سخن روز
آخوند جنتی که روز سهشنبه ۲اسفند در ۹۶سالگی در دورهٔ جدید خبرگان ارتجاع، بار دیگر در سمتش بهعنوان رئیس ابقا شد، در نطق افتتاحیه خود، از فضای انفجاری جامعه بهدلیل وضعیت وخیم معیشتی، ابراز وحشت کرد. او گفت: «رؤسای قوا برای حل مشکلات اقتصادی مردم تلاش کنند... مردم نباید گرسنه بمانند». جنتی در عینحال از دولت و ارگانهای حکومتی سلب مسئولیت کرد و با وقاحتی چندشآور گفت: «از افراد متمکن بخواهیم که بهمردم کمک کنند تا حداقل زندگی بچههای یتیم، زنان بیسرپرست و افراد بیبضاعت تأمین شود».
در حالی که رئیس خبرگان خامنهای صراحتاً به «گرسنه ماندن مردم» اعتراف میکند و رفع آن را هم بهکمک «افراد متمکن» احاله میدهد، آخوند رئیسی در هر سخنرانی از پیشرفتهای دولتش در همهٔ زمینهها از جمله در زمینهٔ اقتصادی داد سخن میدهد. خاندوزی وزیر اقتصاد او نیز در نشست خبری خود بهعنوان سخنگوی اقتصادی دولت، بیلانی از عملکرد وزارتخانهٔ خود داد که در وجوه مختلف تصویری تماماً مثبت و رو بهپیش بود (تلویزیون رژیم ـ ۲اسفند).
اما ارائهٔ این تصویرهای وارونه از وضعیت فروپاشیدهٔ اقتصادی نمیتواند تلاطم و بحران شدید درون رژیم را فرو بنشاند. شاهد این مدعا، جلسهٔ پرتشنج مجلس ارتجاع طی دو روز پیاپی دوشنبه و سهشنبه (اول و دوم اسفند) است. در این هر دو روز مجلس جلسهٔ غیرعلنی ترتیب داد تا مخبر معاون اول رئیسی، وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی دربارهٔ وضعیت اقتصادی بهاعضای مجلس توضیح بدهند. از آنچه در این جلسات غیرعلنی مطرح شده، اطلاعاتی درز نکرده است؛ ولی اظهارات اعضای مجلس در جلسهٔ علنی روز سهشنبه همچون جلسهٔ روز قبل، گوشههایی از وضعیت بهشدت وخیم اقتصادی و وحشتزدگی مجلسیان را از آخر و عاقبت کار، نمایان میکند:
یکی خطاب بهرئیسی فریاد میزند: «هر سال عدهیی بهزیر خط فقر سقوط میکنند و برای حفظ زندگی استیجاری در شهرهای بزرگ بهحاشیه شهرها پناه میبرند... قیمت دلار در مدت کوتاهی ۵۰برابر شده است؛ در دولت شما۹۰درصد رشد قیمت داشته است» (شجاعی).
دیگری میگوید: «مردم خون جگر میخورند، امروز گوشت نیم میلیون تومان شده، بطری آب ۴هزار تومان فروخته میشود... رئیسجمهور بیاید پاسخ بدهد، مخبر بیاید پاسخ بدهد. باید یک شلاق انتقاد بخورند شلاق عذرخواهی مردم» (صباغیان بافقی).
دیگری نیز اعتراف میکند: «باید دلواپس معیشت و متأسفانه حتی یک وعده غذای این ملت بزرگ باشیم، تورم طوری در این کشور یکهتازی میکند که کار از شکاف و دره و طبقاتی گذشته» (حضرتپور).
و آن دیگری راهحل را در عزل مقامات اقتصادی دانسته و خطاب بهآخوند رئیسی میگوید: «واقعا افراد ناتوان را در هر مقام و منصبی که هست، عزل کنید! عزل بهدست شماست، معاون رئیسجمهور، معاون خودتان یا وزرای خودتان را میتوانید عزل بکنید» (حاجی دلیگانی).
اما کار از این حرفها گذشته است. روزنامهٔ حکومتی مردمسالاری (۲ اسفند) طی مقالهیی با عنوان «رئیسی بهاین سؤال پاسخ دهد» مینویسد: «رئیسی برای اینکه شرایط اقتصادی را متحول کند دو مسیر را پیش رو دارد. یعنی ابتدا سیاستهای اقتصادی خود را تغییر دهد و در گام بعدی و در صورت لزوم، مدیران خود را جابهجا نماید».
این مقاله سپس با خاطرنشان کردن اینکه رئیسی هر دو راه را رفته اما نتیجه نگرفته، میافزاید: «اگر قرار است ابراهیم رئیسی گرهی باز کند و هر روز مشکل بیشتری بیافریند و در نهایت مصائب مردم فزونی یابد باقی ماندن وی در پاستور چه دلیلی دارد؟!».
تأکید بر بیفایده بودن رئیسی در کرسی ریاست نظام، تنها بهشکست اقتصادی او محدود نمیشود؛ چرا که هدف اصلی خلیفهٔ ارتجاع از آوردن رئیسی سد بستن در برابر قیام بود. این رؤیا در عمل با قیام سراسری بهکابوس تبدیل شد. فریادهای وحشتآلود اعتراض بهفروپاشی اقتصادی، شکست پروژهٔ رئیسی و در واقع شکست خامنهای را در آخرین پروژه حفظ نظام هر چه بارزتر میکند. ولایت خامنهای یک سال و نیم بعد از رئیسی و ۶ماه پس از قیام سراسری، بحران سرنگونی را هر چه عمیقتر حس میکند و از خبرگان تا مجلس ارتجاع بهخود میلرزند.