سخن روز
«معلم قیام کن، از حق خود دفاع کن»، «تا حق خود نگیریم، از پا نمینشینیم»، «معلم زندانی، آزاد باید گردد»، « «دزدیهای نجومی، فلاکت عمومی»، «فرهنگی میمیرد، حقه نمیپذیرد»... اینها شعار معلمان و فرهنگیان بهجان آمدهٔ میهنمان بود که از صبح ۲۲مهرماه در بیش از ۴۵شهر ایران طنینانداز شد.
اعتراض معلمان و فرهنگیان به اجرا نشدن طرح رتبهبندی است که مجلس ارتجاع بر اثر فشارهای اجتماعی و در وحشت از فوران خشم مردم، در خردادماه امسال آن را تصویب کرد. اما پس از گذشت ۴ماه روشن شد این اقدام نمایش و ترفندی بیش نبوده و رژیم از اجرایی کردن آن سر باز میزند؛ چرا که در صورت اجرا، باید مقداری از پولی که به مزدورانش مانند حزبالشیطان میدهد، همچنین از دزدیهای نجومی بکاهد و بر حقوق ناچیز معلمان و فرهنگیان اضافه کند؛ که نه میخواهد و نه میتواند؛ چرا که اولویت برایش حفظ نیروها و مزدورانش است که به گفتهٴ حسن نصرالله بودجهٔ «حزبالله و درآمدهایش، هزینههایش، هر آنچه خورده و نوشیده میشود، موشکها و راکتهایش همه از ایران دریافت میشود» (تیر ۱۳۹۵).
آگاهی به همین واقعیت است که اعتراض سراسری و گستردهٔ معلمان و فرهنگیان را از مدار اعتراض صنفی فراتر برده و در کانون آن یک خواست سیاسی، یعنی آزادی معلم زندانی و حق بهیغما رفته معلمان دیده میشود.
اکنون خامنهای درمییابد که آوردن رئیسی جلاد برای مرعوب کردن جامعه هم پاسخ نداشته و اقشار مختلف، هر روز بهخیابانها میآیند و معلمان و فرهنگیان پس از روزها اعتصاب (که معلمان کارنامه سبز در آن شرکت داشتند) هفتهٔ گذشته نخستین دور جدید اعتراض سراسری خود را آغاز کردند و امروز این اعتراض سراسری، با گسترش در شهرهای بیشتر و با حضور انبوهتر و شعارهای رادیکالتر، بار دیگر برگزار شد.
این هم قابل تأمل است که تا چند سال پیش رژیم اجازه نمیداد کمترین تجمع و اعتراضی شکل بگیرد و با باتون و گاز اشکآور به جان معترضان میافتاد. اما اکنون مجبور است دندان روی جگر بگذارد و شاهد استمرار و گسترش اعتراضات اقشار عاصی باشد. آیا نیروی سرکوب ندارد؟ آیا قصد آن را ندارد؟
هم نیرو دارد و هم بر اساس ماهیتش قصد آن را دارد. اما واقعیت تعادلقوا چنین اجازهیی به او نمیدهد. پس از چندین رشته قیامهای آتشین و سراسری از سال۹۶ تا ۱۴۰۰، همچنین ۳سال عملیات بیوقفه و رو به گسترش کانونهای شورشی و بهآتش کشیدن مراکز و نمادهای حکومتی، تمامیت رژیم در برابر جبهه مردم و مقاومت ایران بسیار تضعیف شده است. همچنین شرایط عینی و انقلابی جامعه، بسا بیشتر از قبل آماده شده و نفرت و خشم اجتماعی بهطور کیفی نسبت به گذشته افزون شده است. از این رو خامنهای با خود حساب میکند اگر دست بهسرکوب عریان بزند، جبهه مقابل نهتنها ساکت نمیشود، بلکه رادیکالیسم آن بیشتر شده و جامعهٔ بهجان آمده به راههایی خطیرتر، رو میآورد. از همین رو، رژیم تا این لحظه مجبور شده دندان روی جگر بگذارد و شاهد استمرار و گسترش اعتراضات باشد.
اما مشکل بعدی درست در همین نقطه در برابر خامنهای ظاهر میشود: بر اساس تجارب چند سال گذشته، استمرار و گسترش اعتراضات اجتماعی، پیوسته روح اعتراض را در جامعه میدمد و خصلت رعبشکنی دارد؛ بنابراین همواره پس از مدتی زنجیرهٔ اعتراضات اقشار به یک قیام بزرگ و سراسری بالغ شده است.