سخن روز
روزدوشنبه ۱۹مهر خطیبزاده، سخنگوی وزارتخارجهٔ رژیم، درنشست خبری اعلام کرد که رئیسی جلاد برای شرکت در کنفرانس آب و هوایی به گلاسکو نخواهد رفت.
اما چرا؟
خطیبزاده میگوید علت آن است که رژیم «عضو کامل این معاهدهٔ اقلیمی نیست»؛ اما در همان جمله بهطور متناقضی اضافه میکند «هیأت تخصصی جمهوری اسلامی در این اجلاس شرکت خواهد کرد».
اما مهمتر از عضویت یا عدم عضویت در این معاهده، برای رژیم شرکت در هر گونه اجلاس بینالمللی، آن هم در سطح سران، فرصتی کمیاب و بسیار مهم است و بسیار بهآن نیاز دارد. چرا که یکی از بحرانهای جدی و راهبردی رژیم، طرد و انزوای بینالمللی رژیم است. بحرانی که از محدودهٔ سیاسی فراتر رفته و پهنهٔ اقتصادی را هم فراگرفته است، اقتصادی با تورم رسمی بالای ۵۰درصد و بدهی ۵۲۳هزار میلیارد تومانی.
بنابراین رژیم نیاز بسیار جدی به رفتن رئیسی به این کنفرانس داشت. آنقدر که امروز حتی خبرنگار حکومتی از خطیبزاده دربارهٔ «احتمال دیدار رئیسی با آقای بایدن» در گلاسکو سؤال کرد! روشن است که طی چند هفتهیی که از دعوت رئیسی به این کنفرانس میگذرد، رژیم برای خود کیسهها دوخته بود.
اما مجبور شد بهرغم نیاز جدی بهاین سفر، عطای آن را به لقایش ببخشد، چرا که ضررش خیلی بیشتر از منفعت آن است.
اما آن ضرر چیست؟
ابتدا باید در نظر گرفت که این عقبنشینی مفتضحانهٔ رئیسی پس از شکایتها و اعتراض جهانی هموطنان و درخواست ایرانیان در ۲۲شهر در ۱۴کشور برای دستگیری و محاکمهٔ رئیسی جلاد۶۷ صورت میگیرد
از زمانی که خبر دعوت از رئیسی جلاد منتشر شد، مقاومت ایران دو کارزار فشرده را به موازات هم پیش برد.
اول: افشای جنایات رئیسی در افکار عمومی با تظاهراتهای گسترده و پیگیر در چندین پایتخت کشورهای اروپا و آمریکا، توسط ایرانیان آزاده و هواداران مجاهدین
دوم: در بعد حقوقی هم فعالان حقوقبشر و قربانیان و شکنجهشدگان رژیم با ارائهٔ اسناد و مدارک بهپلیس اسکاتلند، درخواست کردند تا رئیسی را بازداشت و مورد پیگرد قانونی قرار دهد و تحت قوانین قضایی بینالمللی، دربارهٔ جنایات او تحقیق کند. قوانین بینالمللی هم راه را برای چنین پیگردهایی باز کردهاند و در یک نمونه، در سال۱۹۸۸ دولت انگلستان بر اساس آن پینوشه، دیکتاتور پیشین شیلی را دستگیر کرد.
روزنامهٔ تایمز (۱۶مهر) هم نامهٔ استرون استیونسون، نمایندهٔ پیشین پارلمان اروپا از اسکاتلند به رئیس پلیس را منتشر کرد که در آن برای پیگرد و دستگیری رئیسی بهجرم «نقض حقوقبشر و اعدامهای فراقضایی» فراخوان داده است. روزنامهٔ تایمز در ادامه نوشت: «پلیس اسکاتلند گفت که این اطلاعات را دریافت کرده و مورد ارزیابی قرار میدهد».
همزمان مدیر برنامههای عفو بینالملل در اسکاتلند هم گفت: «مدارک تأیید میکند که رئیسی عضوی از هیأت مرگ در سال۶۷ بوده است. رئیسی باید بهخاطر دست داشتن در این جنایت بر اساس قوانین بینالمللی مورد تحقیق قرار گیرد».
رژیم آخوندی هرگز نمیتوانست نسبت به این فعل و انفعالها، بیتوجهی نشان بدهد. ماه گذشته هم بهرغم اینکه اجلاس سالانهٔ مجمع عمومی ملل متحد بهترین فرصت برای رژیم بود تا با فرستادن رئیسی جلاد، مقداری از انزوای شدید خود بکاهد، اما مجبور شد بهبهانهٔ کرونا سفر را لغو کند. همان موقع رسانههای رژیم اعتراف کردند علت لغو سفر رئیسی، نگرانی از پیگرد قانونی و احتمال تظاهرات مقاومت ایران در نیویورک و آبروباختگی بیشتر رئیسی است.
این صحنه نشان میدهد چرا رژیم مجبور شد از منافع سفر رئیسی به گلاسکو بگذرد و این فرصت طلایی را از دست بدهد. این عقبنشینی ناگزیر همچنین نشاندهندهٔ تعادل قوایی است که میان جبهه رژیم و مماشاتگران از یکسو، و جبهه برانداز رژیم، یعنی مردم و مقاوت آزادیستانشان از سوی دیگر برقرار شده است.