دریای خزر یا دریای پوتین!؟ از پنهانکاری تا انکار، نگاهی به قرارداد ترکمانچای دوم
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از خبرگزاری «تاس»، “ولادیمیر پوتین” رئیس جمهوری روسیه روز سه شنبه، ۳۰جولای(۸مردادماه) سند کنوانسیون مربوط به وضعیت حقوقی دریای خزر را برای تصویب به دومای دولتی روسیه تقدیم کرد.
در طول تاریخ پیش از این ۴ رژیم حقوقی در مورد دریای خزر میان ایران و روسیه به امضا رسیده است. در دو عهدنامه گلستان در سال ۱۸۱۳ و ترکمانچای در سال ۱۸۲۸ میلادی ایران بخش وسیعی از خطوط ساحلی و امتیازات خود از دریای خزر را از دست داد. اما بر اساس آخرین رژیم حقوقی دریای خزر که پس از انقلاب اکتبر در روسیه و در پی دو قرارداد که در سالهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ میلادی میان ایران و اتحاد شوروی سابق به امضا رسید اما حالا نوبت قرارداد پنجم شده که همه ایرانیان را به یاد قراردادهای ذلتبار و تحقیر آمیز ترکمانچای و گلستان انداخته است.
بدنبال اعلام انعقاد قرارداد کنوانسیون حقوقی دریای خزر در آکتائو قزاقستان توسط روحانی، از آن به عنوان یک قرارداد وطنفروشانه و یا ترکمانچای دوم نام برده شد و آن را یک باج دادن آشکار به روسیه و تاراج کشور ایران خواندند که در افکار عمومی و شبکههای اجتماعی واکنشهای بسیاری را برانگیخت. این موج به درون دولت و مجلس هم راه برد و موجب کشمکش در درون آنها شد.
پس از آن شاهد تکذیبیههای شتابان توسط مقامات دولتی در تلوزیون و یا سایتها و رسانه های اجتماعی بودیم.
در تاریخ ۲۲مردادمجید صابر، سفیر ایران در قزاقستان،در تلوزیون دولتی گفت: «ما به مردم ایران تضمین میدیم که کوچکترین عقبنشینی از مواضع خودمون در مورد تحدید حدود و سهم ایران در خزر انجام ندادیم».
سخنگوی دولت نیز در یک برنامه تلوزیونی با آسمان ریسمان بافتن مدعی شدکه موضوع حقالسهم هنوز تعیینتکلیف نشده است: «دو مسأله مهم دیگه که در حوزه دریای خزر باقیمانده و در کنوانسیون به اون پرداخته نشده یعنی در واقع تحدید حدود دریای خزر و همچنین خط مبدأء که از مهمترین مسائل هست».
این در حالی است که خبرگزاریها و رسانههای دولتی به وضوح اذعان میکنند: «۲قرارداد به سالهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی مورد توافق قرار گرفت. در ۲قرارداد نهایی سهم این دریا میان ۲کشور بهصورت مساوی تقسیم شد. از سوی دیگر در ۲۱دسامبر سال ۱۹۹۱ جمهوریهای شوروی سابق با امضای اعلامیه آلماآتا متعهد شدند که به قراردادهای شوروی با دیگر کشورها پایبند باشند. بر این اساس، کلیه کشورهای حاشیه خزر بهلحاظ حقوقی موظف هستند تا نسبت به مفاد قراردادهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی متعهد باشند».
پنهان کاری و انکار
اما دولت روحانی برای توجیه تندادن به این قرارداد ذلتبار پیشاپیش همه چیز را انکار میکند و در این رابطه مجید صابر سفیر ایران در قزاقستان دریک مصاحبه تلوزیونی در ۲۲ مرداد مدعی شد: «برخی ادعا میکنند سهم ایران از خزر ۵۰درصد بوده و ایران از حقوق خود صرفنظر کرد، نه تنها در این دو تا معاهده در هیچ سند دیگری بین ایران و شوروی یا ایران و روسیه امضا شده هیچ جا در هیچ سندی بحث درصد و تقسیم ذکر نشده است».
