۱۳۹۵ مرداد ۲۷, چهارشنبه

ابراهیم مازندرانی:‌ مالیات در دولت آخوند روحانی از چه کسانی اخذ شده و به چه مصارفی می‌رسد

مالیات،‌تولید،نفت،‌صادرات نفتی،
مدتی است ولی فقیه ارتجاع به‌دست‌اندرکاران نظامش می‌گوید که کشور نباید به درآمدهای نفتی متکی باشد. او می‌گوید اکثر کشورهای جهان که ذخایر نفت و گاز ندارند بودجه کشور را از اخذ مالیات تأمین می‌کنند. ما نیز باید درآمدهای نفت و گاز را از هزینه‌های جاری کشور به‌کلی حذف کنیم. درعین حال خامنه‌ای هیچ اشاره‌یی نمی‌کند که درآمدهای نفت و گاز به کدام حساب ذخیره مالی باید ریخته شود و چه کسی حق استفاده از این درآمدهای نفتی را دارد و در چه مسیری باید هزینه شود.
آنچه که تا کنون اثبات شده درآمد نفت و گاز ایران در سالهای اخیر صرفاً هزینه صدور ارتجاع و تروریسم (صدور انقلاب آخوندی) و کشتار مردم سوریه، عراق، یمن، لبنان و.... شده است.
از سوی دیگر بخش عظیمی از سرمایه و درآمد کشور نیز توسط سران و مقامات باندهای رژیم به غارت رفته و چپاول شده است.


در چنین شرایطی که پس از 37 سال سلطه ننگین رژیم آخوندی همه دنیا روی این نکته اتفاق نظر دارند که کشور ایران به‌لحاظ اقتصادی، فرهنگی، تولید، کشاورزی، صنعت و...... نابود شده و آمار بیکاران هر روز بالاتر می‌رود و بخش عظیمی از مردم ایران زیر خط فقر به سر می‌برند، سؤال این است که مالیاتی که مد نظر خامنه‌ای است را چه کسی باید بپردازد؟
به اعتراف مقامات رژیم کلیه باندهای غارتگر حاکم که سرمایه و ثروت ملی کشور را تصاحب کرده اند، از پرداخت مالیات معاف هستند و مالیات را تنها کارمندان، فرهنگیان، کسبه و بازاریان، صاحبان واحدهای تولیدی کوچک، کارگران و اقشار کم‌درآمد جامعه باید بپردازند.
این درحالی است که درآمد مردم هر روز کمتر شده و در نتیجه قدرت خرید آنها هر روز کمتر می‌شود و از خرید مایحتاج اولیه و ضروری هم محروم هستند. بسیاری از فروشندگان و کاسبان جزء درآمدشان با هزینه‌شان همخوانی ندارد و با این حال هر سال شاهد چند برابر شدن مالیات هستند.
کارمندان و معلمان اغلب دو شغله یا چند شغله هستند چون حقوق شغل اصلی آنها پاسخگوی هزینه زندگیشان نیست با این حال باید مالیات صد در صد بپردازند. اعتراضات متعدد و مختلفی که روزانه در سراسر کشور با آن مواجه هستیم بیانگر فشار ماکزیمم روی خانواده‌ها و اقشار مردم ایران است.

نقش مالیات در بودجه دولت آخوند روحانی
طی چهار سال گذشته سهم مالیات در بودجه دولت، دو و نیم برابر شده و بطور متوسط هر سال 30درصد برفشار مالیاتی بر مردم افزوده شده است در بودجه سال 1391 سهم مالیات چهل و پنجهزار میلیارد تومان بوده است. این درحالی است که آخوند روحانی در بودجه سال 95 خود بعد از نفت بیشترین تکیه را روی مالیات گذاشت و پیش بینی کرد که 102869میلیارد تومان درآمد مالیاتی خواهد داشت (حدود 30میلیارد دلار) این رقم به‌معنی بیست درصد افزایش نسبت به سال 94 است. در لایحه بودجه سال 1394 درآمد مالیاتی 86هزار میلیارد تومان پیش بینی شده بود. این عدد به معنی 22درصد افزایش نسبت به سال 93 بود، زیرا در سال 93 درآمد مالیاتی 79هزار میلیارد، در سال 92 رقم 58هزار میلیارد و در سال 91 رقم 45 هزار میلیارد تومان درنظر گرفته شده بود. این ارقام نشاندهنده دو ونیم برابر شدن مالیاتها طی چهار سال گذشته است.

