سخن روز
انتشار نتایج دومین دور نمایش انتخاباتی مجلس ارتجاع، چون آب در لانهٔ مورچگان، ولولهیی در اردوی ارتجاع حاکم ایجاد کرده است. رسانهها و مهرههای حکومتی از آن با عباراتی نظیر «فاجعه» «رسوایی» «افتضاح» و «به صدا درآمدن زنگ خطر»... یاد میکنند.
در این میان اظهارنظر سخیف و احمقانهٔ پاسدار وحیدی، وزیر کشور رئیسی، که این افتضاح را «حماسه» خوانده بود، طوفانی از تمسخر بهپا کرده است. روزنامهٔ هممیهن آن را با عنوان «حماسهٔ ۸درصدی!» بهسخره گرفته است.
آذری وزیر سابق ارتباطات نوشت: «احتمالاً منظورشان از حماسه، آن عدم مشارکت ۹۲درصدی در تهران است».
حتی یک مجری سابق تلویزیون رژیم هم بهزبان آمد و گفت: «باعث افتخار همهٔ ماست که وزیر کشور مفهوم «حماسه» را میداند».
قضیه وقتی جدیتر میشود که روزنامهها و نهادهای باند خامنهای هم بهاین کر تمسخر و اعتراض پیوستهاند.
روزنامهٔ جوان ارگان سپاه پاسداران مینویسد: «در تهران با میزان مشارکت بسیار شکننده در دور اول و شاهد مشارکت ۸ درصدی در دور دوم شدیم».
روزنامهٔ رسالت، با عنوان طعنهآمیز «وقتی "همه"آمده بودند!» بهریش خالصسازی خامنهای خندیده و مینویسد: «وقتی میگفتیم شما جبهه را "خالصسازی" نمیکنید بلکه "خالیسازی" میکنید، کسی توجه نکرد».
هدف خامنهای از گماشتن رئیسی جلاد و یکدستسازی و بعد هم خالصسازی، بستن شکافهای رژیم بحرانزده در برابر طوفان مقدر قیامهای بنیانکن است. اما اکنون در عمل میبینیم که این سیاست موجب «خالیسازی» یا پوک کردن بنیانهای خود رژیم شده است. آن چنان که اکنون شاهد شدیدترین جنگ و جدالها و دست رو کردن همان محصولات کارخانهٔ خالصسازی هستیم که هنوز پایشان بهمجلس نرسیده، دارند همدیگر را میدرند و پتهٔ دزدیهای همدیگر را روی آب میاندازند.
کار بهجایی رسیده که حتی ارگان باند فاشیستی مؤتلفه و از متحدان خامنهای با طعن و کنایهٔ آشکاری بهخامنهای او را بهتجدید نظر در سیاست خالصسازی فرامیخواند و مینویسد: «توقع داشتیم که این بزرگان... وحدت و یکپارچگی درست کنند نه اینکه ۹۲ درصد واجد شرایط رأیدهنده، مشارکت نکنند و "نه" بگویند» (رسالت، ۲۳اردیبهشت).
اما گوش خلیفهٔ ارتجاع بهاین حرفها بدهکار نیست، او اکنون نمیتواند در سرازیری ریل عوض کند خامنهای خوب میداند که در شرایط انقلابی، باز کردن هر گونه شکافی و حتی یک قدم عقبنشینی، سر کلاف را باز میکند و سلسلهیی از عقبنشینیهای ناگزیر را تحمیل میکند و رژیم را بهباد میدهد.
ولیفقیه ارتجاع در این سودای خام بود که با جراحی عناصر زاویهدار و برکشیدن عناصری از قماش رئیسی جلاد میتواند شکافهای رژیمش را ببندد، اما بهنظر میرسد بحرانها چنان بالا گرفته که خامنهای ناچار شده است در هفتههای اخیر در هر سخنرانی، وحوش ولایت را از «نفرت پراکنی»، «سخنان اختلافبرانگیز، دعوا راه انداختنها و ستیزهگریهای دشمنپسند» زنهار دهد و بهآنها گوشزد کند که این کارها «میتواند شیرینی مجلس جدید را نابود کند» (خامنهای در دیدار با خبرگان ارتجاع ـ ۱۷ اسفند ۴۰۲).
میدانیم که بحران درونی حاکمیت بهطور عام، ناشی از سرریز شدن تضادهای مردم و حاکمیت است؛ بهطور مشخص و در این مرحله، آنچه موجب بحران شده و موجب شده که مهندسی انتخابات خامنهای بهاذعان خودش، شیرینی را بهتلخی مبدل کند و نتایج معکوس بهبار آورد، پتک تحریم سراسری انتخابات است. هر روز که میگذرد، آثار و نتایج این ضربه خردکنندهٔ قاطبهٔ ملت بر فرق رژیم نمایانتر میشود.