روزنامه جهان صنعت در باره این قرارداد ذلت بار در تاریخ ۲۲ مرداد نوشت: «مشکل اساسی درباره کنوانسیون فوق آن است که وزارت امور خارجه تا امروز با پنهانکاری مفاد آن را اعلام نکرده و به کارشناسان اجازه اظهارنظر نداده است. حتی به نهادهای مؤثر دیگر هم برای بیان نظر کارشناسی در این خصوص اجازه ندادند».(جهان صنعت ۲۲مرداد ۹۷)
منبع: سایت ایران کارگر
*************************************
این است نتیجه حیاط خلوت کردنِ محیط زیست
محمد درویش فعال محیط زیست نوشت: وقتی در سال ۲۰۰۲، هشت و نیم میلیارد دلار به محیطزیست کشور خسارت وارد شده، یعنی اینک دستکم این رقم را باید ۳برابر کرد.
همچنین مطابق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس فقط در سال ۲۰۱۳ بیش از ۵۰۰ میلیون دلار از محل تخریب تالاب بختگان به اقتصاد کشور ضربه خورده است؛ یعنی: خسارات سالانه به اقتصاد کشور از محل خشکشدن تالاب هورالعظیم، دستکم حدود یکمیلیارد دلار در شرایط امروز کشور است.
تکاندهندهتر آنکه در این گزارش اشارهای به خسارتهای ناشی از فرسایش خاک که حدود ۵۶ میلیارد دلار در سال است، نشده است!
آقای رییسجمهور! این نتیجه حیاط خلوت کردنِ محیطزیست است. وای به حال دولتی که برای راهبردیترین سازمانش فردی را میگمارد که خود اعتراف میکند: به ۹۵درصد حوزه مسوولیتش اشراف ندارد! معلوم است که باید انتظار خسارتهایی سهمگینتر و غیرقابل جبرانتر در آینده را داشته باشیم.
گزارش تکاندهنده مرکز پژوهشهای مجلس را دست به دست بچرخانیم تا برسد به دست رییسجمهور!
نفس های آخر عروس تالاب های ایران
بحران های مرگبار زیست بوم ایران تا آنجا عمیق و فاجعه بار گشته است که موجودیت و حیات تمامی جامعه و سرزمین ایران را در معرض انهدام واقعی قرار داده است.
یک نمونه از این بحران مرگبار را در شروع سال جدید همگان مشاهده کردند که چگونه سیلاب های سهمگین به سرعت ایران ر را در برگرفت و سه استان اصلی گلستان، لرستان، و خوزستان را با خسارات بسیار سنگین درهم پیچید.
چهار ماه پس از آن سیل خانمانسوز، اکنون رسانههای حکومتی چهره کریه تخریب و انهدام محیطزیست ایران را در نابودی یکی از مهمترین و قدیمی ترین تالابهای ایران که روزگاری از زیباترین تالابهای جهان بحساب میآمد برملا میکنند.
سایت اقتصاد آنلاین در مطلبی با عنوان «نفس های آخر عروس تالابهای ایران» می نویسد: عروس تالابهای ایران حالا بوی تعفن میدهد. کمبود آب ورودی به تالاب انزلی سبب شده این اکو سیستم طبیعی به لجنزاری تبدیل شود که هر لحظه ممکن است نفس آخر را بکشد. حجم رسوبات تالاب انزلی، بنا بر آمارهای اعلام شده از سوی سازمان حفاظت محیطزیست کشور به یک میلیارد و ۲۰۰میلیون مترمکعب رسیده که اگر میزان ورود سموم کشاورزی به این تالاب اضافه شود این عدد بسیار بیشتر میشود. سالانه ۷۰۰هزار تن رسوب وارد تالاب انزلی میشود که باعث شده عمق تالاب طی چند دهه گذشته از ۱۰متر به ۲متر و در برخی از قسمتها به خشکی کامل برسد.
تالاب انزلی معروف به «تالاب لاله مردابی»
تالاب یا مرداب انزلی معروف به «تالاب لاله مردابی» با مساحت حدود ۲۱هزار هکتار واقع در استان گیلان از سال ۱۳۵۴جزو تالابهای بینالمللی تحت حفاظتشده بهشمار میرفت و مهمترین منبع تکثیر و تولید ماهیان خاویاری و استخوانی دریای خزر بود.
این تالاب بهدلیل موقعیت جغرافیایی بینظیر خود از نظر میزان بالای رطوبت و آب با هیچیک از تالابهای ایران قابل مقایسه نبود از این رو محل تخم ریزی آبزیان، پناهگاه و مأمن پرندگان بومی و مهاجر بود.
علاو ه بر تمامی این مزایای بیهمتا، تالاب انزلی بهدلیل وجود بیش از ۱۰۰گونه پرندگان، ۵۰گونه ماهی و ۱۰۰گونه موجودات گیاهی بهعنوان یک اکو سیستم بینظیر طبیعت نقش تصفیه خانه و خودپالایی طبیعی تالاب و رودخانههای منتهی به دریای خزر را هم بهعهده داشت.
