۱۴۰۳ اردیبهشت ۵, چهارشنبه

سر گاو ولایت در خمرهٔ «حجاب اجباری»

!دورجدید تهاجم وتعدی بزنان برای تحمیل حجاب اجباری اکنون بصورت بحرانی جدید گریبان رژیم را گرفته است. از یک‌سو ارگانها و مقامات حکومتی برای اعمال آن بسیج شده‌اند وازسوی دیگرهر یک به‌نحوی جاخالی داده و اجرای لایحهٔ حجاب اجباری را به‌                                             یکدیگر پاس می‌دهند.

این بحران را نخست خود خامنه‌ای در روز ۱۵فروردین در دیدار با کارگزاران رژیم کلید زد و گفت: «حجاب را بایستی رعایت بکنند. بنده معتقدم در دولت در قوه قضاییه در بخش‌های مختلف در این زمینه مسئولیت وجود دارد. بایستی به‌مسئولیت‌های قانونی و شرعی خودشان عمل کنند». یک هفته بعد هم در روز عید فطر، دستور قبلی خودش را محکم‌کاری کرد و دستور داد: «مسئولان و آحاد مردم و آمران به‌معروف و ناهیان از منکر در این زمینه وظیفه خودشان را انجام باید بدهند».

اما وقتی وحوش نیروی انتظامی و حجاب‌بانها، با پشتیبانی لباس شخصی‌ها در نقاط مختلف شهر به‌جان زنان و دختران مردم افتادند، نق و نوق دلواپسان نظام از «احیای گشت ارشاد» بالا گرفت.

یکی، این وضعیت را «گردابی چنین هایل» نامید و هشدار داد «سیاهچالهٔ اجتماعی در حال بلعیدن تمام توان و امکانات حکومت و جامعه به‌سوی خود است» (عباس عبدی روزنامهٔ حکومتی اعتماد اول اردیبهشت).

دیگری نوشت: «ممکن است وضعیتی که بر مهسا امینی رقم خورد، بار دیگر به‌وجود آید و البته حوادث بعد از آن... باید این روندی که اکنون در خیابان‌ها مشاهده می‌شود هر چه سریع‌تر جمع شود» (روزنامهٔ حکومتی هم‌میهن ـ اول اردیبهشت).

گردانندهٔ روزنامهٔ جمهوری (مسیح مهاجری) به‌خامنه‌ای طعنه زد: «تا وقتی تکلیف واعظ توهین‌کننده به‌پیامبر و قضیه باغ ازگل را روشن نکنید، نمی‌توانید جامعه را ملتزم به‌دین و حجاب کنید» (روزنامهٔ ستارهٔ صبح ـ ۳ اردیبهشت).

و آن دیگری طرح حجاب اجباری را به‌تمسخر گرفت که این «طرح نور» است یا «طرح زور» یا «طرحی کور»؟

دامنهٔ این موج هراس و هشدار، به‌بیت خامنه‌ای هم رسید. یکی از اعضای دفترش به‌نام مهدی فضائلی نوشت: «کارهای بی‌قاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد... برخی مسئولان به‌دلیل کارهای بی‌قاعده در حوزه حجاب تذکر دریافت کرده‌اند».

پس از آن، پاسدار شریعتمداری گردانندهٔ کیهان خامنه‌ای توی دهان فضائلی زد و گفت معنای این حرف این است که خامنه‌ای در علن یک طور حرف می‌زند و در خفا یک طور دیگر! سپس نوبت ارگان سپاه پاسداران بود که به‌دهان پاسدار شریعتمداری بکوبد که چرا القای دوقطبی «آقا و دفتر آقا» می‌کنی؟ (روزنامهٔ جوان ـ ۳ اردیبهشت).

در این شیر تو شیر، طرح این سؤال زائد به‌نظر می‌رسد که پشت این طرح کیست؟ تردیدی وجود ندارد که شخص خامنه‌ای! اما این سؤال مطرح است که او چرا از یک‌طرف فرمان حمله وحوش به‌زنان را صادر می‌کند و از طرف دیگر از طریق اعضای دفترش نسبت به «کارهای بی‌قاعده» تذکر می‌دهد. قضیه تا آنجا مفتضح است که روزنامهٔ سپاه پاسداران هم به‌دوقطبی «آقا و دفتر آقا» اذعان می‌کند.

پاسخ را بایستی در تناقضی که خامنه‌ای و کل نظام گرفتار آن است جستجو کرد.

خلیفهٔ ارتجاع از یک‌سو در هراس از شرایط عینی جامعه و خطر قیام، به‌تشدید سرکوب متوسل شود. و زنان اولین آماج و حجاب اولین بهانه است. اما از طرف دیگر همین «بهانه» در شرایط انفجاری می‌تواند به‌جرقه قیام تبدیل شود.

البته هراس خامنه‌ای موهوم و ناشی از القای هشدارهای اجزای رژیمش نیست. او بیش از هر کس از جدیت تهدید قیامی که زنان پیشران آن و در صفوف مقدم آن هستند، خبر دارد.

۲۸سال پیش خانم مریم رجوی خطاب به‌آخوندهای زن‌ستیز گفت: «شما هر چه از تحقیر و ستم و سرکوب و شکنجه و کشتار که در چنته داشتید، علیه زن ایرانی به‌کار گرفتید، اما مطمئن باشید که ضربه مهلک را از همان‌جایی خواهید خورد که اصلاً به‌حسابش نمی‌آورید».

آری، بالا‌گرفتن شعار «زن، مقاومت، آزادی» برای نظام ودلواپسانش هراس‌انگیز است و برای مردم نوید نابودی استبداد دینی را به‌همراه دارد.