درحالیکه میلیونها تن از هموطنان بجان آمده ما طی ۱۲ روز گذشته دیکتاتوری ولی فقیه را به چالشی ملی برای رسیدن به نان، آزادی و حاکمیت مردمی کشانده اند و در حالیکه اکنون در کمتر کوی برزنی شاهد پاره کردن و یا به آتش کشیدن تصاویر منحوس ولی فقیه نمیباشیم و درحالیکه شعار «مرگ بر اصل ولایتفقیه، مرگ بر خامنهای» بازتاب تبلور اراده مردم برای سرنگونی نظام آخوندی شده است، خامنهای ولی فقیه ارتجاع ضمن به صحنه آمدن در سخنانی آدرس دشمن اصلی نظام را به جهانیان داد.
وی با اعتراف به شکل گیری «کانونهای شورشی» که از سوی آقای رجوی، رهبر مقاومت ایران پایه گذاری شده آمد، گفت: «از ماهها قبل اینها آماده بودند. خود رسانههای منافقین اعتراف کردند در همین روزها گفتند ما در ارتباط با آمریکاییها بودیم. از چند ماه قبل نسبت به این قضیه که پادویی کنند، سازماندهی کنند، بروند این و آن را ببینند. کسانی را در داخل نشان کنند، پیدا کنند که بهشان کمک کنند، تا بیایند به مردم فراخوان بدهند. فراخوان را هم آنها دادند. شعار نه به گرانی بگذارند. خب این شعاری هست که همه خوششان میآید. با این شعار یک عدهای را جذب کنند. بعد خودشان بیایند وسط، اهداف شوم خودشان را دنبال کنند، مردم را هم دنبال خودشان بکشند». (سایت خامنهای ۱۲ دی ۱۳۹۶)
این اعترافات آنهم از سوی بالاترین فرد در دیکتاتوری آخوندی در حالی بیان میشود که این رژیم صد پاره و غرق در بحران در تمامی تبلیغات دروغین و مضحک خود، اساسا منکر وجود حضور سازمان مجاهدین در داخل کشور می گردد و همواره آنان را «گروهکی» که در «میان مردم جایگاهی ندارند» توصیف میکند.
به یقین اذعان ولی فقیه طلسم شکسته به ضرب شست مجاهدین و مردم ایران طی دوازده روز گذشته و راه افتادن سیل قیام آفرینان در اقصی نقاط میهن اشغال شده، نشان از محبوبیت، مقبولیت، نفوذ و توان سازماندهی مقاومت ایران دارد و بس.
خامنهای زهر خورده در ادامه علائم و نشانههای بسیاری از بیماری «حاد مالیخولیا» در وجودش را به جهانیان اثبات نمود و در حالیکه نمیتوانست «دق دلی» ولایت را از به آتش کشیدن تصاویر خامنه ای جلاد و خمینی ضدبشر و پرچم خرچنگ نشان نظام پنهان نماید، افزود: «از یک طرف گفتند جانم فدای ایران، از یک طرف پرچم ایران را آتش زدند! بیعقلها نفهمیدند که این دو با هم نمیسازد».
باید به این دیکتاتور خون ریز و جبار گوشزد نمود که آتش زدن سمبلهای دیکتاتور بویژه تصاویر، علائم، نشانهها و پرچمهای به غارت رفته آنان در دوران مقاومت و مبارزات تمامی ملتها امری مشروع و قابل ستایش می باشد.
نمونه هایی تاریخی آن نیز همان به آتش کشیدن پرچم «رایش سوم» و تصاویر «هیتلر و موسولینی» و یا در دوران انقلاب ضد سلطنتی تصاویر «شاه و اعضاء دربار فاسد پهلوی» به یقین برای تجدید خاطره این «رهبر مالیخولیا» گرفته بسیار مفید می باشد