در رابطه با نقش بیبدیل و بیهمتای تالاب انزلی در گذشته، همین بس که بگوییم این تالاب از چنان جایگاهی در زیست بوم ایران برخوردار بود که کارشناسان بینالمللی در کنفرانس رامسر تأکید داشتند که این تالاب به تنهایی علاوه بر تأمین آب آشامیدنی ایران توانایی و ظرفیت تأمین آب آشامیدنی چند کشور همسایه را نیز میتواند بهعهده بگیرد.
خبرگزاری ایسنا در توضیح ابعاد عظیم و غیرقابل باور انبوه لجنی که هماکنون در تالاب انزلی روی هم انباشته شده است، نوشت: فقط در غرب تالاب انزلی حداقل باید سه میلیون تریلی لجن خارج کنیم تا تالاب به خودپالایی برسد.
گزارش تکاندهنده مرکز پژوهشهای مجلس درباره هزینه تخریب محیط زیست
گزارش تازه مرکز پژوهشهای مجلس نشان می دهد، بیتوجهی به «اقتصاد محیطزیست» در ایران باعث خسارتهای ۸.۵ میلیارد دلاری سالانه به اقتصاد کشور و ایجاد سرطان و بیماریهای پوستی و تنفسی برای مردم بوده است.
هر چند براورد صورت گرفته متعلق به نزدیک به ۱۷ سال پیش است اما رقم اعلامی در این گزارش عمق فاجعه در حوزه بی توجهی به محیط زیست را به نمایش می گذارد. براوردها نشان می دهد د سال ۲۰۰۲ ، هشت میلیارد و ۴۳۰ میلیون دلار، میزان کل خسارت وارد بر محیط زیست ایران است. با این حال در سال ۲۰۱۳، تنها خسارت وارد بر تالاب بختگان کشور حدود ۵۰۳ میلیون دلار بوده است. از طرف دیگر، شیوع سرطان به خاطر آلودگیهای محیط زیستی در منطقه عسلویه، تنها یکی از هزینههای اجتماعی ناشی از توسعه صنعتی بدون توجه به اقتصاد محیطزیست بوده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از خبرگزاری «تاس»، “ولادیمیر پوتین” رئیس جمهوری روسیه روز سه شنبه، ۳۰جولای(۸مردادماه) سند کنوانسیون مربوط به وضعیت حقوقی دریای خزر را برای تصویب به دومای دولتی روسیه تقدیم کرد.
در طول تاریخ پیش از این ۴ رژیم حقوقی در مورد دریای خزر میان ایران و روسیه به امضا رسیده است. در دو عهدنامه گلستان در سال ۱۸۱۳ و ترکمانچای در سال ۱۸۲۸ میلادی ایران بخش وسیعی از خطوط ساحلی و امتیازات خود از دریای خزر را از دست داد. اما بر اساس آخرین رژیم حقوقی دریای خزر که پس از انقلاب اکتبر در روسیه و در پی دو قرارداد که در سالهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ میلادی میان ایران و اتحاد شوروی سابق به امضا رسید اما حالا نوبت قرارداد پنجم شده که همه ایرانیان را به یاد قراردادهای ذلتبار و تحقیر آمیز ترکمانچای و گلستان انداخته است.
بدنبال اعلام انعقاد قرارداد کنوانسیون حقوقی دریای خزر در آکتائو قزاقستان توسط روحانی، از آن به عنوان یک قرارداد وطنفروشانه و یا ترکمانچای دوم نام برده شد و آن را یک باج دادن آشکار به روسیه و تاراج کشور ایران خواندند که در افکار عمومی و شبکههای اجتماعی واکنشهای بسیاری را برانگیخت. این موج به درون دولت و مجلس هم راه برد و موجب کشمکش در درون آنها شد.
پس از آن شاهد تکذیبیههای شتابان توسط مقامات دولتی در تلوزیون و یا سایتها و رسانه های اجتماعی بودیم.
در تاریخ ۲۲مردادمجید صابر، سفیر ایران در قزاقستان،در تلوزیون دولتی گفت: «ما به مردم ایران تضمین میدیم که کوچکترین عقبنشینی از مواضع خودمون در مورد تحدید حدود و سهم ایران در خزر انجام ندادیم».
