نگاهی اجمالی به رسانههای رژیم درماههای آخرین دوران "شاه خائن" در مقایسه با زمانه حاضروسلف به حقش"شیخ وطنفروش" وجه تشابهات بسیاری را نشان میدهد.
برای نسل انقلاب و همه آنهایی که در جریان انقلاب ضد سلطنتی حی و حاضر بودند بخاطر دارند پایوران رژیم مدفون را که زبان به شکوه و شکایت از فساد فزاینده گشوده بودند. در مجلس فرمایشی آن دوران برخی از مجلس نشینان به دولت و نظام اعتراض میکردند. تنها خط قرمزشان البته، قبله عالم و ولینعمتشان اعلیحضرت قدر قدرت بود! فریاد میزدند اگر فسادی هست تنها در دوروبریهای حاکمیت است وغبار گناهی برجبه و قبای ظل اله پدیدار نیست!
فشارهای داخلی و بینالمللی که بیشتر شد برای برونرفت از مخمصه مجبور شدند تعدادی را قربانی کنند. هویدا نخستوزیر سیزدهساله بازداشت شد تا نشان داده شود همه گرفتاری مملکت از اوست. در پاسخ به فشارهای وارد شده از طرف رئیس جمهور دموکرات آمریکا مبنی بر شنکنجه و زندان، تیمسار نصیری رئیس ساواک و تعدادی دیگر نیز ناچارا بازداشت و روانه زندان شدند. جنبش مردم خیز برداشته بود و اقدامات اولیه شاه افاقه نکرد. دولتهای گوناگونان یکی پس از دیگری جا عوض کردند. طلسم اختناق که ترک برداشت، جریانها و احزاب سنتی هم فرصت را غنیمت شمردند. بازار نامههای سرگشاده داغ شد. خمینی هم از حجرهاش در نجف بیرون خزید و از آخوندهای همجنس خودش خواست تا به اصطلاح عرض اندامی بکنند. دزد کبیر انقلاب ضد سلطنتی و فرصتطلب قهار دوران، الحق خوب تشخیص داده بود که حالا زمان موجسواری است.
همهچیز حکایت از آغاز پایان دورانی میکرد. گویی با دستگیری "هویدا" نشانههای تغییر دوران هویدا شده بود.
اگرچه نمیشود رژیم وابسته ستمشاهی را با حاکمیت قرون وسطایی و ارتجاعی ولایت مطلقه آخوندی از خیلی جهات مقایسه کرد با این وجود با توجه به اصل "گذشته چراغی است فرا راه آینده" شاید بتوان درسهایی از قوانین عام جامعه و شرایط متحول "آن روز" و "امروز" گرفت و برای نزدیک کردن لحظه موعود و بهار خجسته آزادی از انها توشه گرفت.
نسل ما که از گذشته، گذشته و در حال زندگی میکند، شباهتهای فراوانی در این ماههای حساس میبیند و خاطرات دوران جوانیش زنده وزنده ترمیشود.
پس از سپری شدن چهار دهه پر رنج و خون از طرفی وغرور و افتخار برای مقاومت شکوهمندش از جانب دیگر لمس میکند که تغییر دورانی در حال رقم خوردن است. رژیم ولایی در همه جهات به آخر خط رسیده و همه داشتهها و نداشتههایش را خرج کرده است.
شاخصش بی ارزش شدن پول ملی است. شاخصش گرانی افسارگسیخته است. مرکز آمار تحت حاکمیت آخوندی اخیرا نوشت: قیمت پیاز و سیبزمینی در بهار امسال ۵۰۰ درصد افزایش داشته است!
پس از روی کار آمدن رئیسی جلاد، نمایشی از مبازه با فساد گسترده زیر خیمه و خرگاه ولایت به سبک و سیاق سنوات قبلی به راه افتاده است. در رابطه با جنگ گرگها، اکبر طبری معاون اجرایی املی لاریجانی و همهکاره او دستگیر و روانه زندان گردید. شایعه دستگیری دادستان سابق برملا شده و بعدا تکذیب میشود. آخوند املی لاریجانی در اعتراض به این فشارها قصد خروج از مملکت به سرش میزند. روزنامه شرق در گزارشی خبر میدهد "سالار آقاخانی، متهم ردیف اول پرونده «فساد» در توزیع ارز، «ممنوعالخروج نبوده» و از فرودگاه امام خمینی تهران «به نجف» گریخته است ."
