دربحبوحه جنگ وجدال غارتگران حاکم برایران، خبری دررسانه های داخلی چاپ شد. خبری دهشتناک، تکاندهنده وعبرت انگیز؛ دررژیمی که بنیانگذارش آمده بود تا برهنه هارا کرامت وعزت بخشد!:«... دلخوش نباشید که مسکن فقط می سازیم، آب وبرق را مجانی می کنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی می کنیم برای طبقه مستمند... دلخوش به این مقدارنباشید».
روزنامه حكومتی شهروند، چاپ تهران، در شماره سهشنبه هفت دی ۹۵ گزارشی از افراد بیخانمان در شهریار منتشرکرد.
در قسمتی از اعتراف تکاندهنده این روزنامه آمده است: "گورخوابها برگشتهاند. هر کدام به داخل یک قبر سر میخورند. سکوت گورستان سنگین و هوا سرد است. یکییکی، بنرهای پاره، تکه پتوهای مندرس و تخته چوبهای نیمه سوخته روی گورها کشیده میشود. آنها مرگ را زندگی میکنند."
خبردردناک این روزنامه دررسانه های مجازی بطوروسیع پخش گردید. یکی ازکارگردانان سینمای تحت حاکمیت ملاها درنامه ای به رئیس جمهوراعدام وشکنجه- شیخ حسن فریدون- نوشت:" امروز گزارش تکاندهندهٔ زندگی مردان، زنان و کودکانی را که در گورهای یکی از قبرستانهای اطراف تهران شبهای سرد را به صبح میرسانند: خواندم و اکنون سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنانکه در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم. ما که تنها نظارهگر و شنونده فراموشکار رنجهائیم... چه کسی امروز از آن پدری که خود را از پل عابر پیاده خیابان میرداماد به دار کشید و در یادداشتی که از جیب خالیاش پیدا شد نوشت «هزینه درمان بیماری چشمهایم را نداشتم» سخنی می گوید؟ "
مخاطب نامه باسرعت وبرخلاف گذشته ها ، برای قربانیان خویش اشک تمساح ریخت وهمزمان به مزدوران تحت امرش دستورداد صورت مسئله را هرچه زود تر پاک کنند.
در حالی که فرماندار شهریار وعده داده بود به وضعیت افراد بیخانمان که در گورهای خالی گورستان نصیرآباد شهریارمی خوابند رسیدگی شود؛ مسئولان شهریاردریک طرح ضربتی ودراسرع وقت گورخوابها را با ضرب وشتم ازگورستان بیرون کردند.
یکی از این افراد به روزنامه قانون گفت: "ما را به حال خود بگذارید، صبح زود یک سری از مسئولان آمدند و ما را با کتک بیرون کردند، الان همین گور را هم برای خوابیدن نداریم."
بدیهی است وقتی یک قلم ازدزدیهای نجومی سرشکنجه گرلاریجانی ازافشای ۶۳ حساب بانکی با موجودی دوهزاروسیصد میلیارد تومان وسود ماهیانه بیست وسه میلیارد تومان باشد؛ گودالی بنام قبرهم برای پابرهنه ها باقی نخواهد ماند.
وقتی بخشی ازسرمایه های اندوخته مقام عظما! که توسط رویترگزارش شد بیش ازنود وپنچ میلیارد دلارباشد ، دیگرزنده بگوران قبرستان نصیرآباد شهریار هم درامان نخواهند بود.
هنگامی که سرمایه های مردم محروم تبدیل به بشکه های باروت شده برسرکودکان معصوم سوریه ای آوارمیشود معلوم است که زنده بگوران حاکمیت حتی قبری برای نشتسن درانتظارمرگ هم نداشته باشند.
دوروزقبل ازرسانه ای شدن زنده بگوران نصیرآباد شهریار، دژخیمان نظام ولایت- یکشنبه ۵ دیماه- انگشتان دوبرادرزندانی بنامهای فرامرز ومجید بی غم را به اتهام سرقت ( درمقایسه با دزدیهای مقامات، بخوانید آفتابه دزدی) درزندان مرکزی ارومیه قطع کردند. این جنایات درحالی صورت میگیرد که افشای فقط قطراتی ازدریای دزدیهای دارودسته های خامنه ای، روحانی ورفسنجانی ورد زبان مردم کوچه وبازاراست.
انتظارشرمساری ازحاکمان جنایتکارووطن فروش اگربازی با کلمات نباشد ، ساده اندیشی محض است.
ازمقام عظمایی! که فردای قتل عام کودکان معصوم و زنان بی پناه سوری، روضه پیروزی میخواند، انتظارشرم وحیا داشتن، کمرنگ کردن جنایات جانیان است وبس!
امروزه روز هم مردم ایران وهم مردم منطقه و بسیاری ازجهانیان میدانند که تا جرثومه های فسادی امثال حاکمان ایران برسریرقدرت تکیه زده اند، منطقه و بل جهان معاصرروی آرامش و صلح بخود نخواهد دید. تا مقام عظما، عظمایی میکند! تا رئیس جمهوراعدام، ریاست! هرروزه برلشکرکودکان بی سرپرست، زنان ومردان کارتن خواب وایضا زنده بگوران بی قبروبی پناه افزوده خواهد گشت.
سوئد - دیماه ۹۵