سرانجام بعد از گذشت دوازده روز از طنین خشم و خروش «مرگ بر خامنهای» که سراسر شهرهای میهن را فرا گرفت، ولیفقیه ارتجاع به صحنه آمد و به نبرد آشتی ناپذیر مردم با ولایت فقیه اعتراف کرد. خلیفه ارتجاع قیام کنندگانی که فریاد «مرگ بر خامنهای» را در سراسر کشور طنینانداز کردند «ضد ایرانی»، «ضدملت» و «ضد اسلام» توصیف کرد و افزود: «این نبرد از این پس نیز ادامه خواهد داشت».
خامنهای در این سخنرانی بارها و با فحاشیهای غیظ آلود به آلترناتیو و جایگزین سیاسی نظام خود اشاره کرد و در حالی که سعی میکرد اعتبار این جایگزین را مخدوش کند، گفت: «این قضایا سازماندهی شده بوده و در شکلگیری آن، یک مثلث فعال بوده است. یک رأس این مثلث، آمریکا... رأس دوم این مثلث، یکی از دولتهای پولدار خلیجفارس است که هزینه این نقشه را تأمین کرد و رأس سوم نیز... (مجاهدین) هستند و از ماهها قبل آماده بودند... فراخوان را هم آنها دادند و شعار «نه به گرانی» بگذارند. خب این شعاری است که همه خوششان میآید؛ با این شعار یک عدّهای را جذب کنند، بعد خودشان بیایند وسط، اهداف شوم خودشان را دنبال کنند و مردم را هم دنبال خودشان بکشند؛ هدف این بود.»
پیشتر هم وزارت اطلاعات آخوندی ریشه و عوامل قیام را در مقاومت و پایداری مردم شناسایی کرده و گفته بود:
«در شکلگیری این نا آرامیها چند علت و دلیل بهصورت همزمان و موازی مؤثر بودهاند و نمیشود گفت کل ماجرا توسط هدایت خارجی به وجود آمده است...»
ولیفقیه مفلوک ارتجاع که میخواست هم شمشیر شکستهاش را کتمان کند و هم غیظش را به مجاهدین نشان دهد گفت: «با کسانی که هیجانی وارد ماجرا شدهاند چه دانشجو چه غیر دانشجو باید صحبت و روشنگری کرد اما حساب (مجاهدین) جداست.»
وی در حالی که نمیتوانست به شعار فراگیر «مرگ بر خامنهای» اشاره کند، با اعتراف به نارضایتی عمومی از رژیم گفت: «اینکه عدهیی از حقی محروم بمانند و در جایی جمع شوند و اعتراض کنند، یک مطلب است اما اینکه عدهیی از این تجمع سوءاستفاده کنند و به قرآن و اسلام دشنام دهند و به پرچم ایران اهانت کنند و مسجد آتش بزنند، یک مطلب دیگر است»
خامنهای در ادامه عقبنشینی و اعتراف شرمگینانه به اشتباهات مسئولان نظام ( «شنیدن صدای انقلاب» ) برای نخستین بار خودش را هم مقصر دانست و گفت:
«اینکه ما خیال کنیم که [مسئولان] گرفتهاند خوابیدهاند، کار نمیکنند، غلط است؛ اینجوری نیست؛ بنده از نزدیک شاهدم، میبینم. مسئولان ارشد بهقدر وسعشان دارند کار میکنند؛ البتّه یک جاهایی قصور هست، تقصیر هست -نه اینکه اینها را منکر باشیم؛ بندهی حقیر هم، هم قصور دارم، هم تقصیر دارم؛ خدا ببخشد»
وی در پایان برای رفع نگرانی و ترسی که سراپای نظامش را فراگرفته است گفت: «بدانید که توطئهی دشمن، خرابکاری دشمن، حملهی دشمن، ضربهی دشمن هیچ اثری نخواهد داشت و...» اما هنوز جملهاش تمام نشده بود که شاهد از غیب رسید و خبر تجمع «دشمن» در کانون و مرکز سرکوب و اختناق در رسانههای غربی منعکس شد.
تجمع زنان و مردانی که از چند روز قبل خواستار آزادی زندانیان سیاسی و جوانان قیام شده بودند قبل از ظهر در زندان اوین آغاز شد.
تجمع جوانان در مقابل زندان اوین در حالی شروع شد و به سرعت اوج گرفت که خامنهای در سیزدهمین روز قیام سراسری، سکوت مرگبارش را شکست و با ترس و نگرانی و تردید، خبر از پایان «فتنه» داد و به اجزای وارفته ولایتش در لفافه گفت نترسید که ما هنوز هستیم.
اما این بار شعار جوانان در میدان و مقابل زندان اوین رودروی قاتلان و سرکوبگران این بود:
«بترسید، بترسید، ما همه با هم هستیم»
و البته از طنین «آزادی زندانی سیاسی» و پیوند و پیکار جوانان ترسیدند و گروهی را آزاد کردند.