آرم سازمان مجاهدین خلق ایران
سازمان مجاهدین خلق ایران: آیتالله بیبیسی یک مأمور پیشانی سیاه وزارت اطلاعات به نام سعید شاهسوندی را در یک شوی مبتذل اطلاعاتی امنیتی با ظاهرسازی سیاسی به صحنه آورد تا از مجاهدین بخواهد در مورد حملات تروریستی ۱۰ و ۲۱خرداد در سنتاوئن لومون «شفافیت» به خرج بدهند و به وزارت اطلاعات «اطلاعرسانی» کنند!
درخواست شفافسازی از سوی وزارت اطلاعات و مأمور افشا شده با کمک آیتالله بیبیسی در حالی صورت میگیرد که مقاومت ایران روز گذشته (دوشنبه ۲۲خرداد) اعلام کرد پلیس قضایی در فرانسه توصیه کرد تا خاتمه تحقیقاتی که در جریان است، جزئیات و عکس و فیلم منتشر نشود تا مزدوران مهاجم و اربابانشان برای رد پاک کردن و گریز از مکافات سوءاستفاده نکنند و باعث مختل شدن دستگیری آنها نشود.
قبل از آن در اطلاعیه کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران در ۲۱خرداد هم تصریح شده بود «تمام جزئیات ثبت و نمونهبرداری و فیلمبرداری شده و در اثر انگشت و اقدامات تروریستی پیاپی فاشیسم دینی حاکم بر ایران در خاک فرانسه جای هیچگونه تردید باقی نمیگذارد».
علاوه بر این مقاومت ایران تأکید کرد «از دولت، پلیس و قضاییه فرانسه خواهان دستگیری عاملان و آمران این اقدامات جنایتکارانهٔ تروریستی و معرفی و محاکمهٔ آنان و انتشار همهٔ اسناد و افشای همهٔ جزئیات برای اطلاع افکار عمومی است».
آیتالله بیبیسی که تا زمان به صحنه آوردن مأمور اطلاعات «بیانیه ایران ۲۰۲۳» از سوی ۵۲۵تن نمایندگان مجلس عوام و اعیان انگلستان در حمایت از مقاومت و قیام مردم ایران را بالکل سانسور کرد، برای التیام دادن به سوزش نظام، در یک نان قرض دادن «شفاف» به اطلاعات آخوندها، مأمور آنها را تحت عنوان عضو پیشین سازمان مجاهدین قالب کرد تا با سوءاستفاده از نام و اعتبار مجاهدین عضویت بعدی او در وزارت اطلاعات پوشیده بماند و به جایش یک «آقای شاهسوندی» قرار بگیرد که ابلهانه به اپوزیسیون رژیم رهنمود هم میدهد!
بهتر بود آیتالله بیبیسی مأمور اطلاعات را مانند برخی همتایانش با باندرل «فعال حقوق بشر» یا «تحلیلگر سیاسی» به صحنه میآورد زیرا سازمان مجاهدین خلق ایران سعید شاهسوندی را در سال۱۳۶۷ بهعنوان شاگرد جلاد اوین افشا کرده است. اماآیتالله بیبی سی به عمد مأموریت سعید شاهسوندی را که از ۳۵سال پیش برملا شده و همه از آن مطلعند، پوشیده نگهداشت.
وزارت اطلاعات قبل از صدور این مزدور به خارجه برای بهرهبرداری علیه مجاهدین، او را در نمایشهای سیاسی برای ندامت و مجیزگویی از خمینی در شهرهای مختلف ایران میگرداند تا علیه مجاهدین لجنپراکنی کند.
سعید شاهسوندی در سال۱۳۶۵ بعد از اصابت اولین موشک به مجاهدین در عراق، مجدداً برید و به خارجه باز پس فرستاده شد. او در مرداد ۶۷ درخواست شرکت در عملیات فروغ جاویدان داد و به عراق آمد اما در جریان عملیات خود را به دشمن تسلیم نمود و به خدمت وزارت اطلاعات در آمد.
سعید شاهسوندی از نخستین مأموران وزارت اطلاعات بهعنوان شاهد در دادگاه سوئیس برای توجیه ترور دکتر کاظم رجوی و رفع اتهام از رفسنجانی و فلاحیان بود. سند و مشروح این موضوع در نشریه مرداد ۱۳۷۰ اتحادیه انجمنهای دانشجویان مسلمان و در کتاب «ای جلاد ننگت باد» منتشر شده است. این مأمور باید در برابر عدالت قرار بگیرد و پس از محاکمه و مجازات از آلمان با ابطال پاسپورت اخراج شود.
