قطعنامهٔ سنای بلژیک
قطعنامهٔ «نقض نگرانکننده و فزاینده حقوقبشر توسط رژیم ایران» (تصویبشده به تاریخ جمعه ۳۱فروردین در سنای بلژیک)، یک قطعنامهٔ حائز اهمیت در شرایط کنونی است. اهمیت قطعنامه سنای بلژیک را از سه جنبه میتوان مورد بررسی قرار داد:
شرایط سیاسی و بینالمللی تصویب قطعنامه
این قطعنامه در شرایطی به تصویب رسید که بهدنبال بیرون زدن سر مار جنگافروزی و تروریسم، تیکتاک ثانیهها به زیان فاشیسم دینی است. آنچه مقاومت ایران سالیان طولانی میگفت و بهدلیل سلطهٔ اهریمنی سیاست مماشات پژواک نداشت یا با برخورد به دیوار قطور پراگماتیسم و منافع دولتها به پژواک کمی مواجه میشد، اینک گوشهای بیشتری آن را میشنوند.
تصویب قطعنامه در کشور بلژیک
تصویب قطعنامه در کشور بلژیک از این جهت قابل تأمل است که از دو سال گذشته این کشور صحنهٔ صفآرایی مقاومت ایران و حامیان حقوقبشر در برابر یک معاملهٔ کثیف بر سر دیپلمات تروریست بمبگذار رژیم، اسدالله اسدی بود. ارتجاع و استعمار با مخلوط کردن پراگماتیسیم، ماکیاولیسم و فاشیسم معجونی بسازند که با آن بشود برای همیشه مجاهدین و راهحل انقلابی را از صورت مسألهٔ ایران جراحی کرد اما... چه کوتاهبینانه میاندیشیدند.
در آن زمان نوشتیم آنها نمیتوانند پیشبینی کنند که با چه مقاومتی درافتادهاند؛ از فروزانشدن مشعلهای آزادی و سلسله تظاهرات بیوقفه و تحصنها و اعتصاب غذاها و فریادهای عدالتجویانهٔ دهها هزار ایرانی آزادهٔ دور از وطن و از بهلرزه افتادن این قاره در زیر گامهای توفانی حقانیت و وجدان تصوری ندارند و قدرت مقاومت ایران را به چشم ندیدهاند.
شمهیی از این قدرت که از حقانیت و توان تأثیرگذاری بر ارادهٔ شرافتمند انسان و ایمان به آزادی و ارزشهای جهانشمول حقوقبشری سرچشمه میگیرد، اکنون دیدنی است.
پس از معاملهٔ ننگین معاوضهٔ بمبگذار خامنهای با اولیویه واندکاستیل، اینک این نمایندگان سنای بلژیک هستند که بر درستی اهداف مقاومت ایران انگشت میگذارند. جهان اینگونه به سمت راستی و عدالت متمایل میشود. این نویدی مبارک برای پیروزی و غلبهٔ آزادی و عدالت بر اسارت و ستمورزی است.
اهمیت مفاد قطعنامهٔ سنای بلژیک
این قطعنامه اگر چه با هدف «پاسخگو کردن فاشیسم حاکم بر ایران بهخاطر ۴دهه جنایت علیه بشریت» به تصویب رسیده است، اما بیدرنگ خواهان «بهرسمیت شناختن بهرسمیت شناختن حق مردم ایران و حق مقاومت و مبارزه برای آزادی و قرار دادن سپاه پاسداران در لیست تروریستی است».
«بهرسمیت شناختن حق مقاومت و مبارزه برای آزادی» و «در لیست قرار دادن سپاه پاسداران» دو ترم سیاسی مشخص هستند که واضع و پرچمدار آنها مقاومت ایران است. یعنی حتی اگر این قطعنامه هیچ بند یا مادهٔ افزودهٔ دیگر نداشت. این دو ترم، سمتگیری درست آن را بارز میکرد؛ با این حال، قطعنامه به حمایت از «برنامهٔ ۱۰مادهیی مریم رجوی» پرداخته و با صراحت از «برپایی یک جمهوری دموکراتیک با جدایی دین از دولت» دفاع میکند.
شایان ذکر است که قطعنامهٔ سنای بلژیک از دولتهای اروپایی میخواهد تا اقداماتی را علیه فعالیتهای غیرقانونی تهران که اپوزیسیون ایران در خارج از ایران را هدف قرار میدهد، اتخاذ کنند و حقوق اعضای اپوزیسیون ایران را بر اساس کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو و کنوانسیون اروپایی حقوقبشر و حقوق بینالملل تضمین کنند.
این یک تودهنی بزرگ به خامنهای و قضاییهٔ جلادان است که برای اهداف تروریستی، دادگاههای ساختگی علیه شماری از اعضای مقاومت ایران ترتیب میدهد. رعایت حقوق ساکنان اشرف بر اساس موازین و کنوانسیونهای حقوقبشری نیز در این حیطه قابل بیان و تفسیر است.
فصلی جدید از دیپلماسی انقلابی
تصویب قطعنامهٔ بلژیک به فاصلهٔ سهروز پس از ثبت قطعنامهٔ «محکومیت تروریسم رژیم ایران، جنگ نیابتی منطقهیی و سرکوب داخلی» در کنگرهٔ آمریکا، فصل جدیدی از پیروزیها و پیشرویهای مقاومت ایران را نشان میدهد. این پیروزیهای سیاسی مبین آن است که مقاومت ایران، در پیشبرد دیپلماسی انقلابی خود، بها را از ایستادگی تمامعیار خود بر سر اصول و ارزشها میپردازد. و سیاست دولتها روی اصول و سیاست او تأثیر نمیگذارد. این دیپلماسی طی سالیان جانکاه و نفسگیر، با روشنگری پاکبازانه از میان مردم و افکار عمومی آغاز شده و شخصیتها و پارلمانترهای کشورهای جهان را تحت تأثیر قرار داده است.
«بهرسمیت شناختن حق مقاومت»، «حمایت از برنامهٔ ۱۰مادهیی»، «دفاع از یک جمهور دموکراتیک»، «در لیستگذاشتن سپاه پاسداران» از حقوق مسلم مردم ایران در برابر فاشیسم دینی هستند. به همت زنان و مردان آزادیخواه این مقاومت، جهان برشوریده بر سیاست مماشات بیگمان در آیندهیی نزدیک خود را در کنار ما خواهد دید.
مهم این است که بجنگیم و در هیچ شرایطی تن و روح خویش را به نمیتوان و نباید نسپاریم. شعار ثابت و معروف مریم رجوی «میتوان و باید» است. این شعار در شرایط دشوار، کارآمدی، شکافندگی و مسألهحلکنی خود را در غلبه بر ناممکنها نشان داده است؛ بنابراین از این به بعد هم «میتوان و باید»