این مالیاتها چگونه اخذ شده است؟
در یک بررسی ساده مشخص می‌شود که این مالیاتها تماماً از سفره مردم فقیر و از جیب زحمتکشان غارت شده است. زیرا ارگانهای وابسته به رژیم مانند سپاه پاسداران که 60درصد اقتصاد کشور را در دست دارد، بنیادهایی مانند تولیت آستان قدس رضوی و بنیادهای مشابه که هرکدام یک غول اقتصادی هستند و بخش بسیار مهمی از ثروتها و دارایی کشور را تصاحب کرده‌اند و سایر ارگانهای وابسته به رژیم و باندها و غارتگرانی که خود در حاکمیت حضور دارند از پرداخت هرگونه مالیات معاف هستند.

مالیات شامل اقلام قاچاق نمی‌شود
در حالی که چپاولگران وابسته به رژیم به‌طور نجومی به کار قاچاق مشغولند مالیاتی نیز برای اقلام قاچاق پرداخت نمی کنند. فاضلی رئیس اتاق اصناف رژیم گفت: در مجموع ۲۵میلیارد دلار قاچاق وجود دارد که دست دولت از دریافت مالیات آنها کوتاه است. وی تصریح کرد: بخش زیادی نیز مالیات خاکستری در کشور وجود دارد که سازمان امور مالیاتی بر صحت آن اعتراف می‌کنند. رئیس اتاق اصناف رژیم به غارت اصناف جزء اعتراف کرد و گفت: «از تریبون صدا و سیما این دروغ اعلام می‌شود که اصناف مالیات پرداخت نمی‌کنند، این درحالی است که مالیات پرداختی اصناف ۴۸درصد افزایش یافته است».

پدیده فرار مالیاتی
علاوه بر معافیت ارگانهای غارتگر از پرداخت مالیات، با مقوله دیگری به‌نام فرار مالیاتی روبه‌رو هستیم. فرار مالیاتی به این معنی است که افراد و ارگانهای همدست رژیم که مشمول معافی از مالیات نمی‌شوند با انواع ترفندها و شیوه‌ها از پرداخت مالیات فرار کرده و هیچ مالیاتی نمی‌پردازند. روزنامه آفتاب یزد در شماره 13اسفند 94 خود نوشت: آمارها نشان می‌دهد که میزان فرار مالیاتی به مرز تکان دهنده‌ای رسیده و حتی فرار مالیاتی دو برابر درآمد نفتی شده است. معاون سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی رژیم نیز گزارش حیرت‌آوری در این زمینه داد و گفت کشور با 120 هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی یعنی دو برابر بودجه نفت مواجه است.
علی عسکری، رئیس سازمان امور مالیاتی وزارت اقتصاد رژیم نیز در این زمینه گفت «گستره معافیت مالیاتی در ایران فراوان است مثلاً کل بخش کشاورزی، صادرات، مناطق آزاد، مؤسسات خیریه از مالیات معاف است... یک بخش دیگر از فرار مالیاتی این است که بخشی از اقتصاد موسوم به اقتصاد پنهان شامل اقتصاد خاکستری و اقتصاد سیاه زیر چتر مالیات قرار ندارند». وی افزود «بخش سیاه اقتصاد پنهان شامل قاچاق کالا و ارز است گرچه از گردش کالا اطلاعی نداریم ولی می‌توانیم از گردش پول آنها اطلاع به دست بیاوریم». او همچنین گفت «افرادی هستند گردش مالی ۱۰۰۰میلیارد تومانی در بانک دارند و مالیات نمی‌دهند و وقتی به بانک می‌گویی اطلاعات مالی او را بدهد، ۴ تا حساب ۱۰هزار تومانی فرد را معرفی می‌کند اما حساب اصلی با گردش مالی کلان را اعلان نمی‌کند» (خبرگزاری تسنیم 19مرداد 94)