سخنگوی دولت نیز در یک برنامه تلوزیونی با آسمان ریسمان بافتن مدعی شدکه موضوع حقالسهم هنوز تعیینتکلیف نشده است: «دو مسأله مهم دیگه که در حوزه دریای خزر باقیمانده و در کنوانسیون به اون پرداخته نشده یعنی در واقع تحدید حدود دریای خزر و همچنین خط مبدأء که از مهمترین مسائل هست».
این در حالی است که خبرگزاریها و رسانههای دولتی به وضوح اذعان میکنند: «۲قرارداد به سالهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی مورد توافق قرار گرفت. در ۲قرارداد نهایی سهم این دریا میان ۲کشور بهصورت مساوی تقسیم شد. از سوی دیگر در ۲۱دسامبر سال ۱۹۹۱ جمهوریهای شوروی سابق با امضای اعلامیه آلماآتا متعهد شدند که به قراردادهای شوروی با دیگر کشورها پایبند باشند. بر این اساس، کلیه کشورهای حاشیه خزر بهلحاظ حقوقی موظف هستند تا نسبت به مفاد قراردادهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی متعهد باشند».
پنهان کاری و انکار
اما دولت روحانی برای توجیه تندادن به این قرارداد ذلتبار پیشاپیش همه چیز را انکار میکند و در این رابطه مجید صابر سفیر ایران در قزاقستان دریک مصاحبه تلوزیونی در ۲۲ مرداد مدعی شد: «برخی ادعا میکنند سهم ایران از خزر ۵۰درصد بوده و ایران از حقوق خود صرفنظر کرد، نه تنها در این دو تا معاهده در هیچ سند دیگری بین ایران و شوروی یا ایران و روسیه امضا شده هیچ جا در هیچ سندی بحث درصد و تقسیم ذکر نشده است».
روزنامه جهان صنعت در باره این قرارداد ذلت بار در تاریخ ۲۲ مرداد نوشت: «مشکل اساسی درباره کنوانسیون فوق آن است که وزارت امور خارجه تا امروز با پنهانکاری مفاد آن را اعلام نکرده و به کارشناسان اجازه اظهارنظر نداده است. حتی به نهادهای مؤثر دیگر هم برای بیان نظر کارشناسی در این خصوص اجازه ندادند».(جهان صنعت ۲۲مرداد ۹۷)
منبع: سایت ایران کارگر
*************************************
این است نتیجه حیاط خلوت کردنِ محیط زیست
محمد درویش فعال محیط زیست نوشت: وقتی در سال ۲۰۰۲، هشت و نیم میلیارد دلار به محیطزیست کشور خسارت وارد شده، یعنی اینک دستکم این رقم را باید ۳برابر کرد.
همچنین مطابق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس فقط در سال ۲۰۱۳ بیش از ۵۰۰ میلیون دلار از محل تخریب تالاب بختگان به اقتصاد کشور ضربه خورده است؛ یعنی: خسارات سالانه به اقتصاد کشور از محل خشکشدن تالاب هورالعظیم، دستکم حدود یکمیلیارد دلار در شرایط امروز کشور است.
تکاندهندهتر آنکه در این گزارش اشارهای به خسارتهای ناشی از فرسایش خاک که حدود ۵۶ میلیارد دلار در سال است، نشده است!
آقای رییسجمهور! این نتیجه حیاط خلوت کردنِ محیطزیست است. وای به حال دولتی که برای راهبردیترین سازمانش فردی را میگمارد که خود اعتراف میکند: به ۹۵درصد حوزه مسوولیتش اشراف ندارد! معلوم است که باید انتظار خسارتهایی سهمگینتر و غیرقابل جبرانتر در آینده را داشته باشیم.
گزارش تکاندهنده مرکز پژوهشهای مجلس را دست به دست بچرخانیم تا برسد به دست رییسجمهور!
نفس های آخر عروس تالاب های ایران
بحران های مرگبار زیست بوم ایران تا آنجا عمیق و فاجعه بار گشته است که موجودیت و حیات تمامی جامعه و سرزمین ایران را در معرض انهدام واقعی قرار داده است.
یک نمونه از این بحران مرگبار را در شروع سال جدید همگان مشاهده کردند که چگونه سیلاب های سهمگین به سرعت ایران ر را در برگرفت و سه استان اصلی گلستان، لرستان، و خوزستان را با خسارات بسیار سنگین درهم پیچید.
