این استاد دانشگاه ایلینوی آمریکا در گفتوگویی که روز ۱۸ مهر در روزنامه اعتماد منتشر شد، حکومت ایران را به «نقض زندگی عادی و انسانی» شهروندان ایرانی متهم کرده و میگوید: «به نظرم این خیزش، زندگی را طلب میکند. معترضین احساس میکنند که تحقق یک زندگی عادی و انسانی بهوسیله حاکمیت نقض شده که هیچ درکی از این آمال و آرزوها و دردهای مردمش ندارد».
این جامعهشناس به نقش محوری زنان در اعتراضات کنونی اشاره کرده و از آن نتیجه میگیرد که «به لحاظ ذهنی یک تغییر پارادایم به وجود آمده، چیزی که در جنبشهای انقلابی شاید کمنظیر است و آن مطرح شدن زن و کرامت او و اصولا کرامت انسانی است» که در کانون اعتراضات قرار گرفته.
اعتراضات کنونی در ایران بهدنبال جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد آغاز شد. این اعتراضات بهسرعت شعار «زن، زندگی، آزادی» را در کانون توجه خود قرار داد که واکنشی به حجاب اجباری و قوانین تبعیضآمیز علیه زنان در ۴۳ سال حاکمیت جمهوری اسلامی است.
خیزش کنونی گویی خیزش فراگیر و یکپارچه است که توانسته است طبقات مختلف متوسط، متوسط فرودست و نیز اقشاری از فرودستان را در کنار قومیتهای ایرانی کرد، ترک، فارس و بلوچ حول پیام محوری "زن، زندگی، آزادی" گرد آورد
آصف بیات در این مصاحبه همچنین ارزیابی میکند که شرایط فعلی ایران «یک شرایط انقلابی است»، و در توضیح این امر میگوید: «در این خیزش، بازپسگیری زندگی به خواست همگانی تبدیل شده است. پس به لحاظ ذهنی یک درد مشترک و خواست مشترکی به وجود آمده و گروهها و اقشار مختلف اجتماعی را در احساس و ابراز آن شریک نموده و آنان را به عمل جمعی رهنمون شده».
او افزود: «با ظهور “مردم” به عنوان سوژه، به عنوان ابرجمعی که در آن مرزها و تفاوتهای طبقاتی، جنسیتی، قومی، مذهبی بهطور موقت و به نفع خیر عمومی بزرگتری رنگ میبازند، به نظر میرسد خیزش وارد نوعی اپیزود انقلابی شده است».
شهرهای تمام استانهای ایران طی بیش از سه هفتهای که از اعتراضات میگذرد، صحنه تجمع و درگیری شدید بین معترضان و نیروهای امنیتی بوده است. از این نظر اعتراضات کنونی گستردهترین اعتراضات مردمی در ایران از زمان انقلاب بهمن ۱۳۵۷ است.
آقای بیات با مقایسه اعتراضات فعلی با با موارد مشابه در سالهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ معتقد است که «خیزش کنونی گویی خیزش فراگیر و یکپارچه است که توانسته است طبقات مختلف متوسط، متوسط فرودست و نیز اقشاری از فرودستان را در کنار قومیتهای ایرانی کرد، ترک، فارس و بلوچ حول پیام محوری “زن، زندگی، آزادی” گرد آورد».
به گفته این جامعهشناس، گشت ارشاد و نیروهای امنیتی میلیونها زن را در خیابانها و نهادها «تحقیر» کردند، اخطار دادند و دستگیرشان کردند. «ولی مقاومت زنان ایران ادامه یافت و آنان طی این مقاومتهای پیشرونده، هنجارها و واقعیتهای نوینی را در جامعه پیاده کردند و اکنون آن ناجنبشها به میانجی قتل یکی از همان زنها، مهسا امینی، آغازگر خیزش سیاسی بزرگی شدهاند که در آن زن و کرامت انسانی مکان ویژهای را کسب کرده است».
او با این حال، این خیزش را تنها معطوف به «مسئله زن» نمیداند و میگوید که «در حال حاضر فراگیری جنبش اعتراضی از زنان فراتر رفته و گروهها و اقشار اجتماعی محروم و مطرود و ستمکشیده دیگر را به هم تنیده».
در شهرهای بزرگ و کوچک، حتی در روستاها، بین پدر و مادرها، بین دانشآموزان و جوانان، در میان اقوام و فرودستان و طبقه متوسط یک ذهنیت جدید زاده شده که بر پس گرفتن زندگی، زندگی با کرامت انسانی اصرار میورزد و آن را در خیابانهای خیزش فریاد میزند. بسیاری چیزها به احتمال زیاد به حالت سابق بر نمیگردد.
آقای بیات افزود: «اینگونه احساس میشود که گویی رهایی زن راهگشایی رهایی مردها نیز هست. به عبارت دیگر اعتراضکنندگان به خیر عمومی وسیعتری (greater good) رسیدهاند که همه اقشار معترض را حول آن به وحدت برساند. به نظر میرسد شعار “زن، زندگی، آزادی” معرف آن خیر عمومی فراگیر باشد».
این جامعه شناس با بیان اینکه «هنوز نمیدانیم که آینده این خیزش چگونه است»، اما در عین حال تاکید کرد که «سرنوشت این خیزش سیاسی-اجتماعی هر گونه که رقم بخورد، همین جنبش در همین زمان دستاوردهای مهمی داشته است. ما در حال مشاهده یک تحول پارادایمی عظیم در ذهنیت ایرانی هستیم».
به گفته او، «در شهرهای بزرگ و کوچک، حتی در روستاها، بین پدر و مادرها، بین دانشآموزان و جوانان، در میان اقوام و فرودستان و طبقه متوسط یک ذهنیت جدید زاده شده که بر پس گرفتن زندگی، زندگی با کرامت انسانی اصرار میورزد و آن را در خیابانهای خیزش فریاد میزند. بسیاری چیزها به احتمال زیاد به حالت سابق بر نمیگردد».
آقای بیات میافزاید: «هنجارهای اجتماعی جدیدی خودشان را بر واقعیت سپهر عمومی تحمیل کردهاند. شاید حجاب اختیاری یکی از این هنجارها باشد».
آصف بیات، پژوهشگر ارشد جامعهشناسی و علوم سیاسی، در ایران نامی آشناست. بسیاری از کتابها و مقالات مهم او به فارسی ترجمه شده و بارها به چاپ رسیده است که از جمله آنها میتوان به کتابهای «سیاستهای خیابانی»، «پسا اسلامگرایی»، «کارگران و انقلاب ۵۷» و «زندگی همچون سیاست» اشاره کرد.