نوار منتظری زلزلهای بر پیکر فرتوت اما همچنان تشنه به خون نظام انداخته است. برخی عواقب افشاگری فرزند منتظری را پسلرزه میخوانند؛ اما با شواهدی که از درون خود نظام تابهحال بر له و یا برعلیه موضعگیری منتظری منتشرشده باید آن را "سونامی سرنگونی" ایدئولوژی ولایتفقیه نامید. این سونامی از مدار چهرههای شناخته شدهای مانند جلاد منفور مصطفی پورمحمدی و دیگر سران رژیم عبور کرده و به پائین ترین لایههای نظام رسیده است. ولیفقیه حتی برای نگهداری نیروهای وابسته به دستگاه ولایت دچار مشکل شده است. گذری کوتاه بر سایتهای وابسته به رژیم مسئله را بیشتر نشان میدهد.
خبرگزاری بسیج دانشجوئی ازایندست است که در تعریف فعالیتهای خود مینویسد: این رسانه دو رویکرد اساسی را دنبال مینماید:
الف) پرداختن به مسائل دانشگاه و دانشجویان و تشکلها و اتحادیههای دانشجویی
ب) پرداختن به مسائل اساسی کشور در عرصههای سیاسی، فرهنگی، علمی و اقتصادی از نگاه دانشجویان
اگر هر دو محور بالا موردنظر قرار گیرد، واکنش این رسانه وابسته به بسیج در مورد افشاگری نوار آقای منتظری در خارج از محدوده فعالیت رسانه قرار میگیرد ونشان از اهمیت موضوع دارد که قصدی بیش از این ندارد که از ریزش نیروهای وابسته به خود جلوگیری کند. تنها در یک روز دو مطلب یکی با عنوان "زیرپوست جنگ رسانهای دشمن چه میگذرد؟"
http://www.snn.ir/detail/News/537263/1579
و دیگری تحت عنوان " مورد عجیب علی مطهری!"
http://www.snn.ir/detail/News/537756/1579
شدت این سوزش را میتوان دید. در بخشی از مقاله "مورد عجیب علی مطهری" آمده است:
«علی مطهری مورد خاصی در ادوار مختلف مجلس و حتی در عرصه سیاسی ایران است که دیدگاههای در پارهای از موارد متناقض هستند. هرچند او خود را شخصیتی صریح الهجه و مدافع حق میداند اما اینگونه رفتارها، نشان از شخصیتی متزلزل دارد که بهراحتی میتواند مورد سوءاستفاده دشمنان قرار گیرد. دفاع و یا دامن زدن به انتقادها پیرامون اعدامهای ۱۳۶۷، خود آب در آسیاب (مجاهدین) ریختن است...
اما مطهری در این نامه از حجج السلام رئیسی، نیری و پورمحمدی خواهان توضیحاتی درباره اجرای احکام محاکمه (مجاهدین) در سال ۶۷ بود. اعدام (مجاهدین) در سال ۱۳۶۷ به فرمان امام خمینی (ره) یکی از وقایع مهم و سرنوشتساز انقلاب اسلامی بود که قاطعیت و اقتدار نظام جمهوری اسلامی را در مقابل نیروهای متحجر و تروریست گروههای مسلح نشان داد. بیت آیتالله منتظری در اقدامی مشکوک و سؤالبرانگیز، فایل صوتی جلسه منتظری و مقامات اطلاعاتی و قضایی را درست در سالگرد اعدامها منتشر کرد، هرچند آنچه در این فایل بیان شده، پیشازاین در قالب خاطرات آیتالله منتظری عنوان شده بود؛ اما همین اقدام کافی بود تا بار دیگر دستگاههای رسانهای بیگانه کارنامه جمهوری اسلامی را در زمینه حقوق بشر محکوم کنند و بقایای (مجاهدین) ازجمله مریم رجوی، از این فایل بهعنوان سندی برای تبلیغ و شانتاژ علیه نظام سوءاستفاده کند و خود را در مقام مظلومیت قرار دهند».
در ادامه این مقاله برای توجیه جنایت ضد بشری کلیت نظام گفتههای وزارت اطلاعات در مورد سازمان مجاهدین باز نشخوار میشود ولی ترس و وحشت نیروهای بسیجی را به شکل بسیار روشنی نشان میدهد و او را تهدید میکند که " علی مطهری باید این نکته را در نظر بگیرد که اگر به هر عنوان یا شکلی (مجاهدین) بر کشور مسلط میشدند، افرادی امثال علی مطهری حتی اجازه نفس کشیدن نیز نداشتند چه برسد که بخواهند در عرصه سیاسی فعالیت کنند یا نماینده مجلس شوند".
در مقاله بعدی که با عنوان "زیرپوست جنگ رسانهای دشمن چه میگذرد؟" منتشرشده است بازهم ترس و وحشت رژیم از فعالیتهای مقاومت ایران در صحنه بینالمللی بسیار روشن به چشم میخورد، گر چه که نویسنده بسیجی این مقاله ناشیانه سعی کرده است که از سیمای آزادی و دیگر رسانههای وابسته به مقاومت مردم ایران نام نبرد ولی با آوردن نام "دشمن" آدرس را مشخص میکند چه بر اساس گفته و عملکردهای سران رژیم نظام فاشیستی مذهبی حاکم بر ایران، هماوردی به جز مقاومت و مجاهدین ندارد. آنجا که مینویسد:
مسیر ترسیمشده محدود به سیاست خارجی نبوده و دامنه آن بهتمامی حوزهها جهت بیمحتوا ساختن نظام اسلامی سرایت خواهد نمود. توامان با سیاست فوق، اتکا به تحریمهای اقتصادی، ارجاع به شورای امنیت، عقبنشینیهای تاکتیکی، اعطای امتیازهای محدود و... از دیگر سیاستهای پروژه چندوجهی خواهد بود که وجه اشتراک تمامی آنها استحاله و بیمحتوا نمودن جمهوری اسلامی از عقبه ایدئولوژیک و نهایتاً سرنگونی آن خواهد بود. رسانهها بهعنوان عاملین ارتباط با افکار عمومی دراینباره نقش مستقیم را بر عهده خواهند داشت و میکوشند زمینه را برای تحولی اساسی در جامعه و تحتفشار گذاردن مسئولین نظام فراهم نمایند.
بر همگان روشن است که به جز مقاومت ایران هیچ جریان و یا کشوری خواستار فرستادن پرونده رژیم به شورای امنیت برای نقض حقوق بشر نبوده است و مریم رجوی در تمامی سخنرانیهای و دیدارهای خود با مقامات و شخصیتهای جهان این نکته را متذکر شده است. نکته دیگر که بسیار جالب توجه است استفاده از واژه "سرنگونی" و عبارت "عقبه ایدئولوژیک" است که بازهم فقط این مقاومت ایران و سازمان مجاهدین هستند که سرنگونی تام و تمام این رژیم را در دستور کار خود قرار دادهاند و ایدئولوژی ولایتفقیهی نظام را بدون آینده کردهاند.
خون پاک تمامی شهدای ایرانزمین و بهویژه شهدای قتلعام ۶۷ بذر آزادیخواهی را در سراسر میهنمان افشانده است.
باش تا ببینی سونامی سرنگونی درراه است.