون است. در این جا فقط به شمه‌یی از کلان هزینه‌هایی که حالا بر سر او آوار شده و خلیفه درهم شکسته هر چه تلاش می‌کند نمی‌تواند خود را از زیر آوار آن بیرون بکشد، اکتفا می‌کنیم.

هزینه‌های نیرویی:

در سال۱۳۹۵ نمایندگی شورای ملی مقاومت در آمریکا کتابی دربارهٔ دخالت‌های رژیم در سوریه منتشر کرد. بنا‌به‌برآورد این کتاب، در آن زمان شمار نیروهای رژیم در سوریه حدود ۷۰هزار نفر بوده است. شامل:

حدود ۱۰هزار پاسدار،

۶ هزار نفر از ارتش تحت‌امر خامنه‌ای،

۲۰هزار نفر از گروه‌های شبه‌نظامی عراقی،

۷ تا ۱۰هزار نفر از مزدوران حزب‌الله لبنان

۱۵ تا ۲۰هزار نفر از مزدوران افغانی موسوم به فاطمیون،

و... ۵ تا ۷ هزار نفر از مزدوران پاکستانی موسوم به زینبیون.

یک سال بعد در مهر۱۳۹۶، شورای ملی مقاومت در گزارش افشاگرانهٔ جدیدی فاش کرد که شمار شبه‌نظامیان مزدور سپاه در سوریه به بیش از ۱۰۰هزار تن می‌رسد. گزارشهای بعدی تأیید می‌کند که در ۷سال گذشته رژیم شمار نیروهای خود در سوریه را در همین حد حفظ کرده بود. در آخرین روز قبل از سقوط بشار اسد، محمدجواد لاریجانی در تلویزیون رژیم (۱۷آذر۴۰۳) گفت: «نیروهای عظیم مقاومت در سوریه بالغ بر ۱۰۰هزار نفرند».

در این جنگ بنا‌به‌اذعان منابع رژیم ۶ هزار پاسدار کشته شده‌اند. البته آمار واقعی قطعاً بیش از این است. هم‌چنین آمار کشته‌های ارتشی و شبه‌نظامیان ملیتهای غیرایرانی تحت‌امر نیروی قدس در این آمار، لحاظ نشده است.

هزینه‌های مالی:

در سال۱۴۰۲ بر اساس بخشی از اسناد درونی وزارت‌خارجه رژیم که توسط کانال «قیام تا سرنگونی» فاش شد، مبلغ بدهی دولت بشار اسد به رژیم در دههٔ ۱۳۹۰ به ۵۰میلیارد دلار می‌رسید. این بدهی شامل مبالغ دیگری که از سال۱۴۰۰ به‌بعد به بشار اسد داده شده نمی‌شود.

به گفتهٔ آخرین نخست‌وزیر بشار اسد، رژیم آخوندی سالانه یک میلیارد دلار کمک نقدی، همراه با ماهانه دو میلیون بشکه نفت مجانی و یک میلیون بشکه نفت با تخفیف ویژه به رژیم بشار اسد تحویل می‌داده است (سایت حکومتی عصر ایران ـ ۵دی۴۰۳).

علاوه بر هزینه‌های نظامی در سوریه، رژیم آخوندی مبالغ هنگفتی را صرف امور اجتماعی و مذهبی و فرهنگی می‌کرد؛ از جمله بخش قابل توجهی از بودجهٔ ۱۸.۵هزار میلیارد تومانی «کمیتهٴ امداد» در سوریه و لبنان صرف می‌شد که هیچ‌کدام در این آمار نیامده است.

وجه دیگری که می‌تواند تصویری از هزینه‌های نجومی در سوریه را به‌دست دهد، تأسیساتی است که رژیم در خاک سوریه ایجاد کرده بود، شامل ۷پایگاه هوایی، ۱۵ انبار موشک، ۲۲مرکز فرماندهی و احداث ۸۵ کیلومتر تونل زیرزمینی (از سوریه به لبنان) با هزینهٔ میلیارد دلاری.

با آنچه گفته شد، حرف پاسدار همدانی، معاون قاسم سلیمانی که در سوریه کشته شد بیشتر مفهوم می‌شود که در سال۱۳۹۳ گفت: «امروز ۱۳۰هزار بسیجی آموزش‌دیده منتظر ورود به سوریه هستند. امروز ما به‌دلایل منافعی چون انقلاب اسلامی در سوریه می‌جنگیم و دفاع ما در حد دوران جنگ است» (اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ـ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۳).

سنگینی آوار شکست خامنه‌ای با از دست دادن سوریه را از اظهارات دیگری از همین پاسدار همدانی می‌توان دریافت. او گفته است: «یکی از مسئولان عالیرتبه نظامی ما... در محضر آقا [خامنه‌ای] می‌گوید: سوریه را اگر تمام کنند می‌آیند عراق، سپس می‌آیند ایران! آقا می‌گوید: خیر مستقیم می‌آیند ایران!» (سایت حکومتی حریم حرم ـ ۱۶آبان۱۳۹۵).