۱۳۹۴ مهر ۷, سه‌شنبه

پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك

تاریخ ایجاد در 06 مهر 1394
 


آخوند روحاني نمايندة مردم ايران نيست. او و رژيمش، قاتل مردم ايران و عامل اصلي بحران در منطقه هستند.
اين رژيم، غاصب حق حاكميت مردم ايران است و هيچيك از نمايندگانش، مشروعيت ندارند و بايد از مجامع بين‌المللي اخراج شوند
هموطنان،
ياران مقاومت!
از راه دور به همة شما كه عليه حضور رئيس جمهور رژيم نامشروع و ضدبشري ولايت فقيه در آمريكا و در سازمان ملل به اعتراض برخاسته‌ايد، سلام مي‌كنم.
در اين لحظه، دهها ميليون هموطن ما در داخل ايران، در خروش شما، صداي حبس شده در سينه‌ها و فريادهاي در گلو شكستة خود را مي‌شنوند و زبان حالشان تقدير و تحسين شماست كه با بلندترين صدا اعلام مي‌كنيد كه:
 اين رژيم، غاصب حق حاكميت مردم ايران است و هيچيك از نمايندگانش، مشروعيت ندارند و بايد از مجامع بين‌المللي اخراج شوند.
فرستادة ولايت فقيه به ملل متحد، بخشي از رژيمي است كه حياتش فقط با اعد‌امهاي روزانه، شكنجة زندانيان، سركوب زنان، غارت دارايي جامعه و تروريسم و ويرانگري در منطقه تأمين مي‌شود. او بر سر سهم خود از قدرت با جناح ديگر رقابت مي‌كند، اما بر سر اعدام جوانان ايران كه آمارش در نيمه اول امسال به 700 مورد رسيده و بر سر صدور تروريسم، با خامنه‌اي همراه است.
در دوران آخوند روحاني كه مدعي ميانه‌روي است، بيلان‌ نقض حقوق بشر در همة زمينه‌ها بيشتر شده است. تظاهرات معلمان و كارگران، با دستگيري و اخراج، پاسخ داده مي‌شود، وكلا، مدافعان حقوق بشر، وبلاگ‌نويسها، خبرنگاران، مسلمانان اهل سنت، مسيحيان، كشيشها، يهوديان، دراويش، بهايي‌ها، كردها، بلوچها و عربها زنداني مي‌شوند و زنان و جوانان هر روز حقوق و آزاديشان پايمال مي‌شود.
در اين دوره، ميزان مداخلات رژيم در منطقه و كشتار مردم بيگناه در عراق و سوريه و يمن دو چندان شده است. روحاني چند روز پيش با وقاحت، اين مداخلات را كمك عليه ترور توصيف كرد و به دخالت در كشورهاي ديگر وعده داد.
بنابراين ما به جامعه بين‌المللي و همه رهبراني كه هم اكنون در سازمان ملل گرد آمده‌اند، اعلام مي‌كنيم:
 آخوند روحاني نمايندة مردم ايران نيست. او و رژيمش، قاتل مردم ايران و عامل اصلي بحران در منطقه هستند.  
راه حل مسأله ايران و منطقه، در دست مردم ايران است كه خواهان به زير كشيدن همين رژيم و برقراري آزادي و دموكراسي هستند.
مردم به جان‌آمده‌يي كه در سراسر ايران بارها براي احقاق حقوق پايمال شده خود، به اعتراض برخاسته‌اند، همه يك خواست دارند كه سرنگوني اين رژيم است.
بي‌جهت نيست كه آخوندها از يك سو اعدام و سركوب و خفقان در داخل را افزايش داده و از سوي ديگر توطئه عليه مجاهدين و مقاومت ايران در داخل و خارج كشور، به‌خصوص عليه رزم‌آوران آزادي در ليبرتي را تشديد كرده‌اند، رژيم پا به گور آخوندي، اين جايگزين دموكراتيك را بيش از هر زمان ديگر تهديد موجوديت خود مي‌داند.
در كشور همساية ما عراق، تظاهرات جوانان و محروم‌شدگان كه از خاكستر سركوبها و خيانتها دوباره برخاسته، خلع‌يد از همين رژيم و كنار زدن دست‌نشاندگان آن را مي‌خواهد.