چهار ماه پس از آن سیل خانمانسوز، اکنون رسانههای حکومتی چهره کریه تخریب و انهدام محیطزیست ایران را در نابودی یکی از مهمترین و قدیمی ترین تالابهای ایران که روزگاری از زیباترین تالابهای جهان بحساب میآمد برملا میکنند.
سایت اقتصاد آنلاین در مطلبی با عنوان «نفس های آخر عروس تالابهای ایران» می نویسد: عروس تالابهای ایران حالا بوی تعفن میدهد. کمبود آب ورودی به تالاب انزلی سبب شده این اکو سیستم طبیعی به لجنزاری تبدیل شود که هر لحظه ممکن است نفس آخر را بکشد. حجم رسوبات تالاب انزلی، بنا بر آمارهای اعلام شده از سوی سازمان حفاظت محیطزیست کشور به یک میلیارد و ۲۰۰میلیون مترمکعب رسیده که اگر میزان ورود سموم کشاورزی به این تالاب اضافه شود این عدد بسیار بیشتر میشود. سالانه ۷۰۰هزار تن رسوب وارد تالاب انزلی میشود که باعث شده عمق تالاب طی چند دهه گذشته از ۱۰متر به ۲متر و در برخی از قسمتها به خشکی کامل برسد.
تالاب انزلی معروف به «تالاب لاله مردابی»
تالاب یا مرداب انزلی معروف به «تالاب لاله مردابی» با مساحت حدود ۲۱هزار هکتار واقع در استان گیلان از سال ۱۳۵۴جزو تالابهای بینالمللی تحت حفاظتشده بهشمار میرفت و مهمترین منبع تکثیر و تولید ماهیان خاویاری و استخوانی دریای خزر بود.
این تالاب بهدلیل موقعیت جغرافیایی بینظیر خود از نظر میزان بالای رطوبت و آب با هیچیک از تالابهای ایران قابل مقایسه نبود از این رو محل تخم ریزی آبزیان، پناهگاه و مأمن پرندگان بومی و مهاجر بود.
علاو ه بر تمامی این مزایای بیهمتا، تالاب انزلی بهدلیل وجود بیش از ۱۰۰گونه پرندگان، ۵۰گونه ماهی و ۱۰۰گونه موجودات گیاهی بهعنوان یک اکو سیستم بینظیر طبیعت نقش تصفیه خانه و خودپالایی طبیعی تالاب و رودخانههای منتهی به دریای خزر را هم بهعهده داشت.
در رابطه با نقش بیبدیل و بیهمتای تالاب انزلی در گذشته، همین بس که بگوییم این تالاب از چنان جایگاهی در زیست بوم ایران برخوردار بود که کارشناسان بینالمللی در کنفرانس رامسر تأکید داشتند که این تالاب به تنهایی علاوه بر تأمین آب آشامیدنی ایران توانایی و ظرفیت تأمین آب آشامیدنی چند کشور همسایه را نیز میتواند بهعهده بگیرد.
خبرگزاری ایسنا در توضیح ابعاد عظیم و غیرقابل باور انبوه لجنی که هماکنون در تالاب انزلی روی هم انباشته شده است، نوشت: فقط در غرب تالاب انزلی حداقل باید سه میلیون تریلی لجن خارج کنیم تا تالاب به خودپالایی برسد.
گزارش تکاندهنده مرکز پژوهشهای مجلس درباره هزینه تخریب محیط زیست
گزارش تازه مرکز پژوهشهای مجلس نشان می دهد، بیتوجهی به «اقتصاد محیطزیست» در ایران باعث خسارتهای ۸.۵ میلیارد دلاری سالانه به اقتصاد کشور و ایجاد سرطان و بیماریهای پوستی و تنفسی برای مردم بوده است.
هر چند براورد صورت گرفته متعلق به نزدیک به ۱۷ سال پیش است اما رقم اعلامی در این گزارش عمق فاجعه در حوزه بی توجهی به محیط زیست را به نمایش می گذارد. براوردها نشان می دهد د سال ۲۰۰۲ ، هشت میلیارد و ۴۳۰ میلیون دلار، میزان کل خسارت وارد بر محیط زیست ایران است. با این حال در سال ۲۰۱۳، تنها خسارت وارد بر تالاب بختگان کشور حدود ۵۰۳ میلیون دلار بوده است. از طرف دیگر، شیوع سرطان به خاطر آلودگیهای محیط زیستی در منطقه عسلویه، تنها یکی از هزینههای اجتماعی ناشی از توسعه صنعتی بدون توجه به اقتصاد محیطزیست بوده است.