اقتصاد سیسیلی، سیاست مافیایی، فرهنگ ارتجاعی
جزیره سیسیل در جنوب ایتالیا یک منطقه گردشگری نیست بلکه محل اقامت خانواده‌هایی است که در میانه قرن ۱۹ دور هم جمع شده بودند و انجمنی از اوباشان و خلافکاران را تأسیس کردند و به نام «مافیا» معروفیت جهانی پیدا کردند. هدف مافیا در سیسیل و اقصا نقاط عالم کسب درآمدها و سودهای بادآورده با روش غارتگرانه، ناجوانمردانه، بی‌رحمانه و جنایتکارانه است. فیلمهای سینمایی «پدرخوانده»، «پابلوی دوست داشتنی»، و «مرد ایرلندی» چگونگی به‌دست آوردن پول مفت از راه جنایت و مال مردم خوری را با ترسناک‌ترین صحنه‌هایی که تماشاگر را در وحشت فرو می‌برد، نشان می‌دهد...
یکی از مشهورترین اقدامات نظام ولایت مطلقه فقیه در چهل سال گذشته رواج اقتصاد سیسلی، حکمرانی مافیایی و فرهنگ متعفن آخوندی برای توجیه این مناسبات در جامعه نگونبخت ایران است. کار به آنجا کشیده است که نمایندگان سوداگران و واسطه گران و بورژوازی؟! تجاری هم صدایش درآمده است و از نحوه چپاول و استفاده بی‌محابا از رانت و انحصارهای باندهای مافیایی تحت‌امر خامنه‌ای و حامیانش به فغان آمده‌اند: «ماهیت باندهای مافیایی بیشتر انتفاع اقتصادی است و برای این منظور دست به هر کاری می‌زنند. مافیای خودرو، مافیای دارو، مافیای قاچاق انسان و هر آنچه که با پول کثیف در ارتباط است. اما این مافیا در کشور ما ایران چه می‌کند؟ چرا اجازه داده شد که وضعیت این‌گونه شود؟ هر کالایی که با افزایش قیمت سرسام‌آور همراه می‌شود، می‌گویند مافیا دست دارد... آیا قدرت این مافیا از قدرت دولت، مجلس، قوه قضاییه و این همه دستگاه و نهاد موجود در نظام کشور بالاتر است و توانایی مقابله و مبارزه با آن را ندارند؟!با وجود چنین مافیایی عنان مملکت را بدهیم به دست این مافیا، خودش اداره کند، خلاص! مسئولان کارها را به مافیا واگذار کنند شاید اوضاع بهتر شود!». (سیاست روز۲۶ فروردین ۱۴۰۱)
سیسیلی شدن اقتصاد و سیاست
این روزها که با مرگ جلاد۶۷، تنور اختلافات باندهای حاکم بر کشور شعله‌ورتر گردیده است، محمل مناسبی پیدا شده است تا اسناد و مدارک غارتگری هایشان از گوشه و کنار دخمه‌ها و اندرونیها درز پیدا کند تا جایی که استعاره «سیسیلی شدن اقتصاد و سیاست» رواج یافته است! فرهنگ منحط آخوندهای دین‌فروش هم به مافیایی شدن ارکان جامعه دامن زده است. از قضا نمونه سیسیلی آن هم در تحقیق یک استاد فلسفه سیاسی دانشگاه شیکاگو و هاروارد آمده است که بهانه‌ای گردیده تا وضعیت رژیم آخوندی توصیف شود: «ادوارد بنفیلد، استاد فلسفه سیاسی دانشگاه شیکاگو و هاروارد، کتاب «پایه‌های اخلاقی جوامع عقب افتاده» را بر اساس مطالعه منطقه سیسیل منتشر کرد. در این کتاب چگونگی سازوکار کسب درآمد مافیا در سیسیل توصیف گردیده و این‌که این مناسبات چه بلایی بر سر مردم منطقه و عقب افتادگیهای عامدانه آن صورت گرفته است. رسانهٔ حکومتی سازندگی در شمارهٔ ۷خرداد می‌نویسد: «مافیا و سیستم‌های قبیله‌ای خودمحور، رفاه خودی‌ها را به رفاه عمومی ترجیح می‌داد. بنفیلد فرهنگ اصلی این جامعه را قبیله‌گرایی غیراخلاقی نامید... تصور قالب مردم این بود هر گروهی که در قدرت باشد، فاسد بوده و برای منافع خودش تلاش می‌کند و مقامات دولتی در حال پر کردن جیب خود به قیمت مردم هستند... این روزها بعضی از دوستانی که نگران آینده کشور هستند از این‌که اقتصاد و سیاست ایران در مسیر سیسیلی شدن گام بردارد، هراس دارند. با گسترش دایره نفوذ ذی‌نفعان به سیاست‌گذاری، نا‌امید شدن اکثریت جامعه را به‌دنبال داشته است. به همین دلیل این روزها برخی تحلیلگران سیاسی از مثال سیسیلی شدن زیاد استفاده می‌کنند و معتقدند، سیاست و اقتصاد در کشور ما در مسیر سیسیلی شدن قرار گرفته است...»