آقاخانی بر اساس کیفرخواست متهم به «قاچاق عمده ارز به میزان ۱۵۹ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار و ۲۰ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو» و «پرداخت رشوه» به مقامات بانک مرکزی شده است.
گروه سیاسی: تسنیم مینویسد: "حسین فریدون" در شعبه 1057 دادگاه کارکنان دولت به همراه چند متهم دیگر، محاکمه و بر اساس آنچه سرپرست مجتمع قضایی کارکنان دولت 14 اردیبهشت 98 اعلام کرده، به حبس محکوم شده است. خبرگزاری فارس از بازداشت علی اشرف عبدالله پوریحسینی، رئیس سابق سازمان خصوصی سازی خبر داده است
بسیجی وامانده و درب وداغون رژیم خطاب به ولیفقیه پوشالی در رابطه با دریای فساد در کشور میگوید، آقا شما حداقل چیزی بگویید که آراممان بکند!
و مقام عظمای ولایت! در حضیض ذلت و درماندگی پاسخ میدهد که آرام باشید. خبری نیست این حوادث یعنی موج فزاینده فساد در مملکت آخوندزده یک امر طبیعی است واگرنباشد تعجب کنید (نقل به مضمون)
خبرگزاری تسنیم روز سهشنبه خبر داد که حسن عباسی، از فرماندهان سابق سپاه پاسداران و چهره تندرو اصولگرا، بازداشت شده است.
سردسته شکنجه گران سابق و اصطلاح طلبان قلابی- مجاهدین ارتجاع اسلامی- در یک نامه سرگشاده اوضاع رژیم را خطیر و حساس قلمداد کرده و نوشته اند وضعت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و... رژیم هرگز در طول چهل سال گذشته به خرابی امروز نبوده است.
آخوند بی عمامه زیباکلام نوشته است مردم دیگر برای اصلاحطلبان و اصولگرایان تره هم خرد نمیکنند و این همان چیزی است که مطلوب نظر براندازان است. تئوریسین اصلاحات قلابی و یکی از بنیانگذاران وزارت بدنام اطلاعات هم مینویسد در یک انتخابات شفاف برنده نهایی نه اصولگرا و نه اصلاحطلب است. نتیجه گرفته است که اگر چنین شرایطی به رژیم تحمیل شود نه تومانی ونه من! اخبار مذکور تنها به مثابه مشت نمونه خروار و در روزهای گذشته به وقوع پیوسته است!
اضافه بر همه نکات بالا، اعتلا و برکشیدن درخت سترگ مقاومتی است که با خون شهیدانش سر بر آسمان میساید. تا آنجا که حرامیان رژیم مجبور شدهاند مهر سکوت بشکنند و در کوچه و خیابان جار بزنند که مجاهدین قویتر و منسجمتر از همیشه در کمینند.
فراموش نکنیم این قوم شقی همان جانوارانی هستند که چند سال قبل مدعی بودند بر پایتخت چهار کشور منطقه مسلطاند. در کاخ ورسای فرانسه و کشورهای مماشاتگر دیگر غربی برایشان فرش قرمز پهن میکردند. زمانه را بنگر که حالا تبدیل شدهاند به مشتی راهزن دریایی و به این عملکرد راهزنانه و تروریستی خویش بسی مفتخرند. باش تا صبح دولتشان بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است. آخوندهایی که باد شقاوت و جهالت کاشتند حتما طوفان انقلاب درو خواهند کرد. بنا به نامه تکاندهنده و تاثیرگذار و تاریخی مجید اسدی زندانی دلاور در بند در گوهردشت، روز داوری نزدیک است.