سعید شاهسوندی بهنوشته خودش توسط سعید حجاریان معاون شکنجهگر وزارت اطلاعات در آن زمان برای مأموریت علیه مجاهدین از تهران به آلمان فرستاده شد.
دژخیم سعید حجاریان همان کسی است که یک دژخیم دیگر از باند رقیب به نام حسین اربابی فر او را لو داد و در خبرگزاری حکومتی ایسنا در اول مهر ۱۳۸۱ نوشت: «یکی از کسانی که دم از صلح، حقوق بشر، دموکراسی و مردمسالاری میزند و به مغز متفکر اصلاحات معروف است، در همین شیراز یکی از منافقین (مجاهدین) را بازجویی میکرد، این آدم را به درخت بست و دستش را با طناب به تراکتور بست و با تراکتور حرکت کرد تا بازوی این فرد کنده شد، در آن زمان متدینان اعتراض کردند که این چه وضع برخورد است».
عنوان «عضو سابق مجاهدین» ۳۰سال است که در اثر کثرت استفاده توسط آخوندها، اصطلاح لو رفتهای برای مأموران لاحق وزارت بدنام اطلاعات است که از اداره حراست آلمان تا دهها دادگاه در کشورهای اروپایی و آمریکا و کلیه دوایر امنیتی و ساختار ویژه مبارزه با جنایات سازمانیافته در آلبانی، عنوانی کاملاً شناخته شده است و آیتالله بیبی سی هم بهخوبی این را میداند.
مجاهدین و سازمان مجاهدین خلق ایران ۵۷سال است که با افتخار تمام، در حد طاقت و توان، نه در برابر بازجویان و مأموران، نه زیر شلاق و شکنجه، نه در برابر چوبههای دار و جوخههای اعدام، و نه در برابر بلندگوهای ارتجاعی و استعماری که در خدمت شاه و شیخ هستند، «شفافیت» ندارند و از پروندهسازیها و اطلاعاتی که به نفع دشمن ضدبشری و جنایتها و تروریسم افسارگسیخته آن باشد، منزجرند. متقاضیان «شفافیت» و «اطلاعرسانی» از سوی مجاهدین به نیروی قدس و اطلاعات آخوندی آب در هاون میکوبند و تا سرنگونی رژیم در حسرت آن باقی خواهند ماند.
اما در جبهه خلق هر کس خواهان اطلاع از ایدئولوژی و استراتژی و سیاست و تشکیلات مجاهدین باشد، با روی باز میپذیرند و انبوه کتابها و نشریات و اطلاعیهها و سخنرانیها و گردهماییهای بینظیر در تاریخ معاصر ایران گواه آن است.
از این رو در پشت شفافیتخواهی فکاهی وزارت و مأمور بدنام از طریق آیتالله بیبیسی صرفاً دریافت اطلاعات بیشتر از جنایتهای تروریستی انجام شده و همواره کردن راه ترورها و بمبگذاریهای بعدی است. نهایتاً هم با یک گروگانگیری در مقابل رژیم کرنش میکنند و زانو میزنند.
وزارت اطلاعات از طریق مأمور بدنام در محضر آیتالله بیبیسی فکاهیت را تا آنجا گسترش داد که مزدور شاهسوندی بهنحو مضحک از مجاهدین به طلبکاری پرداخت که چرا در کنار رهبران درجه یک آنها افرادی نظیر مهرداد عارفانی حضور دارند که مجاهدین پس از دستگیری برایش کمپین آزادی ترتیب بدهند!
مزدور مهرداد عارفانی یک مأمور دیگر وزارت اطلاعات که در بلژیک به ۱۷سال زندان محکوم شده است و در بلژیک به هواداری از مجاهدین تظاهر میکرد، هیچگاه در داخل تشکیلات مجاهدین و در کنار رهبران آنها نبوده بلکه بریدهای است که مانند شاهسوندی در اوین در اوایل دهه۶۰ تسلیم شده و به همکاری با دشمن روی آورده و بعد هم مثل شاهسوندی به مأموریت خارجه فرستاده شده است. با عارفانی نمیتوان شاگرد جلاد اوین سعید شاهسوندی را سفید کرد.
سازمان مجاهدین خلق ایران ترفند کثیف در بخش فارسی بیبیسی را که تحت عنوان «شفافسازی» نتیجهیی جز هموار کردن راه برای اقدامات تروریستی بعدی و سفیدسازی عمدی مأموران اطلاعات بدنام آخوندها ندارد، قویاً محکوم میکند.