طبقه سیاسیِ «ذی‌نفعان» و نحوه غارتگری هایشان
مسعود نیلی از اقتصاددانان ارشد رژیم آخوندی، بحران اقتصادی را از منظر نقش همین باندهای غارتگر در به فقر و فلاکت کشاندن میلیونها تن از مردم و جهت‌گیری رو به عقب و قهقرایی مناسبات اقتصادی را این‌گونه آشکار کرد: «تسخیر نهاد دولت از سوی رانت‌خواران نجومی؛ به این معناست که با سیاست‌گذاریهای نادرست و رانت‌زا و فسادآلودی که پیرامون چندنرخی بودن ارز و نیز نرخ بهره بانکی بسیار پایین‌تر از تورم و با قیمت‌گذاری دستوری حامل‌های انرژی، یک گروه کوچک با درآمدهای افسانه‌ای سرچشمه گرفته از رانت و فسادهای نرخ ارز پدیدارشده و در ۲۰سال سپری‌شده یکدیگر را پیدا کرده‌اند و توانسته‌اند یک دولت در کنار دولت شکل دهند. به این ترتیب آنها هستند که دولت واقعی‌اند و دولت ناتوان و درمانده‌ای هم هست که نمی‌تواند هزینه‌های بهداشت و درمان و آموزش و امنیت شهروندان را تأمین کند» (جهان صنعت۱۶فروردین۱۴۰۳)
حقه‌بازها برنده اقتصاد رانتی
بیژن زنگنه وزیر سابق نفت هم با دیدن این همه تباهی و ورشکستگی، که خود و باند رفسنجانی یکی دیگر از بانیان آن بودند به شکایت زبان باز کرده است و فرهنگ ارتجاعی آخوندهای حاکم را هویدا ساخته است: «دولت و قوه قضاییه شرکت‌های ورشکسته را با زور و دستور به چرخه حیات بر می‌گردانند... بزرگ‌ترین اشکال نظامیه‌های بغداد و نیشابور و اصفهان از نظر من، تئوریزه کردن جهل و جمود فکری به نام علم بود. الآن هم بعضی کارها انجام می‌شود که عقلانیت را نابود می‌کند و نخبگان باید به جای تأیید این کارها، حرف‌های کلان خودشان را بزنند» (ستاره صبح۶خرداد۱۴۰۳)
مافیا؛ نمادی از زر و زور و تزویر
امروزه عنوان «مافیا» معرف ساخت قدرت و سلطه دین‌فروشان و پاسداران تشنه به‌خون مردم ایران است. اصطلاحی که تنها در استیضاح وزیر صمت آخوند رئیسی در سال گذشته ۲۷ بار در مجلس ارتجاع به‌کار برده شد! جلاد۶۷ در آن زمان گفته بود «وقتی قیمت خودرو بالا باشد طبیعی است که مافیا شکل گیرد!» (عصر ایران۱۳اردیبهشت۱۴۰۲)
در فیلم پدرخوانده، مافیا به درختی تشبیه می‌شود که شاخه‌های مختلف دارد و در عین‌حال به یک تنه متصل اند. شبیه تعبیر اژدهای هفت‌سر که درباره فساد حاکم بر رژیم آخوندی به‌کار می‌رود. اما خامنه‌ای نشان داد یک سر و گردن از «دون کورلئونه» در چپاول و جنایت بالاتر است. عاقبت «دون کورلئونه» در حالی‌که با نوه‌اش بازی می‌کرد، به‌دلیل سکته قلبی جان سپرد و پسرش جانشینش شد. آیا خامنه‌ای فیلم «پدرخوانده» را دیده است؟!