مردم سوريه از نسل‌كشي و ويرانگري رژيم آخوندي  در كشورشان، غرق در مصيبت شده‌اند. بدون حمايتهاي بي‌وقفة اين رژيم، نه ديكتاتوري خون‌آشام سوريه تا امروز مانده بود، نه خواهران و برادران سوري ما بي‌خانمان و آواره مي‌شدند و خود را براي رسيدن به اروپا به خطر مي‌انداختند. مسبب اصلي رنج و درد پناهندگان سوري وتمام ملت سوريه، خامنه‌اي و بشار اسدند. ملتهاي سوريه و عراق و ايران دشمنان مشتركي دارند و از اين‌رو در اتحاد و دوستي با يكديگرند. از سوريه تا يمن كه در آن جبهة ولايت فقيه به سراشيبي افتاده، راه پايان‌دادن به بحران و جنگ و ناامني خلع يد از همين رژيم است.
كما اين كه مقابله با گروه داعش كه از ائتلاف بين‌المللي تا سايرين در آن به بن‌بست رسيده‌اند، بدون كنار زدن رژيم ولايت فقيه و گروههاي شبه‌نظامي آن به‌جايي نمي‌رسد.
بگذاريد در اينجا بر اين حقيقت نيز تأكيد كنم كه كوتاه‌كردن دست آخوندها از بمب اتمي به صورت مؤثر و تضمين‌دار و براي هميشه تنها يك راه حل دارد و آن تغيير اين رژيم است.
هر گونه مماشات، سستي به خرج دادن و اميدواريهاي كاذب در مورد اينكه آخوندهاي حاكم از تلاش براي دستيابي به بمب اتمي دست خواهند كشيد، ضربه‌زننده و خيانتبار است. از اين رو هرگونه راه و روزنه‌‌يي براي سوء استفادة اين حكومت فريبكار در راستاي ساخت بمب اتمي بايد بسته شود. و همراه با آن بايد آزادي، حقوق بشر و مقاومت مردم ايران براي تغيير رژيم به رسميت شناخته شود كه تاكنون مهمترين عامل افشاي برنامة اتمي شوم اين رژيم بوده و در آينده، يگانه تضمين ممانعت از بمب اتمي است.
به كساني هم كه در پي تجارت و معامله با رژيم حاكمند، هشدار مي‌دهم كه معامله با اين رژيم، يعني معامله با خامنه‌اي و سپاه پاسداران و در خدمت تقويت شركتها و بانكهاي متعلق به آنهاست كه كاري جز تأمين مالي ديكتاتوري بشار اسد و حزب‌الشيطان در لبنان و شبه‌نظاميان جنايتكار در عراق و يمن و ديگر كشورها را ندارند‌.
خلاصه كنم:
جامعة جهاني و به‌ويژه شوراي امنيت ملل متحد، اگر به‌راستي خواهان صلح و آرامش در منطقه و جهان است بايد:
اولا: نمايندگان اين رژيم نامشروع، از مجامع بين‌المللي اخراج و حق مردم و مقاومت ايران براي سرنگوني اين رژيم  و استقرار حقوق بشر و دموكراسي را به رسميت بشناسيد.
ثانيا: امتياز‌هاي مماشاتگرانه، در توافق اتمي با اين رژيم را لغو كنيد و هيچ‌گونه فرصتي براي اين رژيم جهت ساخت بمب باقي نگذاريد.
ثالثا: معامله و تجارت با رژيم حاكم را به توقف اعدامها مشروط كنيد.
و سرانجام اين كه دولت عراق را به لغو محاصرة ضدانساني زندان ليبرتي وادار سازيد،  و به خصوص ضروري است كه  ايالات متحده مطابق تعهدات خود، حفاظت از مجاهدان ليبرتي را تضمين كند و يا لااقل بخشي از سلاحهاي انفرادي خود آنها را براي حفاظتٍ حداقل، در برابر تهديد سپاه تروريستي قدس و شبه‌نظاميانش به آنها برگرداند.
هم‌چنان كه مسعود در پيام خود گفت: مردم ايران به چيزي كمتر از سرنگوني رژيم ولايت فقيه و استقرار آزادي و حاكميت مردم رضايت نمي‌دهند.
جنگ آزاديبخش و سرنگوني خلافت ارتجاعي، انتخابات آزاد و تدوين قانون اساسي جمهوري جديد در مجلس موسسان و قانونگذاري ملي حق مسلم مردم ايران است.
سلام بر همة شما
سلام بر مردم ايران
سلام بر آزادي.