خامنهای ولیفقیه مفلوک و طلسم شکسته، بعد از زانو زدن در مقابل فشارهای کمرشكني كه جامعه بینالمللی براي جلوگيري از دسترسی او به بمب اتمي به رژیمش تحمیل کرده بود و از ترس انفجار خشم مردم ایران، جام زهر را با تمام تلخیاش جرعهجرعه سر کشید، با این خیال باطل که بتواند از سقوط محتوم فرار کند درحالیکه از وقتي زهر خوری را شروع كرد تا همین امروز بدبختی پشت بدبختی است که روی سرش آوار میشود. تا جاییکه دیگر هیچکس برایش تره هم خورد نمیکند.
هرروز با رییسجمهورش جنگودعوا و مرافعه دارد. این به او میگوید احمق و او به این میگوید دهاتی. این تازه کمترین آثار زهر است و در همه کشورهایی که تا همین دیروز یکهتازی میکرد ازجمله سوریه و عراق و ... فرش از زیر پایش کشیده شده و عمامهاش دارد به گردنش میافتد.
در چنین اوضاعی بازهم مثل همیشه، خامنهای، چاره را در افزايش افسارگسیخته اعدام و توطئه و تهاجم عليه مقاومت و مجاهدین دیده و انواع لاشخورهای رنگووارنگ را قطار کرده و به آنها مأموریت فحاشی و شیطان سازی و لجن پراکنی علیه مقاومت را داده است. بلندگوهای استعماری هم البته در این میان مددکار اين باند رسوا هستند. ازجمله اين موجودات یکی هم علیرضا نوری زادهمعروف به مزدور اجارهای است که آخرین مأموریتش نشخوار حرفهای کهنه و لو رفته وزارت اطلاعات آخوندها علیه رهبر مقاومت و اجرای تاكتيك لو رفته جدا کردن «سر از بدنه» است.
برای شخص من واقعاً باعث تأسف است که موجود بیمقدار و خودفروختهای مثل علیرضا نوری زاده که بویی از شرافت و انسانیت نبرده، نام مرا بر دهان آلودهاش آورده است به اين جهت لازم دیدم ولو به تكرار، پاسخ یاوهگوئی این جرثومه شاه و شيخ و استعمار و ارتجاع را بدهم.
البته اين روزها، حال نزار مزدوران وزارت اطلاعات كه اربابشان را غرق در بحرانها میبینند براي من روشن است. مزدوراني كه چون شانسي براي زندگي در يك ايران دموكراتيك براي خود نمیبینند دشمن خوني مقاومتي هستند كه در صف مقدم پیکار برای آزادي، محكم و استوار ايستاده است. اين دشمني وقتي به نقطه رهبري اين مقاومت میرسد، حالت هيستريك به خود میگیرد كه در برخوردهای همه اين مزوران ديده میشود، از نوري زاده تا تواب تشنه به خون ايرج مصداقي كه بطورآشكار مسئله و سوزش اصلیاش اين است كه چرا تابهحال توطئههای رژيم عليه آقاي رجوي اینچنین مفتضح شده است.
نوری زاده و بقیه مزدوران همجنس او تنها دشمن مردم ایران نیستند بلکه دشمن شرف انسانی و انسانیتاند.
این افراد درواقع دشمنان نور و روشنایی و دوست ظلمت و تاریکی هستند و به دلیل اندیشه تاریکی که دارند، چشمانشان را به روی جنایاتی که هرلحظه توسط جنایتکاران عمامه به سر علیه خلق در زنجیر و زیر ستم و دربند ایران صورت میگیرد بستهاند و کوچکترین احساس و عاطفه و یا مرام و آرمان انسانی در آنان یافت نمیشوند.
بقول مولای روم که میفرماید:
مکر و تلبیسی که در آنان تنید - آن ز حیوان دگر ناید پدید
لجن پراکنی علیه مقاومتی که نیمقرن برای آزادی مردم ایران در برابر شاه و شیخ ایستاده، هیچ معنايی جز قرار داشتن در جبهه دشمني با مردم ايران و حمایت از رژیم خونخوار آخوندی ندارد.
اگر امروز همچنان مقاومت و آلترناتیوی در مقابل آخوندهای آدمخوار وجود دارد و پيش میتازد، به دلیل داشتن رهبری ذیصلاح و باتدبیر است و علت اصلي دشمني نوری زاده و ديگر مزدوران هم دقیقاً از همینجا ناشي میشود.
ولي اين جرثومههای خيانت به ملت و میهن بايد بدانند، مقاومتي که ۱۲۰ هزار شهید درراه آزادی داده و از طوفانهای مختلف و سهمگين، سرفرازانه عبور كرده، عاقبت رژيم جنایتکار آخوندي را به زبالهدان تاريخ میاندازد و آن روز، روز سخت حسابرسي از آنهاست!
24 شهريور1394 برابر 15/09/2015