۱۴۰۲ مهر ۷, جمعه

اعترافات بی‌سابقه در مورد جنگ ضدمیهنی


                                    سخن روز

۴۳سال پس از آغاز جنگ شوم و ضدمیهنی و ۳۵سال پس از پایان آن، این زخم عمیق بر جان و روان ایران و ایرانی هنوز ناسور و خون‌چکان است.

اما این زخم خونچکان و این خشم انباشتهٔ سالیان به‌صورت اعترافهای گاه و بیگاه و نصفه نیمه اینجا و آنجا در رسانه‌های حکومتی سر باز می‌کند به تازگی، محمدجواد مظفر که در زمان جنگ ضدمیهنی، مدیرکل رسانه‌های خارجی بوده، طی اعترافهای بی‌سابقه‌یی،

با اذعان به مسئولیت رژیم آخوندی و شخص خمینی در زمینه‌سازی جنگ می‌گوید: «در ۲۸فروردین ۵۹، ناگهان امام می‌آید پیام می‌دهد که‌ای عشایر عراق قیام کنید این آقا را سرنگون کنید! ای ارتش عراق بیایید کودتا کنید این آقا را سرنگون کنید! کی؟ ۲۸فروردین ۵۹، یعنی ۵ماه قبل از شروع جنگ».

وی می‌افزاید: «جریان حاکم بر اساس یک تحلیل غلط، از جنگ استقبال کرد و این کار خطا و اشتباهی بود که انجام شد؛ انگار که ما هم او را هل می‌دادیم به‌سوی جنگ، با شعارهایمان، با تحریکاتمان و با کارهایمان. واقعاً تصور امام و تصور آقایان این بود که مردم عراق اگر اراده کنند صدام را سرنگون می‌کنند! چی چی را اراده کنند؟!».

محمدجواد مظفر در مورد اصرار جنایتکارانهٔ خمینی بر ادامهٔ جنگ، پس از عقب‌نشینی عراق از تمامی اراضی ایران می‌گوید: «ما آمدیم شعار غلط انتخاب کردیم؛ جنگ جنگ تا پیروزی، راه قدس از کربلا می‌گذرد، از آن بدتر جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم! ای داد و بیداد، آقا دست بردار! شعار باید چی می‌بود؟ شعار جنگ تا خروج صدام از کل سرزمینهای ایران که (در این صورت) آن می‌شد جنگ دفاعی».

مدیرکل رسانه‌های خارجی در زمان جنگ، با اشاره به‌شکستهای پیاپی در سریال عملیات‌های پرفاجعه در سالهای آخر جنگ و به‌رغم این‌که «کسی نمی‌رفت جبهه و جبهه‌ها خالی شده بود» می‌گوید: «در فروردین۶۵ سران کشور رفتند نزد خمینی و می‌گویند پیامهایی هم از طرف کشورهای منطقه هست که حاضرند خسارات جنگ را بدهند اما خمینی می‌گوید هر کی خسته شده از جنگ، می‌تواند برود کنار!».

این اولین بار نیست که مهره‌های رژیم از این‌گونه اعتراف‌ها می‌کنند؛ به‌خصوص پس از خوردن زهر آتش‌بس، این مخالف‌خوانیها حتی در بالاترین سطوح رژیم، تا آنجا بالا گرفت که خمینی ناچار شخصاً وارد صحنه شد و با تشر، آنها را خفه کرد.

امسال هم در سالگرد جنگ، علاوه بر برنامهٔ تلویزیونی مورد اشاره، روزنامهٔ حکومتی هم‌میهن (۳مهر) مقالهٔ اصلی خود را به‌جنگ ضدمیهنی اختصاص داد و نوشت: «از جایی به‌بعد، جنگ با عراق حالت دیگری به‌خود گرفت که نگاهها نیز نسبت به‌آن متفاوت است. زمانی که خاک اشغال‌شده ایران آزاد شد و مسئولان ایرانی پس از بحثهای مختلف، نهایتاً تصمیم به‌ادامه عملیات در خاک عراق گرفتند».

سؤال این است که چرا این مطالب اکنون و ۳۵سال پس از خاتمهٔ جنگ مطرح می‌شود؟ کوتاه‌ترین پاسخ این است که رژیم به‌خصوص پس از قیام۱۴۰۱ به‌شدت تضعیف شده، شکافهای آن عمیق‌تر شده و در نتیجه چرک و خونابه‌های زخم عمیق و التیام نیافتهٔ جنگ، این‌چنین از این شکافها بیرون می‌زند

۴۱سال پیش مسعود رجوی در ۴خرداد ۶۱ یعنی در فردای اعلام خروج نیروهای عراقی از خاک ایران طی اطلاعیه‌یی اعلام کرد: «خمینی اکنون دیگر هیچ بهانه‌یی برای ادامهٔ جنگ با عراق ندارد. جنگی که خود آن را تحت شعار صدور به‌اصطلاح انقلاب، برای سرپوش نهادن بر ناتوانی‌ها، خرابکاریها و جنایات رژیمش زمینه‌سازی کرده و از آن قویاً در خدمت سیاست سرکوب و خفقان داخلی و وادار کردن توده‌های مردم و هم‌چنین پرسنل میهن‌پرست ارتش به صبر و تحمل، سود می‌برد.

باید توجه نمود که صلح و ثبات و دوستی در منطقه اساساً با وجود خمینی متعارض و تنها در گرو یک ایران دموکراتیک است که در موقعیت کنونی ایران، آلترناتیوی جز شورای ملی مقاومت ندارد».