عاشورا با مجاهدین (بهمناسبت اربعین حسینی)
واقعه عاشورا مربوط به تاریخ نیست بلکه تاریخ زندهای است که انسان را در برابر مسئولیتش قرار میدهد. فلسفه عاشورا در واقع شکستن بنبستهای تاریخی و پیشبرد آرمان عادلانه با فدای همه چیز و همه کس است.
من در میدانها حاضر حاضر حاضر
گویم یا مولا حاضر -حاضر حاضر
هرجا باشم از نسل سرخ هیهاتم -حاضر
فریاد نه برذلت در سماواتم -حاضر
تا ایران گردد آزاد از ظلم و بیداد -حاضر
باید بر رسم سرخ عاشورا ایستاد ـ حاضر
با پرچم هیهاتم اینک در میدان -حاضر
میروبم شام ظلمت از خاک ایران -حاضر
اشرف را کردم تکثیر در موج و طوفان -حاضر
میجنگم من تا پایان مولا حسین جان -حاضر
میبارم همچون اخگر بر دینفروشان -حاضر
این کاخ سفیانی را می سازم ویران -حاضر
حاضر حاضر حاضر حاضر حاضر
حاضر حاضر حاضر حاضر حاضر
نوحه رسم و ره آزادی
رسم و ره آزادی، یا پیشه نباید کرد
یا مثل حسین از جان، اندیشه نباید کرد
محرم شد جوانان قیامی! هان!بهپا خیزید!
نبردی آتشین را در خیابان لشکر انگیزید!
آید به گوش آوای آن سردار الموت اولی من رکوب العار (۲) الموت اولی من رکوب العار
رسم و ره آزادی، یا پیشه نباید کرد
یا مثل حسین از جان، اندیشه نباید کرد
وقتی که وطن، محزون و غم آزین است
سم کوب ستم، طوفانی و خونین است
باید از جوشش خون آتش سازیم
باید باید همه بر ظلمت تازیم
یل اندر یل بپاخیزیم و در میدان سراندازیم
این میهن براندازیم
حسین از ما قیامی تازه، شوقی تازه میخواهد سپهدار و فدایی، خارج از اندازه میخواهد
رسم و ره آزادی، یا پیشه نباید کرد
یا مثل حسین از جان، اندیشه نباید کرد
مشت بکوب آهنین این همه دیوار را
یکسره در هم شکن حجم پر از دار را
راه حسین زندگیست خاتمهٔ بندگیست شرافت است و نبرد، طریق جنگندگیست
هلهله کن کوچه را، ولوله در شب فکن شکستن بغض را، جرقه شو هموطن
رسم و ره آزادی، یا پیشه نباید کرد
یا مثل حسین از جان، اندیشه نباید کرد