۱۳۹۶ دی ۲۲, جمعه

اعترافها در رژیم به ضرورت تغییر جدی، اما چگونه؟





ضربه قیام بر ارکان نظام آخوندی آن‌چنان تعادل بین مردم و رژیم را به زیان نظام تغییر داده و تعادل رژیم را نیز به هم زده است، که رسانه‌ها ی حکومتی را نیز ناگزیر کرده تا به این وضعیت اعتراف کنند.




آنها ضمن اعتراف به بحرانهایی که رژیم گریبانگیر مردم کرده است و باعث لبریزشدن کاسه صبر مردم شده، توصیه می‌کنند که رژیم می‌بایست رویکردش را نسبت به مردم تغییر دهد و بر اساس تعادل کنونی با آنها برخورد کند. نمی‌تواند رویکرد رژیم مانند رویکرد قبلی باشد.

واضح است که این اعترافات از یک طرف دیر هنگام و از طرف دیگر مانند اظهارات آخوند حسن روحانی دجالگرانه است که تلاش می‌کند با نسبت دادن مشکلات به اشکالات صرفاً مدیریتی، نظام فاسد ولایت‌فقیه را درببرد.

آخوند روحانی می‌گوید: ”مشکلات اقتصادی یک شبه پدید نیامده و عمدتاً ناشی از مدیریت نادرست در گذشته است“

کیهان خامنه‌ای ۲۱دی نیز ”انباشته شدن حجم مشکلات و مطالبات اقتصادی مردم“ را مسأله‌ای جدی می‌داند که باید هرچه سریعتر حل و رفع شود.

سایت حکومتی فرارو ۲۰دی توصیه می‌کند نباید در بر پاشنه قبلی بچرخد و پس از اعتراض های اخیر (قیام ایران)، می‌بایست تغییر جدی در رویکردهای آن به‌وجود بیاید؛ زیرا ”نارضایتی در میان مردم هم‌چنان ادامه دارد و اگر اقدام اساسی در جهت برطرف کردن زمینه‌های این اعتراضات به‌عمل نیاید، این‌گونه حوادث می‌تواند در آینده، و چه بسا با هزینه‌های بیشتر، تکرار گردد“

روزنامه ابتکار وابسته به باند روحانی ۲۰دی ۹۶ ریشه قیام را در ”انحصارطلبی“، ”عدم شفافیت ها“، ”نامتعادل بودن توزیع منافع عمومی“ و... می داند که باعث ناامیدی مردم (بخوانید نفرت مردم از نظام فاسد ولایت‌فقیه) شده است.

روزنامه آرمان نیز ریشه بحرانهای کنونی (اعتراضات و قیام مردم) را در ”سیاست گذاریهای گذشته می‌داند“ به گونه‌یی که این سیاست‌گذاری باعث شد ”ابر چالش ها“ (بحرانهای اجتماعی و اقتصادی که نظام برمردم نازل کرد) به‌وجود بیاید. (آرمان ۲۰دی ۹۶)

نوشته سایت بهار آیینه تمام نمایی از تمامی جنایاتی است که در نظام فاسد ولایت‌فقیه برمردم شده است، آنجا که می‌نویسد: ”چرایی فقر، بیکاری و بیماری، درمان، دارو و تأمین اجتماعی و بیمه، کمبود امکانات برای معلولان، جانبازان، درد وجود بچه‌های کار، بچه‌های بی‌سرپرست، زنان بی‌سرپرست، گورخوابی، فروش اعضای بدن، ... ، انواع آلودگی، اعتیاد، فساد و فحشا، سرنوشت کودکان، ناامیدی و رنج مردان و تبعیض علیه زنان... ، مرگ طبیعت و انقراض جانداران و آدم‌ها...

مردم دردشان را فریاد می‌زنند و فقط زندگی، خوبی، صلح، آرامش و آزادی می‌خواهند، حق تنفس بدون درد بدون خون بدون خشم، مردم چرایی داغ مادران ایران را می‌دانند و سرزمین مادری داغدارمان را می‌شناسند“

همان‌طور که اشاره شد هم غلط کردم گویی در زمینه عملکرد ضد‌مردمی نظام در گذشته، و هم توصیه به تغییر رویکرد آن در آینده دیر هنگام است.

زیرا کار این مردم با رژیم از این حرفها گذشته، و مردم در جریان قیام براین نظام مهر باطل زدند.

اما تا آنجایی که به رژیم برمی گردد به فرض محال چنان‌چه بخواهد بر اساس این توصیه‌ها، رویکردش را نسبت به مردم آن‌چنان تغییر دهد که در بر پاشنه سابق نچرخد، انحصار طلبی نشود، منافع عمومی عادلانه توزیع شود، فساد نباشد و... در چنین شرایطی دیگر از نظام ولایت‌فقیه چیزی باقی نمی‌ماند و این نظام از صحنه سیاسی ایران حذف خواهد شد.

زیرا بنیان این نظام بر سرکوب و چپاول و تداوم آن نیز تاکنون متکی بر سرکوب و چپاول مردم

است، در ایران نمی‌تواند نظام ولایت‌فقیه حاکم باشد و در حاکمیت آن مردم از دموکراسی و رفاه برخوردار باشند.

اگر قرارباشد برای مردم نیز در بر پاشنه قبلی نچرخد، و چیزی هم برای آنها تغییر کند، لاجرم می‌بایست همه چیز نظام از اساس درب و داغان و نظام سرنگون شود.

ناگفته نماند در عین‌حال که این رسانه‌ها و بسیاری از مهره‌های نظام می‌دانند که همه چیزها باید به‌طور اساسی تغییر کند، اما کسی جرأت ندارد که بگوید چگونه؟ ، زیرا این چگونگی را مردم ایران می‌دانند که عزم جزم کرده‌اند تمامیت این نظام را به زباله تاریخ بیندازند.