۱۳۹۶ دی ۲۹, جمعه

مهرداد هرسینی: «رهبر موقت» عصاره متعفن ولایت





عصاره متعفن ولایت به مانند سلف تاریخی خود، شیخ فضل الله نوری، در قیاسی مع الفارق میلیون ها ایرانی بجان آمده از جور، ظلم و ستم آخوندی را «مگس روی زخم» خطاب کرد.





به یقین چنین بی احترامی عامدانه از سوی خامنه ای که منطقا باید «مظهر فهم و کمالات»!! در یک دیکتاتوری مذهبی و غیر متعارف باشد، نه اولین آن و نه آخرین از نوع خود خواهد بود، حداقل تا زمانیکه مردم حساب خود را با این رژیم خون ریز، فاسد و غارتگر تعیین و تکلیف نکرده اند.
همچنین بکارگیر چنین واژه هایی سخن از اسرار و رازهای مگو و پشت پرده نظامی سرکوبگر را دارند که بنا کرده است تا دیگربار دست به قتل عام گسترده اسرا و قیام کنندگان بزند.

طی هفته های گذشته بوفور چنین واژه هایی از دهان کف آلود متولیان و کارگزاران رژیم تکرار شده است، واژه هایی مانند «بزغاله، آشغال، گوساله» و یا بقول آخوند روحانی «یک اقلیت کوچک» تماما ترجمان سخنان سردمدار و رهبر نظامی است که اکنون ضمن فحاشی آشکار به مردم، شمشیر سرکوب را علیه جوانان و نوجوانان قیام کننده از رو بسته است.

براین سیاق شاهد بودیم که هنوز جوهر سخنان «گهربار» مقام معظم و سکاندار کشتی سوراخ سوراخ شده ولایت خشک نشده، آخوند صدیقی نماینده خامنه ای در نمایش جمعه تهران (۲۲ دی ۱۳۹۶) با اعتراف به ابعاد وسیع تظاهرات در شهرهای کشور، قیام کنندگان را «اشغال» خطاب کرد و افزود: «اجتماع ملت، دریایی ایجاد کرد و آشغال ها را شست و تمیزکرد».
همچنین جلالی پور، یک پاسدار شکنجه گر حکومتی که اکنون لباس «اصلاح طلبی» بتن کرده، قیام کنندگان را «کرکس» نامید.
به موازات این علائم ونشانه ها و ابراز چنین سخنان و فحاشی هایی از سوی کارگزاران ریز و درشت رژیم و صرفنظر از فرهنگ منحط آخوندی و لفاظی های متولیان حکومت علیه لشکر گرسنگان، باید به ابعاد سرکوب طی هفته های اخیر در میهن امان اشاره نمود.

اکنون کمتر روزی نیست تا جنازه اسیران و بازداشتی ها در بیابان ها، جاده ها و شهرهای کشور یافت نشوند. بکارگیری سسیتماتیک شکنجه برای «اعترافات اجباری» به همراه خوراندن مواد سمی و دارو به دستگیرشدگان با ادعای دروغین «خودکشی» اسیران در سیاهچال های کشور، تماما نشان از تصمیم حاکمیت برای منکوب نمودن مردم و قیام کنندگان را دارند.

براساس داده های مقاومت ایران قریب هشت هزار نفر طی هفته های اخیر در شهرهای مختلف دستگیر شده اند. از آمار دقیق قتل، کشتار و مثله مثله کردن زندانیان بدلیل شرائط بسته زندان ها و نبود وکیل و نظارت سازمان های حقوق بشری، هنوز نمی توان با قاطعیت رقم دقیقی ارائه داد، اما وجود «۹۰ درصد دستگیر شدگان زیر ۲۵ سال» که «۳۵ درصد آنان دانش آموزان» می باشند و همچنین موارد بسیاری از شکنجه شدگان در شهرهای کوچک، بویژه در بخش های امنیتی مانند استان کردستان، اراک، زنجان، مرکزی و یا خوزستان بخوبی آینه تمام قدی از جباریت ساری و جاری در زندان های رژیم می باشند.

دراین رابطه خانم مریم رجوی ضمن هشدار به جامعه بین المللی اعلام کرد: «آتش گشودن به روی تظاهرکنندگان، دستگیریهای جمعی و به شهادت رساندن زندانیان زیر شکنجه که این روزها توسط دژخیمان نظام ولایت فقیه در شهرهای مختلف ایران جریان دارد، بدون تردید از مصادیق جنایت علیه بشریت است و از سوی جامعه بین المللی اقدام فوری می طلبد. سکوت در برابر این جنایتها، فاشیسم دینی حاکم بر ایران را در ادامه و استمرار این جنایات جری تر می کند».

همچنین علائم و نشانه های این بربریت را وزیر دادگستری در دولت آخوند روحانی اینگونه به تصویر کشیده است: «در رابطه با بازداشتی‌ها یکی از موضوعاتی که همه از جمله مقام معظم رهبری و روسای قوا بر آن اتفاق نظر داشتند، این بود که یک سری اتفاقاتی افتاده و در آن افراد مختلف با انگیزه‌های گوناگون ورود پیدا کرده‌اند که باید آنها را تفکیک کنیم». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲۸ دی ۱۳۹۶)

براین منطق از هم اکنون می توان با براه افتادن ماشین «تفکیک» که ترجمان همان شیوه های فاشیسم هیتلری در اردوگاه های مرگ نازی می باشد، سرکوب خونین، شوه های تلویزیونی و اعترافات دروغین و تماما ساختگی از سوی وزارات بدنام اطلاعات را در آینده نزدیک شاهد بود و بدین سان به عمق رذالت و دنائت سازمانداده شده حکومتی علیه قیام کنندگان رسید.