۱۴۰۲ تیر ۵, دوشنبه

پروژه رئیسی؛ خسارت محض و مین استعفا!

                                     سخن روز

سعید حجاریان از بنیانگذاران وزارت اطلاعات و از شکنجه‌گران مجاهدین در دههٔ ۶۰ که بعدها برای حفظ نظام لباس «اصلاح‌طلبی» پوشید ولی در جنگ گرگها چانه‌اش هدف گلوله قرار گرفت و مطرود خلیفه شد، روز ۳تیر۱۴۰۲ از موضع دلواپسی برای نظام بحران‌زده ولایت به‌روزنامه حکومتی اعتماد گفت: «ناتوانی دولت سیزدهم فقط معطوف به‌کارگزارانش و چند انتصاب بی‌قواره نیست و مشکل در رأس آن و رئیس‌جمهور است... پیشنهاد می‌کنم دولت استعفا دهد و برود. هر چه زودتر، بهتر! حضور این دولت و تفکر خسارت محض است».

حجاریان با اشاره به‌شرایط انفجاری جامعه افزود: «بحرانی شدن وضعیت صندوق‌های بازنشستگی، بحران آب، فرار سرمایه‌ها و همین‌طور مسائلی که به‌طور مستقیم به‌تبعیض مربوط می‌شود از جمله موضوع مشخص زنان. مع‌الوصف دولت ایران با چنین بحران‌هایی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند و نیک می‌داند هر یک از اینها قادرند به‌شدت زمین سیاست را بلرزانند و به‌همین دلیل می‌بینیم سراسیمه، بی‌کیفیت و بدون هیچ پشتوانه‌ای سند و لایحه و طرح منتشر می‌کنند».

شکست دولت رئیسی آن‌قدر واضح است که حتی اعضای مجلس انقباضی هم بارها روی آن انگشت گذاشته و خواستار استعفای او هم شده‌اند. در فروردین گذشته قطب‌آبادی عضو مجلس یکدست گفت: «رئیسی اگر ادعا می‌کند که دلش برای مردم و کشور و انقلاب می‌سوزد بایستی فکر کند که زمان جنگ است، در آن زمان بسیجی‌ها روی مین و سیم خاردار می‌رفتند تا مسیر را برای عبور سایرین باز کنند. آقای رئیسی هم باید روی مین استعفا برود» (روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی ـ ۲۹فروردین).

یک عضو دیگر مجلس یک دست انقباضی هم پشیمانی جمعی آنها از ریاست رئیسی را اعلام کرده و گفته بود: «متأسفانه تعدادی از نمایندگان مجلس از آقای رئیسی دعوت کردند که بیاید و رئیس‌جمهور بشود و این باعث زیر سؤال رفتن مجلس شد. چند نماینده با خواهش و وعده وعید یک طوماری جمع کردند برای آقای رئیسی و الآن هم ۹۵ درصد آنها خودشان پشیمان هستند. همه از مجلس و ملت عذرخواهی می‌کنند که چرا اصلاً رئیسی را برای ریاست‌جمهوری دعوت کرده‌اند» (حیدری نایب‌رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، آرمان ۹اردیبهشت ۱۴۰۲).

شکست رئیسی و طرح استعفای او در درون نظام آن‌قدر همه‌گیر است که روزنامه ایران (۴تیر) ارگان دولت رئیسی، ناگزیر در مطلبی با عنوان «تئوری ناآرامی» ظاهراً در پاسخ حجاریان اما در واقع در پاسخ همه جریانها و عناصر، به‌خصوص از درون باند غالب، پیشنهاد استعفای دولت رئیسی را مطرح می‌کنند نوشت: «ایده استعفا چیزی جز ایدهٔ ناآرامی در کشور نیست...»

جالب این است که هم ارگان دولت رئیسی پیآمد استعفای او را «ناآرامی» می‌داند و هم پیشنهاد دهندگان استعفا پیآمد ادامه دولت او را زمین‌لرزه سیاسی یا قهر ملت، یعنی همان ناآرامی و خطر قیام عنوان می‌کنند. یعنی که سرتاپای باندهای غالب و مغلوب را ترس از سرنگونی فراگرفته است.

اما در این میان، از پیشنهاد رفتن رئیسی روی «مین استعفا» و ابراز پشیمانی شرکای رئیسی در مجلس انقباضی تا پیشنهاد استعفای رئیسی از سوی حجاریان، مجموعه دلواپسان نظام در هر دو باند غالب و مغلوب، اصل موضوع را به‌روی مبارک نمی‌آورند.

اصل موضوع نه شکست دولت رئیسی، بلکه شکست پروژه استراتژیک خامنه‌ای در حاکمیت یکدست انقباضی به‌ریاست جلاد۶۷ و قاتل مجاهدین برای مقابله با قیام و سرنگونی است؛ پروژه‌یی که سال گذشته خامنه‌ای آن‌را شیرینی سال۱۴۰۰ نامید و انتصاب او را «حرکت کاملاً پرمعنا» نامید و گفت: «کسان جدیدی وارد میدان می‌شوند که ابتکارهای جدیدی دارند» (۱۲مرداد ۱۴۰۰).

خامنه‌ای می‌خواست با انتصاب رئیسی در برابر قیام سد ببندد و بقای حاکمیتش را تضمین کند. اما در اثر خشم و خروش جامعه انفجاری و با ضربات کوبنده قیام و مقاومت انقلابی «قطار پیشرفت از ریل خارج شد» و در مسیر سقوط و سرنگونی سرعت گرفت.