اعتراضات گسترده اقشار مختلف به‌خاطر فشار مالیاتی
هم‌چنان که در بالا ذکر شد عمده فشار مالیاتی روی دوش اقشار کم‌درآمد جامعه است. به‌همین دلیل مستمراً با اعتراضات اجتماعی به خاطر این بی عدالتی مواجه هستیم که پرداختن به آنها در این مقاله نمی‌گنجد و صرفاً به ذکر چند نمونه بسنده می‌پردازیم:
کارگران 240 کارگاه سنگ بری در شهر نی ریز و سایر شهرهای استان فارس از 16مرداد94 در اعتراض به مالیاتهای سنگینی که برای این کارگاهها تعیین شده است دست به اعتصاب زدند. میزان مالیات مشخص شده برای هر کارگاه حدود 80 میلیون تومان است. هر کارگاه 20 الی 30 کارگر دارد که همه بیکار شده و هیچ درآمد دیگری ندارند».
روز 23 فروردین 95 بیش از 4500 راننده خودرورهای سنگین در پایانه حمل و نقل بندرعباس، ششمین روز اعتصاب و تجمع اعتراضی خود را ادامه دادند. در شیراز و اصفهان و یزد حدود 6000 راننده سنگین در همبستگی با همکارانشان در بندرعباس دست به اعتصاب زده اند. این اعتصاب به این دلیل بود که علاوه بر سازمان حمل و نقل، اداره مالیات نیز رانندگان را تحت فشار قرار داده و مالیاتهای جدیدی بر آنها وضع کرده است. این به جز انواع حق‌العملها و کمیسیونهایی است که دوایر مختلف حکومتی از رانندگان زحمت کش مطالبه میکنند.
روز 5اردیبهشت1395 گروهی ازکسبه شهرستان پاوه که ایادی رژیم در اداره مالیات، مغازه های آنها را به بهانه ندادن مالیات بسته بودند، در اعتراض به اخاذی و چپاول رژیم که مبالغ زیادی را بعنوان مالیات برای آنها مشخص کرده در محل اداره مالیات شهرستان پاوه تجمع کرده و خواهان رسیدگی به شکایات مالیاتی خودشان شدند.
روز 2 اردیبهشت 95 مغازه‌داران بازار تهران، کسبه میدان توپخانه و خیابان ناصرخسرو تهران در اعتراض به اظهارنامه های مالیاتی پائیزه، به جمع اصناف اعتصاب کننده بازار پیوستند. فروشندگان لوازم برقی و لوازم خانگی نیز در این اعتصاب شرکت کردند. مغازه داران پاساژ پایتخت در خیابان ولیعصر تقاطع میرداماد و کسبه منطقه شاهین ویلای کرج و همچنین پاساژ رضا در بازار 15خرداد نیز به این اعتصاب پیوستند.

تأیید فشار مالیاتی بر مردم کم‌درآمد توسط رژیم
رئیس اتاق اصناف فریدن در روز 4 خرداد 95 ضمن تأیید فشار مالیاتی بر مردم، گفت: مالیات بر ارزش افزوده فشار زیادی به کسبه وارد کرده است. وی با اشاره به ابطال ۳۰درصد پروانه های کسب و کار به علت مالیات بر ارزش افزوده تصریح کرد: بسیاری از کسبه به خاطر مالیات بر ارزش افزوده، پروانه های کسب خود را باطل می کنند. سود مغازه دار ۷درصد بیشتر نیست درحالی که اداره دارایی ۹ درصد مالیات ارزش افزوده دریافت می کند. وی افزود اداره دارایی هر ۴ ماه یکبار حدود ۱۲میلیون تومان مالیات ارزش افزوده فقط از صنف طلافروشان دریافت می کند.
طیب‌نیا وزیر اقتصاد رژیم نیز اعتراف کرد که سهم این نوع درآمدها از کل درآمد مالیاتی سال گذشته معادل ۴۹ درصد بوده است.
بنا بر این مشخص می‌شود که بخش عظیمی از بودجه دولت روحانی بر دوش این بخش از مردم یعنی اصناف، کسبه جزء، بازاریان، تولیدگران کوچک و متوسط، کارمندان، معلمین، پرستاران و دیگر مشاغل سنگینی میکند. یکی از نمایندگان مجلس رژیم در این باره گفت: واقعا ما از خودمان سؤال کردیم این چه روشی است که مرتب داریم دست توی جیب مردم می بریم، مگر کشور منابع ندارد، مردم سؤال می کنند که اینهمه نفت، اینهمه گاز پس چرا ما بایستی اینهمه به مردم فشار بیاوریم، چرا مرتب باید برای هزینه های اداره جامعه، دستمان را توی جیب مردم بکنیم.

این مالیاتها به چه مصارفی رسیده است
به‌طور معمول در کشورهای دیگر مالیات یا صرف خدمات عمومی در سطح جامعه و یا صرف ساختن سیستمهایی می‌شود که مردم از طریق آنها می توانند چرخه تولید را بچرخانند. اما در حکومت آخوندی اینطور نیست و هر صحنه جولانگاهی برای دزدی و غارت است و حوزه مالیاتها نیز مستثنی نیست.
در ایران تحت حاکمیت آخوندها مالیاتها برای خرج کردن در زندگیهای مرفه عوامل رژیم، برای صدور تروریزم، برای حزب الشیطان لبنان و برای حوثیهای یمن و بشار اسد است و بیشتر از همه نیز برای سرکوب همین مالیات دهندگان در داخل کشور است.
تجربه ثابت کرده است که در این رژیم هیچ راه‌حلی برای رفع این مشکلات و پایان دادن به این همه غارتگری و چپاول وجود ندارد و تنها راه رهایی از این وضعیت سرنگونی این رژیم و برپایی یک حاکمیت ملی و مردمی است.