پس ازحملهٔ موشکی وپهپادی رژیم آخوندی، رهبرمقاومت طی پیامی گفت:«پس از ۶ماه در یک نقطهعطف داخلی و منطقهیی و بینالمللی پرده کنار رفت و سر مار بیرون زد،
اما با فضیحت حداکثر به سنگ خورد. گفته بودیم این جنگی است که دامن رژیم را هم خواهد گرفت و چنین شد. ثابت شد خامنهای و دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران بانی و یکطرف اصلی این جنگ است. باز هم باید تأکید کرد زمان وصول قیمت از خامنهای فرا رسیده است» (مسعود رجوی ـ ۲۶فروردین ۱۴۰۳).اکنون پس از گذشت ۳روز از این حمله، صحت این ارزیابی با وضوح بیشتری نمایان میشود. البته سرکردگان و مقامات رژیم به سنگ خوردن سر مار را به روی خود نمیآورند و همچنان بر طبل تهی پیروزی مشعشع میکوبند و شاخ و شانه میکشند. اما در اظهارات آنها و در رسانههای حکومتی، بهخصوص وابسته به باند غالب، جز لفظپردازیهای کلی و انشا نویسیهای مسخره، چیزی دیده نمیشود.
رئیسی جلاد طی سخنانی با ابراز خوشحالی از «هماهنگی میدان و دیپلماسی» گفت: «جلوههای این عملیات هماهنگی کامل بین میدان و دیپلماسی بود. در این عملیات بخشهای نظامی و بخشهای دیپلماسی وزارتخارجه هماهنگی کامل داشتند و هر بخشی وظیفه خودش را بهخوبی انجام داد» (تلویزیون رژیم ـ ۲۶فروردین). منظور رئیسی از «هماهنگی میدان و دیپلوماسی» همان حرف امیرعبداللهیان وزیر خارجهٔ رژیم است که گفت، حمله از ۷۲ساعت قبل بهآمریکا و برخی کشورهای دیگر، اطلاع داده شده بود.
بهلحاظ نظامی صاحبنظران نظامی جهان، عموماً این حمله را یک شکست توصیف میکنند. ژنرال فرانک مکنزی، که فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) را در زمان حمله به قاسم سلیمانی برعهده داشت، گفت رژیم ایران با شکست در حمله موشکی خود، دچار شکست نظامی شده است و اسراییل باید این را در ارزیابی خود در نظر بگیرد. ژنرال مکنزی حمله رژیم ایران را مستأصلانه خواند و نوشت «حمله ضعیف اجرا شد و یک اشتباه محاسباتی استراتژیک بود. آسیبپذیری نیروی رژیم ایران آشکار شده و در نتیجه رژیم بهشدت تضعیف شده است. همه میدانند که رژیم ایران در این حمله شکستخورده است».
شکست نظامی اگر چه بخش عیانتر موضوع است، اما بخش اصلی شکست، سیاسی و استراتژیک است و بسیاری از ناظران و تحلیلگران بهخصوص بر این وجه از شکست رژیم تأکید میکنند. واشنگتن پست مینویسد: «محققاً، این حمله از وجوه بسیاری برای رژیم ایران یک شکست بود. این حمله نشان داد اسراییل و ارتش آن قادر است از کشورش در مقابل ایران دفاع کند. انزوای جهانی اسراییل هم در اثر حمله کاهش یافت».
شکست استراتژیک رژیم این بود که مار ولایت پس از ۶ماه، این بار از سوراخ بیرون خزید و ناگزیر شد نقاب از چهره بردارد و در حملهیی با پرتاب صدها پهپاد و موشک در بامداد یکشنبه خودش مستقیماً وارد میدان شود. آثار و پیامدهای این حمله روی رژیم بهعنوان «کلان بازنده استراتژیک» از هماکنون در صحنهٔ بینالمللی ظاهر شده است.
نیویورک تایمز ۲۷فروردین نوشت: دولت تهران اکنون بیشازپیش در صحنهٔ بینالمللی منزوی است. سوناک نخستوزیر انگستان با توجه به اینکه پهپادها و موشکهای ایران عمدتاً به اهداف خود نرسیدند، از اسراییل خواست ”که پیروزی را بگیرد و از تشدید بیشتر وضعیت خودداری کند“ . در پارلمان انگلستان چند قانونگذار از سوناک خواستند که دست به اقدام بیشتری بزند و سپاه پاسداران رژیم ایران را یک گروه تروریستی اعلام کند.
نشریه هیل در واشنگتن که خبرهای کنگره را پوشش میدهد، نوشت: خامنهای از مرز بدون بازگشت عبور کرده است. اسراییل نیز اکنون به احتمال زیاد از مرز عبور کرده و در پاسخ بهطور مستقیم به ایران حمله خواهد کرد. این درگیری تازه شروع شده و ایالات متحده نمیتواند بهطور کامل از آن دور بماند. ما در حال حاضر در متن آن هستیم؛ حداقل از نظر دفاعی. نیروهای ارتش آمریکا مستقر در عراق، سوریه و اردن فعالانه به جلوگیری از عبور پهپادها و موشکهای کروز و بالستیک ایران کمک کردند که در بسیاری از موارد قبل از رسیدن پهپادها به مرزهای اسراییل بود.
سناتور رابرت منندز عضو برجسته سنای آمریکا موقعیت رژیم را «بهسوی نابودی» توصیف کرده و در بیانیهیی درباره پیآمد حمله بامداد یکشنبه مینویسد: «رژیم وحشی و سرکوبگر تهران با تسلیح نیروهای نیابتی در منطقه، و اکنون حمله مستقیم به اسرائیل، به حرکت خود به سوی نابودی ادامه داده است».